| کد مطلب: ۸۱۰۳
انقلابیون و نوانقلابیون

انقلابیون و نوانقلابیون

محسن صالحی‌خواه روزنامه‌نگار صفت انقلابی در تمام این سال‌ها، معانی خاص خودش را داشته است. ابتدای پیروزی انقلاب، این دایره گسترده بود و بسیاری از گروه‌های سیاس

mohsen salehikhah

محسن صالحی‌خواه

روزنامه‌نگار

صفت انقلابی در تمام این سال‌ها، معانی خاص خودش را داشته است. ابتدای پیروزی انقلاب، این دایره گسترده بود و بسیاری از گروه‌های سیاسی مذهبی و غیرمذهبی، در این دایره تعریف می‌شدند. با گذشت زمان، به دلایل مختلف که از حوصله و ظرفیت این نوشتار خارج است، این دایره کوچک‌تر شد و بسیاری اشخاص و جریان‌های سیاسی، از آن بیرون افتادند و تبدیل به غیرخودی و «دِگر» شدند.

در حال حاضر، سند انقلابی‌گری به‌نام طیف خاصی از اشخاص با تندرو‌ترین افکار خورده است؛ آنان را می‌توان «نوانقلابیون تندرو» خواند. اما این طیف، شامل کدام نیروها هستند و تندرو بودن‌شان ریشه در چه افکاری دارد؟

1

اگر بخواهیم نگاه نسلی به این طیف داشته باشیم، باید پیاده‌نظام آن‌ را متعلق به نسل سوم و چهارم پس از انقلاب بدانیم. فرماندهانشان نیز از کسانی هستند که در اصل نهضت آیت‌الله خمینی، به دلایل مختلف نقش چندانی نداشتند. این طیف صرفاً تابع القائات فرماندهان و وارث ارزش‌های دیگران هستند. آن‌ها به زعم خودشان، مشغول به انجام وظیفه حفظ ارزش‌های انقلاب هستند. آن‌ها یا در خانواده‌هایی با پیوندهای ایدئولوژیک زیست کرده‌اند، یا در محیط‌هایی رشد کرده‌اند که آن‌ها را اینگونه تربیت می‌کند. به زبان دیگر، می‌توان گفت آن‌ها با واسطه و بی‌واسطه، تحت تأثیر محیط‌ها هستند از قبیل: بسیج دانشجویی، هیئت‌های مذهبی ایدئولوژیک، تشکل‌های سیاسی ایدئولوژیک، مؤسسه مرحوم مصباح یزدی و اقمار و جریان وابسته به آن و یا دانشگاه امام صادق.

2

مفروض ذهنی آنان که طی سال‌ها به وجود آمده، رسوب کرده و نهادینه شده، این است که به‌خاطر مشروعیت الهی [نظر مرحوم مصباح] که ساختار دارد، همه اقدامات و تصمیم‌های ساختار صحیح است. هیچ چیز غلطی وجود ندارد و اگر هم کاستی‌هایی احساس می‌شود یا اعتراضاتی وجود دارد، نتیجه القائات و برنامه‌های دشمن است. طبعاً، با چنین منطقی که در یک چارچوب بسته شکل گرفته، همه‌چیز قابل توجیه است. «توجیه» را باید یکی از کارويژه‌های این طیف از مدعیان انقلاب دانست. به‌خاطر چارچوب فکری و مفروضی که در ذهن آنان شکل گرفته، همه چیز قابلیت توجیه دارد. می‌شود حذف روشنفکران، مقابله خشونت‌بار با اعتراضات بدون پاسخگویی و... را به‌راحتی توجیه کرد. یکی از دلایلی که برای تندرو بودن این طیف می‌شود در نظر گرفت، توجیه‌گر بودن است.

3

دایره انقلاب برای نوانقلابیون تندرو، بسیار تنگ است و راه خروجی آن نیز کاملاً باز. این درحالی است که هرچه از سال ۵۷ می‌گذریم و آرمان‌ها با عینک واقع‌بینی بررسی و نقد و بازبینی می‌شوند، افراد بیشتری زبان به انتقاد باز می‌کنند. افرادی که به‌زعم این طیف تندرو، دیگر از دایره انقلاب خارج شده‌اند. قلمی که تا دیروز در ثنای ساختار و آرمان‌هایش می‌نوشت، به مرور زمان در مسیر دیگری می‌نویسد. به قول آن‌ها، کسانی که تا دیروز در مسیر دیگری بودند و حالا متفاوت فکر می‌کنند، به ساختار لگد می‌زنند. هرچه تعداد منتقدان بیشتر می‌شود، صفت تندرو در این طیف نیز پررنگ‌تر می‌شود. وقتی با هم‌نسلان این‌طور برخورد می‌شود، تکلیف مبارزان قدیمی مشخص است.

4

سرزمین ایران برای این طیف، در بهترین حالت در اولویت دوم یا سوم قرار دارد. درست است که مردم ایران انقلاب کردند، شهید دادند، تحریم‌ها را تحمل کردند، تورم را تحمل کردند، تبعیض‌ها و برخوردها را تحمل کردند و...؛ اما این مردم و این سرزمین، اولویتی در ذهن نوانقلابیون تندرو ندارد و شعارها و ارزش‌هایی که خود را به آن وفادار می‌دانند، در رأس اولویت‌های کشور تعریف می‌شود. بر همین اساس است که اهداف ایدئولوژیک برای آن‌ها، بالاتر از منافع ملی قرار می‌گیرد. اگر آمریکاستیزی یک آرمان و هدف باشد، آن‌ها همه چیز را برایش هزینه می‌کنند. اقتصاد یک کشور که سهل است، تمام آن کشور می‌تواند هزینه شود. اگر به‌خاطر این آمریکاستیزی، به‌طور کامل - و در عین حال برای حفظ بقا - در آغوش شرق بیفتند نیز قابل توجیه است. چون ایدئولوژی این را می‌گوید.

5

این طیف از انقلابیون، هیچ‌وقت برای عملکرد یا صحبت‌ها، نوشته‌ها و هرگونه اظهارنظری، هزینه پرداخت نمی‌کنند. یک حاشیه امن نانوشته برای آن‌ها وجود دارد. می‌توانند کسی که ۸ سال وزیر این کشور بوده را «جاسوس» بخوانند. می‌توانند اتهامات اثبات‌نشده دو روزنامه‌نگار در بند را به‌عنوان مطالبی قطعی به خورد مخاطب بدهند. می‌توانند همه رؤسای جمهور پیشین را «خائن» بدانند اما هیچ‌وقت برای این اظهارنظرهای غیرمسئولانه و غیرمستدل به هیچ کجا پاسخگو نیستند و خود را نیز ملزم به توضیح یا ارائه دلیل، سند و مدرک نمی‌بینند. تمام این‌ها به‌خاطر وجود این حاشیه امن نانوشته است. در این مسیر، برچسب زدن یکی از تاکتیک‌های اصلی آنان است. با برچسب زدن، به‌راحتی می‌شود افراد را از گردونه معادلات خارج کرد. برچسب زدن، بهترین راه حذف منتقد است. یکی وطن‌فروش می‌شود، یکی بریده، دیگری خودفروخته، آن یکی جاسوس، یکی دیگر عامل سرویس بیگانه. دیگری برانداز است، یکی سازشکار و آن یکی واداده. برچسب‌ها فراوان است و به فراخور زمان، میزان استفاده از آنان نیز فرق می‌کند. البته این نکته را باید اضافه کنیم که برچسب زدن، مختص این طیف نیست و به‌طور کلی در سپهر سیاست ایران کاربرد فراوانی دارد. ولی این طیف نوانقلابی، از این حربه به‌عنوان سلاح مؤثری استفاده می‌کنند و متخصص هستند.

6

ساختار، خط‌کش و معیار آنان است. با این مفروض که ساختار اشتباه نمی‌کند و ذاتاً بری از هرگونه خطاست، آدم‌ها نیز براساس میزان ارادت یا فاصله با ساختار شناخته می‌شوند. مهم نیست فردی ۵۰ سال مبارزه در کارنامه خود داشته، در مقاطع حساس نقش‌های کلیدی ایفا کرده و هزینه‌های زیادی داشته باشد. اگر حرفی بزند یا به این نتیجه برسد که تمام یا بخشی از مسیری که طی کرده، اشتباه بوده است، از این دایره بیرون می‌رود. چون با نظر آنان نسبت به ساختار موافق نیست. اما نوانقلابیون برعکس آنکه مدعی هستند «انقلابی به سیستم هزینه تحمیل نمی‌کند بلکه از خود هزینه می‌کند»، از ساختار برای پوشاندن ضعف‌های ساختار استفاده می‌کنند. برای پاسخ به سوال‌ها و ایرادات، از اشخاص مهم ساختار استفاده می‌کنند و به‌عبارت دقیق‌تر، مدام از اعتبار و جایگاه آنان برای توجیه درستی مواضع خود هزینه می‌کنند.

7

نوانقلابیون، بیشتر از گوش دادن، صحبت می‌کنند. به‌خاطر زمینه‌های ذهنی که دارند و معیارهایی که برای حق و باطل می‌شناسند، نیازی به گفت‌وگوی دوطرفه نمی‌بینند. از نظر آنان مسیر مشخص، چراغ راه در دست‌ و هدف واضح است. با همین زاویه دید، خود را نماینده ساختار و ایدئولوژی می‌دانند و همیشه از طرف قدرت مسلط صحبت می‌کنند. منطق آنان این است که طرف مقابل ما اشتباه می‌کند؛ چون این ما هستیم که قرائت درست از دین اسلام را داریم و ما هستیم که قرائت درست از سیاست داخلی و خارجی داریم و طرف مقابل، درگیر التقاط فکری است. بنابراین ما وظیفه داریم که آن‌ها را هدایت و قانع کنیم. آن‌ها نیز «باید» قانع شوند. در واقع، نوانقلابیون تندرو، به اندازه امکانات‌ و داشته‌هایشان آرزو نمی‌کنند و بسیار بیشتر نیز سخن می‌گویند. چنین است که در ادبیات آنان، کلمات به‌تدریج از معنی تهی می‌شود. البته، آنان نیز مثل همه آدم‌ها حق دارند و می‌توانند برای خودشان رویا داشته باشند. اما کار از آنجایی به مشکل می‌خورد که این رویاها در کشورداری وارد شود. این گزاره‌ها به قدری تکرار شود که در ذهن به‌عنوان باور و حقیقت مسلم بنشیند و مبداء تصمیم‌گیری‌ها شود. باورهای بدون پشتوانه، ویرانگر هستند. در لایه‌های تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز رخنه می‌کنند و فاجعه به بار می‌آورند.

انقلاب ۵۷ حاصل ایده و اندیشه بود. مانند تمام انقلاب‌های جهان که حول یک محور مثل آزادی، برابری و مانند آن شکل می‌گیرد. کنش‌گران ۵۷، می‌دانستند که برای پیروزی و تغییر حکومت، باید مردم را با خود همراه کنند. آن‌ها نه‌تنها از انقلاب ارتزاق نمی‌کردند، بلکه از خود هزینه می‌کردند. این انقلاب یک حرکت مردم‌پایه، مردم‌محور و داوطلبانه بود، نه یک حرکت سازمانی و شغلی. نسل کنش‌گر انقلاب، در زمان شاه زیست کرد و در جریان تحولات قرار گرفت. آنان یا تحت تاثیر قرائت‌های گوناگون از اندیشه چپ قرار گرفتند، یا به مبارزات گروه‌های اسلامی پیوستند. آن‌ها زمان شاه، آزادی‌ها و خفقان‌های آن دوران را دیده بودند و می‌دانستند که چه چیزی نمی‌خواهند. هدف‌شان این بود که با هر وسیله‌ای - خواه مسلسل باشد یا قلم - تور اختناق را پاره کنند و به آزادی برسند. تفاوت‌های زیادی بین انقلابیون اصیل و نوانقلابیون تندرو وجود دارد که شاید یکی از مهم‌ترین آن‌ها، اعتقاد انقلاب اصیل به اصل «انتخاب کردن» باشد. اما به مرور زمان، انقلابی بودن تبدیل به یک وظیفه سازمانی شده است. زیرا این عنوان، درهای زیادی را به روی اشخاص باز می‌کند و برعکس آن، درهای زیادی را می‌بندد. در حال حاضر، به‌خاطر برخی امتیازها و البته به‌خاطر تربیت نوع خاصی از افراد، طیفی از نوانقلابیون به وجود آمده است که مشی بسیار تندی دارد. این گفتمان، فعلاً گفتمان مسلط است و زمان مشخص می‌کند که در مرکز اقبال و توجه خواهد ماند یا نه.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
  • نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، روز گذشته در وین آغاز به کار کرد. پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکای…

  • هرچند تعبیر دوشنبه‌های ملاقاتی و سه‌شنبه‌های نظارتی و چهارشنبه‌های درایتی به طعنه به کار رفته اما اتفاقاً شاهد…

  • نمایندگان مجلس با تقاضای یک فوریت بررسی لایحه «اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» با ۳۸ رأی موافق، ۲۰۷ رأی…

آخرین اخبار