| کد مطلب: ۹۵۲۹
محدودیت‏ اصلی‌‏ها و جولان جعلی‏‌ها

محدودیت‏ اصلی‌‏ها و جولان جعلی‏‌ها

هرمز شریفیان روزنامه‌نگار خبر کاردآجین شدن شادروان «داریوش مهرجویی» و همسرش «وحیده محمدی‌فر» چنان دهشتناک و تکان‌دهنده بود که بسیاری هنوز در شوک آن باقی مانده

sharifian hormoz

هرمز شریفیان

روزنامه‌نگار

خبر کاردآجین شدن شادروان «داریوش مهرجویی» و همسرش «وحیده محمدی‌فر» چنان دهشتناک و تکان‌دهنده بود که بسیاری هنوز در شوک آن باقی مانده‌اند. جامعه ایران سال‌هاست به‌خاطر محدودیت‌های رسانه‌ای به‌ویژه برای رسانه‌های مستقل و غیردولتی، به کانونی برای بروز شایعات و خبرهای غیررسمی تبدیل شده است. بروز همین شایعات در فضای مجازی که همگان توانایی دسترسی به آن‌را دارند، جوی را به‌وجود آورده تا بسیاری تنها به‌دلیل نوشتن، خود را روزنامه‌نگار یا کارشناس و تحلیل‌گر بدانند و در مواردی دیده شده برخی کاربران بدون لحظه‌ای اشتغال در رسانه‌ها در رزومه‌شان، خود را روزنامه‌نگار یا فعال رسانه معرفی می‌کنند. هدف این یادداشت مرزبندی بین «روزنامه‌نگار حقیقی و جعلی» نیست چراکه تشخیص آن برای مخاطبان آگاه دشوار نیست بلکه هدف آن است تا به‌شکلی ساده توضیح داده شود که وظیفه روزنامه‌نگار و رسانه حرفه‌ای در چنین موارد خاص و حادی که ممکن است به یک تنش با ابعاد بسیار گسترده تبدیل شود و افکار عمومی را خدشه‌دار کند، چیست.
طی چند سال گذشته خبر درگذشت چهره‌های نامدار به‌ویژه سلبریتی‌ها چندین و چندبار جامعه را با شوک‌های فراوان روبه‌رو کرد و سپس معلوم شد که آن چهره نه‌تنها فوت نکرده بلکه در صحت و سلامت کامل به‌سر می‌برد اما انتشار خبر جعلی درگذشت او چه پیامدهای تلخ و ناگواری برای خانواده، دوستان و جامعه مرتبط با او داشته است. وظیفه رسانه‌ها در زمان انتشار اخبار درگذشت چهره‌های معروف مانند تمام خبرها باید متکی بر قاعده «دو منبع» باشد؛ یعنی دست‌کم «دو منبع آگاه و موثق» باید چنین خبرهایی را تایید کنند و باید از اقوام درجه یک و دوستان و آشنایان نزدیک متوفی باشند. در جریان قتل وحشیانه داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر متاسفانه شاهد عدم رعایت اصول حرفه‌ای در پوشش این خبر بودیم. نخست با استناد به توئیت شادروان وحیده محمدی‌فر مبنی‌بر تهدید این زوج هنرمند از سوی کس یا کسانی که «لهجه غیرفارسی»داشتند بلافاصله انگشت اتهام به‌سوی مهاجران افغانستانی گرفته شد، درحالی‌که این نشانه، هیچ دلیل محکم و مستندی برای اتهام زدن به گروهی از مهاجران نیست.
دوم اینکه اصطلاح جانخراش «سَربُری» توسط یکی از رسانه‌ها عنوان و سپس معلوم شد که قتل این زوج هرچند به‌شکلی فجیع اما به این شیوه نبوده است. وقتی رسانه‌ای هنوز درنیافته که به‌کارگیری این واژه چطور می‌تواند علاوه‌بر نفرت و انزجار از قاتل یا قاتلان که به بخشی از مهاجران ساکن در ایران نسبت داده شده، می‌تواند موجی از رعب، وحشت و ناامنی در جامعه ایجاد کند. این درست که رسانه‌ها بهتر است «سرعت» را فدای «دقت» و دقت را فدای سرعت نکنند اما آن‌هایی که سرد و گرم این حرفه را بیشتر چشیده‌اند، درصورتی‌که مجبور به انتخاب شوند، سرعت را کنار گذاشته و دقت را مورد توجه و انتخاب قرار می‌دهند زیرا اصطلاح «خوردن خبر» از نظر آنان به مراتب سنجیده‌تر از انتشار خبر اشتباه و نادرست است چون اعتبار یک روزنامه‌نگار و رسانه به دقت در انتشار خبر است.
باوجود شبکه‌های اجتماعی که می‌توان آن را تریبونی در اختیار همگان دانست که در موارد بسیار زیادی هم تاثیرات بسیار مثبتی بر جامعه دارد اما، ممانعت و محدودیت برای رسانه‌های رسمی و مستقل از حکومت و دولت باعث می‌شود تا افراد ناآگاه و غیرحرفه‌ای دست به انتشار و تحلیل اخبار بزنند و چنین مطالبی اگر تنها بر روی یک مخاطب تاثیر بگذارد، دیگر هیچ راهی برای بازگشت به حالت قبل وجود ندارد.
در چنین مواردی رسانه‌ها باید بتوانند به‌راحتی با «بازپرس ویژه قتل» و اعضای درجه یک خانواده جان‌باختگان مصاحبه کنند و مسئولیت انتشار این مصاحبه‌ها را برعهده بگیرند در غیر این صورت هر «اکانت فیکی» می‌تواند این مهم را انجام دهد؛ بدون اینکه عواقب انتشار خبرهای نادرست متوجه آنان شود. خاصیت و ویژگی فضای مجازی این است که نمی‌توان آن را مسدود، محدود یا نابود کرد یعنی همان چیزی که بسیاری آرزویش را دارند اما با اختیار دادن به «رسانه‌های رسمی و شناسنامه‌دار» و اجازه حضور دادن به آنان در چنین پرونده‌هایی که افکارعمومی با جدیت آن‌ها را پی‌گیری می‌کنند، این نکته مثبت را دارد که، اولاً: نمی‌توانند هرچه می‌خواهند بنویسند و منتشر کنند زیرا باید مسئولیت آن را نیز بپذیرند، ثانیاً: ادامه چنین روندی یعنی آزادی عمل دادن به رسانه‌ها و انتشار اخبار دقیق از سوی آنان باعث می‌شود که رسانه‌های رسمی، اعتبار و اقبال بیشتری نزد افکارعمومی داخل و خارج از کشور پیدا کنند و جا افتادن این اعتبار و اقبال باعث می‌شود تا اکثریت مخاطبان، مرجعیت رسانه‌ای برای خود را از رسانه‌های خارج از ایران و شبکه‌های اجتماعی به سمت رسانه‌ها، خبرگزاری‌ها و روزنامه‌های داخلی سوق دهند که در این صورت می‌توان امیدوار بود که در آینده‌ نزدیک اثرات بسیار مفید این اقدام سنجیده در کشور دیده شود. آنچه اکنون پس از قتل فجیع داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر در فضای مجازی در جریان است تولید و توزیع اخباری است که بعضاً ضدونقیض و نادرست است؛ آن هم از سوی برخی حساب‌های کاربری که هویت مشخصی نداشته و دسترسی به آنان ممکن نیست و معلوم هم نیست که خط و ربط خود را از کجا و چه تفکری می‌گیرند.
در همین فضای مجازی هنوز که هنوز است تشخیص درست و غلط و روشن کردن فضای پیچیده آن برعهده روزنامه‌نگارانی است که اکثراً در داخل و برخی در خارج از کشور و با هویت واقعی خود حضور دارند و تلاش می‌کنند در برابر موج که نه، سیل حملات مولدان اخبار جعلی و جهت‌دار ایستادگی کنند و اغلب هدف حملات سنگین و فحاشی‌های رکیک قرار می‌گیرند اما با این وجود دست از وظایف حرفه‌ای خود برنداشته و کماکان در تلاش برای تولید محتوای اخبار درست، منصفانه، شفاف و دقیق هستند. مدیران و سیاست‌گذاران سیاست‌های رسانه‌ای باید از داشتن چنین ظرفیت‌ها و سرمایه‌هایی در داخل و خارج از کشور بسیار خوشحال باشند یعنی روزنامه‌نگارانی که با هویت واقعی در فضای مجازی حضور دارند و وظایف حرفه‌ای خود را با تمام قوا و به بهترین شکل ممکن به‌جا می‌آورند اگرنه درپشت یک اکانت جعلی مخفی شدن، فحاشی کردن و تولید اخبار نادرست، کار آسانی است آن‌هم درحالی‌که دست هیچ‌یک از نهادهای ناظر به آنان نمی‌رسد. اما روزنامه‌نگارانی که با هویت واقعی در فضای مجازی حضور دارند همگی کارنامه‌هایی مشخص داشته و شهامت ایستادن پای آنچه انجام داده‌اند را نیز دارند. مدیران این حوزه وقت زیادی ندارند تا شکست در عرصه رسانه و بازگرداندن مرجعیت رسانه‌ای به داخل کشور را جبران کنند و برای جبران این خسارت روی هیچ نیرویی غیر از روزنامه‌نگاران متعهد، متخصص و شناخته شده به‌ویژه در داخل کشور که در خط مقدم ایستاده‌اند، نمی‌توانند حساب کنند.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
  • نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، روز گذشته در وین آغاز به کار کرد. پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکای…

  • هرچند تعبیر دوشنبه‌های ملاقاتی و سه‌شنبه‌های نظارتی و چهارشنبه‌های درایتی به طعنه به کار رفته اما اتفاقاً شاهد…

  • نمایندگان مجلس با تقاضای یک فوریت بررسی لایحه «اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» با ۳۸ رأی موافق، ۲۰۷ رأی…

سرمقاله
آخرین اخبار