نقدی بر فراخوان انجمن روزنامهنگاران
زهرا مشتاق گزارشگر و نویسنده اجتماعی فراخوان «دومین دوره جایزه انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران» در سه رشته گزارش مکتوب، مصاحبه و میزگرد مکتوب و مصاحبه چ
زهرا مشتاق
گزارشگر و نویسنده اجتماعی
فراخوان «دومین دوره جایزه انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران» در سه رشته گزارش مکتوب، مصاحبه و میزگرد مکتوب و مصاحبه چندرسانهای اعلام شد. اما محدودیت رشتهها و ژانرهای اعلامشده، سوالاتی را به ذهن میآورد که مناسب دیدم با همکاران مطبوعاتی و مسئولان برگزاری جشنواره، در میان بگذارم. آیا توجه و رسمیت دادن به سه حوزه گزارش مکتوب، مصاحبه و میزگرد مکتوب و مصاحبه چندرسانهای، معنای دیگرش بیاهمیتانگاری نسبت به سایر رشتهها نیست؟ درحالیکه روزنامهنگاران صاحبسبکی هستند که در دیگر رشتههای اعلامنشده در این فراخوان از نام و جایگاه معتبری برخوردارند، چرا در این مسابقه دیده نشدهاند؟ حوزههای مهمی چون تیتر، خبر، یادداشت، عکس، کاریکاتور و البته بخشهای فنی چون صفحهآرایی و امور گرافیکی. اگر در فراخوان یک نهاد حرفهای چون انجمن صنفی روزنامهنگاران، چنین شاخههایی مورد غفلت و بیتوجهی قرار گیرد، چنین مطالبهای به کدام نهاد دیگر واگذار میشود؟ اگر ما، بهعنوان متولیان امر حرفه روزنامهنگاری به تمام شاخههای آن اهمیت ندهیم و احترام نگذاریم، چگونه ممکن است در این تنگنا و انبوه مصائب اجتماعی و نبود کوچکترین مصونیت و
امنیت شغلی برای شاغلان در این رشته، بتوانیم از خود محافظت کنیم؟
این در حالی است که در سالهای گذشته که جشنواره مطبوعات که زیر نظر «مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها» برگزار میشد، تمامی رشتهها و گرایشها، زیر نظر اعضای کمیتههای تخصصی مدنظر قرار میگرفت و در داوری شرکت داده میشد. رشتههایی چون مقاله (ادبی هنری، سیاسی داخلی، اقتصادی، معارف)، نقد، عکس، طرح و گرافیک، گزارش (خبری، تحقیقی، تحلیلی توصیفی، ورزشی)، خبر، تیتر، طنز (تصویری و مکتوب)، کودک و نوجوان، جدول و سرگرمی.
آیا اکنون این اندازه پسرفت کردهایم که در فراخوان، به جدیترین همکاران خود که در حوزههایی غیر از آنچه در فراخوان اعلام شده، فعالیت دارند؛ وقعی نهاده نمیشود؟
واقعیت این است که روزنامهنگاری یک حرفه گروهی است. یک گزارش وقتی خوب و درست دیده میشود که عکس خوب داشته باشد و گرافیک صفحه زیبا باشد و صفحه نهاییشده فاقد غلط و یا هرگونه اشتباه دیگری باشد. از این رو، به نظر میرسد، انجمن صنفی روزنامهنگاران، بنا به جایگاه حرفهای و رسمی خود، در صورت برگزاری هرگونه فراخوانی موظف است، جمیع اهالی مطبوعات را مدنظر قرار دهد و علاوه بر برگزاری یک جشنواره حرفهای و درخور، شاخص و الگوی مناسبی برای سایرین باشد.
شاید ذکر نکتهای از دوره نخست این فراخوان، از منظر آسیبشناسی، راهگشا باشد. نکتهای که برخی از روزنامهنگاران قدیمیتر، حرفهای و بسیار شناختهشده را رنجاند؛ اما به دلایلی مشخص حاضر به گفتوگو در این خصوص نشدند. آن روز انجمن روزنامهنگاران بسیار شلوغ بود و تقریباً تمام شرکتکنندگان حضور داشتند. قبل از شروع مراسم، از یکی از آقایان داور که نه اسمشان را میدانستم و نه ایشان را میشناختم، سوال کردم چرا قرار نیست نفرات برگزیده به سبک سایر جشنوارهها، به تفکیک اول تا سوم معرفی شوند و ایشان پاسخ دادند که زمان بسیار کمی در اختیار داوران قرار داشت و امکانی برای این کار نبود و بعد اضافه کردند، شاید اگر چهار پنج روز دیگر هم وقت میدادند، نفرات به تفکیک رتبه معرفی میشدند. بعد از شروع مراسم نیز، همه برگزیدگان، لوح تقدیری یکشکل دریافت کردند. اما خروجی خبرگزاریها، چیز دیگری بود و نفرات اول تا سوم معرفی شدند. این عدم صداقت موجب ناراحتی کسانی شد که حتی اعتراض به این ناراستی را در شأن خود نمیدیدند. اما ارجاع به آن اتفاق، در این برهه، معنایش آسیبشناسی و پرهیز از چنین تصمیمگیریهای غلطی است که تکرار آن، میتواند موجب
بیاعتمادی روزنامهنگاران به برگزارکنندگان باشد.
از این رو به نظر میرسد، تصحیح فراخوان دوره دوم و دعوت از سایر روزنامهنگاران مشغول در رشتههای دیگر، بتواند به فراخوان انجمن صنفی روزنامهنگاران، وزن و اعتباری دیگر بخشد.