| کد مطلب: ۹۱۳۹
ادامه سیاست نادرست رسانه‌‏‏ای

ادامه سیاست نادرست رسانه‌‏‏ای

درباره آنچه در این یک هفته درباره آرمیتا گراوند منتشر شده است

درباره آنچه در این یک هفته درباره آرمیتا گراوند منتشر شده است

sharifian hormoz

هرمز شریفیان

روزنامه‌نگار

مشهور است «احمد قوام‌السلطنه» این بیت مشهور منسوب به شیخ اجل سعدی‌شیرازی را دائم بر زبان می‌آورده است:
مرد هنرمند خرد پیشه‌را عمر دوبایست در این روزگار
تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بستن به‌کار
اما معلوم نیست چرا بخشی از مسئولان ما از رخداد‌های تلخ گذشته درس نمی‌گیرند و با رفتاری مشابه و البته نادرست نسبت به یک پدیده و رخداد باعث تکرار آن و «این‌، همانی»سازی در نزد افکارعمومی جامعه می‌شوند؟ رفتار مسئولان رسانه‌ای در مورد آنچه برای آرمیتا گراوند، دختر دانش‌آموز 16ساله در روز یکشنبه گذشته در مترو رخ داد، درست همان رفتاری است که درباره مهسا امینی کردند. رفتار و سیاستی که موجب به‌بار آوردن هزینه‌های غیرقابل‌جبران و بسیار سنگین شد و در صورت عدم تصحیح این سیاست غلط، همچنان ادامه خواهد یافت. هنوز درباره آنچه بر «آرمیتا» گذشته، نمی‌توان به‌درستی قضاوت و تحلیل کرد؛ اما اگر فرض بگیریم که در این سانحه هیچ عاملی از حجاب‌بان گرفته تا ناهی از منکر، نقشی نداشته باشند؛ بازهم سیاست نادرست رسانه‌ای دولت باعث شده تا اذهان عمومی با مقایسه این رخداد با آنچه بر مهسا امینی گذشت، این همانی کنند و به مقصر برسند. حال پرسش اصلی اینجاست که با وجود تمام این هزینه‌های سنگین چرا در نزد تصمیم‌گیرندگان؛ در، همچنان بر همان پاشنه‌ پرهزینه می‌چرخد؟
چرا همچنان به رسانه‌های غیردولتی اجازه تهیه گزارش داده نمی‌شود تا «مرجعیت رسانه‌ای» با وجود زحمات و مشقت‌های بسیاری که اصحاب رسانه در درون کشور متحمل می‌شوند، به رسانه‌های فرامرزی منتقل شود؟ چرا باعث می‌شوند که سیل اعتبار و اعتماد به رسانه‌های داخلی به‌راحتی به‌سوی رسانه‌های خارجی سرازیر شود؟
آنچه امروز شاهد آن هستیم تیشه‌ای است که از داخل بر ریشه کشور وارد می‌شود و با وجود نصایح دلسوزان و مشفقان به کشور و ملت، همچنان شاهد تکرار همان سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های نادرست هستیم.
با نگاهی گذرا به شبکه‌های اجتماعی و آنچه در فضای جامعه می‌گذرد، به‌راحتی قابل دریافت است که روایت تکراری رسانه‌های دولتی از آنچه بر آرمیتا گذشته، چندان افکار عمومی را قانع نکرده است و با وجود برملا نشدن مستندات و عدم نمایش کامل فیلم‌های دوربین‌های مدار بسته مترو، افکارعمومی، پیشاپیش قضاوت خود را کرده و جریان حاکم را مسئول آنچه بر آرمیتا گذشته، می‌دانند.
پرسش بعدی اینجاست که آیا مسئولان واقعاً همین را می‌خواهند؟ آیا اقناع افکارعمومی برای مدیران رسانه‌ای کشور اهمیت دارد؟ آنچه بارها ثابت شده این است که با چنین سیاست‌های نادرستی، افکارعمومی همچنان علیه این روش‌ها و برخوردهاست و از بین رفتن اعتماد ملت چنان هزینه‌های سنگینی درپی خواهد داشت که ممکن است آنچه تا امروز رخ داده، بارها و بارها کمتر از آنچه ممکن است در ادامه شاهد آن باشیم، باشد.
برخی از رسانه‌های داخلی خوشبختانه هنوز اندک اقبالی نزد مردم دارند و اهالی این رسانه‌ها با دشواری‌های بسیار توانسته‌اند قطره‌قطره این اعتبار و اعتماد را از ملت کسب کنند. این رسانه‌ها همچنان می‌توانند با روایت درست و دقیق آنچه رخ داده، افکارعمومی را به‌سوی رسانه‌های درون کشور و همچنین اعتماد را به مخاطبان بازگردانند.
این اندک اعتبار باقیمانده سبب می‌شود تا رقابت رسانه‌ای به‌راحتی به رسانه‌های برون‌مرزی واگذار نشود و افکار عمومی دریابند که هنوز اندک رمقی برای این رسانه‌ها برای روایت حقیقت وجود دارد. از این اندک اعتبار و اعتماد استفاده کنید که شاید آخرین فرصت برای بازگشت اعتماد به جامعه شود.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
  • نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، روز گذشته در وین آغاز به کار کرد. پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکای…

  • هرچند تعبیر دوشنبه‌های ملاقاتی و سه‌شنبه‌های نظارتی و چهارشنبه‌های درایتی به طعنه به کار رفته اما اتفاقاً شاهد…

  • نمایندگان مجلس با تقاضای یک فوریت بررسی لایحه «اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» با ۳۸ رأی موافق، ۲۰۷ رأی…

سرمقاله
آخرین اخبار