هشدار انتخاباتی باهنر
راست سنتی هم نگران پروژه انتخاباتی خالصسازان است
راست سنتی هم نگران پروژه انتخاباتی خالصسازان است
درحالیکه قرار است از امروز برای اولین بار در تاریخ انتخاباتهای مجلس در جمهوری اسلامی، پیشثبتنام برای کاندیداتوری انتخابات مجلس آغاز شود، محمدرضا باهنر، دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین اخطاری جدی درباره روند خالصسازی را مطرح کرده است که بهنوعی تکرار اخطاری است که 6 ماه قبل داده بود. او 16 بهمن 1401 گفته بود: «عدهای به اسم خالص کردن کشور، معاندپروری میکنند. یعنی میگویند هرکسی که جانفدا نیست، دیگر باید از رویش عبور کرد!» حالا باهنر پس از 6 ماه یکبار دیگر درباره خالصسازی حرف زده و در برنامه تلویزیونی «صف اول» به صراحت درباره این مسئله گفته است: «این افراد شعار خالصسازی میدهند و میگویند که خیلی باید اصولگراییتان خالص باشد و باید خیلی حزباللهی باشید و اینها امثال ماها را بیرون از دایره میبینند، البته ما هم پر از قصور هستیم.»
البته این اولین بار نیست که اخطارهای جدی از سوی اصولگرایان سنتی درباره خالصسازی مطرح میشود. بیان یک جمله از سوی غلامعلی حدادعادل باعث شده است تا گمانهزنیهایی که پس از نامه علی لاریجانی در پاسخ به خبرگزاری تسنیم آغاز شده بود، جدیتر از قبل شده و نگرانیها از «خالصسازی» فراتر از اصلاحطلبان رفته و این روند اصولگرایان سنتی را هم نگران کرده، بهگونهای که طی هفتههای اخیر بارها درباره این سیاست اخطار دادهاند و در تلاش هستند تا مسیر خالصسازی را متوقف کنند و حالا این روند به باهنر رسیده است. در همین چند روز اخیر، اصولگرایان سنتی اخطارهایی جدی درباره این روند دادهاند. محمد مهاجری، روزنامهنگار اصولگرا که مدتهاست در مقام منتقد عملکرد اصولگرایان تندرو ظاهر شده، هفته گذشته در صفحه توئیتر خود اخطار داد که خالصسازان در سکوت خبری درحال برنامهریزی برای مجلس خبرگان هستند. منصور حقیقتپور، مشاور علی لاریجانی در مصاحبهای که 12 مرداد با فرارو داشت، آنها را دشمن جمهوریت خطاب کرد و گفت: «این جریان، بسیاری از عقلا که میتوانند در شرایط حساس فعلی کشور اثرگذار باشند، حذف خواهند کرد. تبعات ثانویه این شرایط شامل
این موارد است: این گروه ابتدا مردم را از دست خواهند داد، سپس «جمهوریت» را از دست خواهند داد.» در همان روز حسین کنعانیمقدم هم آنها را ورشکستگان سیاست نامگذاری کرد و گفت: «این افراد در قاموس سیاسی بهعنوان «ورشکستگان سیاسی» شناخته میشوند. یعنی افرادی که به لحاظ سیاسی ورشکستهاند و مردم را از دست دادهاند. در نتیجه همیشه به دنبال این هستند که انتخابات کمرنگ و با حداقل آرا برگزار شود تا با مهندسی آراء رای بیاورند و در مسند قدرت بمانند.»
باید به استقبال اصلاحات رفت
حشمتالله فلاحتپیشه نماینده ادوار مجلس و استاد علوم سیاسی در واکنش به اخطارهای مطرحشده توسط اصولگرایان سنتی درباره خطرات خالصسازی در روند برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم به هممیهن گفت:«هنوز تکلیف انتخابات برای نخبگان سیاسی مشخص نیست. به صورت معمول ایران یکی از کشورهایی است که نخبگان سیاسی آن برای حضور یا عدم حضور در انتخابات با این دغدغه مواجه هستند که فضای انتخابات چگونه شکل میگیرد. فیلترهای موجود به صورت تعدیلشده عمل میکنند یا اینکه فیلترها سخت کار میکنند و افراد به سختی میتوانند از این صافیها عبور کنند. در ایران متاسفانه یک فضای مسموم وجود دارد و بسیاری از افرادی که ادعاهای اخلاقی دارند به این فضا دامن میزنند و حتی ردصلاحیتهای سیاسی را بهگونهای مطرح میکنند که با آبروی افراد هم بازی شود.»
او ادامه داد:«در طول این دورهها بسیاری از افرادی که دغدغه آبرو و زندگی عادی خود را داشتند حاضر نشدند ریسک و خطر حضور در عرصه انتخابات را بپذیرند. شکلگیری این ذهنیتها یک فاجعه است. این ردصلاحیتها باعث میشود که عملاً بسیاری از افراد از عرصه انتخابات فرار کنند و افرادی که از فراری دادن نخبگان از عرصه انتخابات سود میبرند به این بیاخلاقیهای سیاسی ادامه میدهند.»
این استاد علوم سیاسی با اشاره به اینکه در شرایط کنونی دو دسته افراد هنوز دل در گروه انتخابات دارند، بیان کرد:«یک دسته افرادی که دغدغه مشارکت سیاسی دارند معتقدند که کشور نیازمند مشارکت است و برایشان مهم است که مشارکت سیاسی گستردهتری شکل بگیرد. حتی در میان اصولگرایان شاهد هستیم که عدهای از آنها که عمدتاً اصولگرایان سنتی هستند علاقه دارند حتی با حضور اصلاحطلبان مشارکت گستردهای شکل بگیرد. اما در طرف مقابل شاهدیم که یک عده از جریانات حاکم بهویژه جریانات حاکم بر مجلس و دولت برایشان گسترده بودن مشارکت مهم نیست بلکه حفظ وضع موجود مهم است. تلاش این گروه آن است که رقابت درمیان جریانات حاکم بر دولت و مجلس شکل بگیرد و نوعی تقسیم قدرت را در میان افرادی داشته باشیم که عاملان وضع موجود هستند.»
فلاحتپیشه عنوان کرد:«برای این جریانات که عمدتاً جریانات تازه بهدورانرسیدهای هستند که به اسم اصولگرایی شکل گرفتند متاسفانه مشارکت مهم نیست بلکه تنها رسیدن به قدرت مهم است. با همه این شرایط مشاهده میکنیم افرادی مانند آقای باهنر در کشور ما دعوت به مشارکت حداکثری میکنند که عملاً نقشی در شکلگیری فضای انتخابات ندارند. حال اگر این دعوت اجابت شود و افراد و جریاناتی مشارکت کنند آن وقت با آبروی آنها بازی شود، مسئولیت چنین شرایطی با کیست؟ بنابراین معتقدم پیش از اینکه جریانات سیاسی وارد عرصه انتخابات شوند باید مسئولان مربوطه در قالب نشستها و جلسات حدود و ثغور این مشارکت را مشخص میکردند تا نخبگان سیاسی تکلیف خود را بدانند. وقتی این اقدام صورت نگرفته است ظن قوی آن است که شرایط به روال گذشته پیش میرود که مشارکتساز نبوده است. مگر اینکه بعد از پیشثبتنام شرایط تازهای شکل بگیرد که بعید میدانم.»
او در واکنش به موضع نهادهای فعال در انتخابات درباره مشارکت حداکثری یا مشارکت پایین گفت: «من رفتاری از مسئولان ندیدهام که نشاندهنده استقبال از مشارکت گسترده باشد. شاید در حرف مطرح شود اما باید در عمل اقدامی صورت میگرفت، اما کاری صورت نگرفت و حتی بعضاً دعوتهای تهدیدآمیز هم صورت گرفت؛ بهطوریکه مثلاً گفتند اگر در انتخابات شرکت نکنند اساسنامه حزب آنها باطل خواهد شد. در عالم سیاست افراد را با تهدید دعوت به حضور در انتخابات نمیکنند.»
فلاحتپیشه ادامه داد: «معنای این رفتار این است که نخبگان سیاسی به دو دسته تقسیم شوند؛ یک عده که مسئولیت دارند، فضای انتخابات را با مشارکت و حضورشان گرم کنند و ادعایی برای کسب کرسی نداشته باشند و دسته دوم عدهای هستند که از این فضا ماهی خود را بگیرند و به مسند قدرت بنشینند. نتیجهای که شکل گرفته این است که یکسری افراد کممایه و میانمایه بر مناصب حساس تکیه میزنند که نتیجه رفتار و عمل آنها هم مشخص شده است و نتیجه عملی را مردم پرداخت کردهاند.»
نماینده ادوار مجلس درباره نگرانیهای مطرحشده توضیح داد: «واقعیت امر این است که کشور ملک یکسری افراد که نتیجه اعمال آنها را دیدهایم، نیست. من اعتقاد دارم که همه نخبگانی که در ایران ماندهاند و سختیها و توهینها را تحمل کردهاند و از مشارکت گسترده استقبال میکنند، اینها دلسوزان واقعی نظام هستند. اما میبینیم که به این افراد اتهام غربی و آمریکایی میزنند؛ جالب این است افرادی اتهام میزنند که خودشان و فرزندانشان بیشترین بهره را از کشورهای غربی در حوزههای مختلف بردهاند اما یکسری افراد بیقدرت که دل در گرو مملکت دارند و تلاش دارند سرنوشت مملکت دست افراد افراطی نیفتد، افرادی اعم از چپ و راست سنتی و یا حتی مدافعان روشنفکری علمی هستند که بهدنبال مشارکت گسترده هستند، نظام باید قدر اینها را بداند، نه اینکه اجازه دهد توسط جریانهای افراطی تهدید شده و مورد اتهام قرار بگیرند. من اعتقاد دارم هر کسی که در ایران ایستاده و معتقد است که این مملکت نیازمند اصلاحات اساسی است و این اصلاحات مسیر انتخابی دارد، باید مورد استقبال قرار بگیرند نه اینکه فضایی ایجاد شود که در پروژه خالصسازی نخبگان کشور خانهنشین شوند.»