استراتژی فشار بر تصمیمگیرندگان
داوود حشمتی روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی گزارشهای این چندروز از مرکز شهر حاکی از برگزاری تجمعاتی است که عدهای محدود داشتهاند. این تجمعات ابتدا از نزدیک مجل
داوود حشمتی
روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی
گزارشهای این چندروز از مرکز شهر حاکی از برگزاری تجمعاتی است که عدهای محدود داشتهاند. این تجمعات ابتدا از نزدیک مجلس آغاز شد، بعد مقابل وزارت ارشاد و در نهایت به دفتر رئیس قوه قضائیه کشیده شد که جنجالی در پایان دادن به آن پدید آورد. این تجمعات هم به لحاظ محتوایی و هم به لحاظ شکلی آن واجد پیامهایی است که باید آنها را دریافت.
۱ |
محتوای اعتراض
معترضان که ابتدا جمعی از طلاب بودند و افراد دیگر از جریان حزبالله در میان آنها حاضر شدند، موارد گوناگونی را بهعنوان خواستههای خود مطرح میکردند که از میان آنها یک خواسته مهم و مشخص اهمیت داشت. اول به لیست خواستههای آنها که در تابلوها آن را منتشر میکنند، نگاه کنید. 1 - اجرای قانون حجاب و عفاف موجود 2 - محاکمه مانعین ساماندهی فضای مجازی 3- برخورد قاطع با مفسدین اقتصادی4- محاکمه مفسدین سیاسی (از جمله سران فتنه و حسن فریدون) 5 - برخورد قاطع با فروشندگان کالا به دلار تلگرامی 6 - احقاق حقوق عامه (برخورد با برهمزنندگان امنیت روانی) 7 - حمایت قاطع از آمرین به معروف و ناهیان از منکر.
تمام مواردی که در این بیانیهها برشمرده شده، قابل درک است، به جز بند پنجم یعنی درخواست برای «برخورد قاطع با فروشندگان کالا به دلار تلگرامی». حالا از خودتان سوال کنید معنای این درخواست چیست؟ چقدر این درخواست فراگیر است؟ چه کسانی اساساً میدانند «کالا با دلار تلگرامی» معنایش چیست؟ اگر آنها خودشان توضیح ندهند منظورشان از کالای دلار تلگرامی چیست آیا میتوانید حدس بزنید که به چه چیزی اعتراض دارند؟ چند نفر از خود معترضان اساساً معنای آن را متوجه میشوند؟ منظور از «کالا با دلار تلگرامی» چیست؟ منظور آنها از «کالا»، دو بخش کالاهای پتروشیمی و فولاد را شامل میشود. اما دلار تلگرامی چیست؟ منظور آنها دلاری است که در بازار آزاد فروش میرود و قیمت آن را نه دولت تعیین میکند و نه صرافیهای سطح شهر. بلکه در کانالهای تلگرامی به لحظه اعلام میشود. این مسئله اشارهای است به اظهارات رئیس کل بانک مرکزی که گفته بود: «قیمت دلار در کانالهای تلگرامی ساختگی است» اما این دلار تلگرامی که کالاها را با آن میفروشند از کجا آمده است؟ این کمپینی است که ریشههای آن به فردی در مجمع تشخیص مصلحت نظام میرسد کسی که ظاهراً توانسته در ماههای اخیر (از اسفند تاکنون) ایده خود را به دولت تحمیل کند. براساس اعتقاد او، مهمترین مشکل گرانی در کشور تعیین قیمت کالاهای مرتبط با پتروشیمی و فولاد است. به این معنا که دولت احمدینژاد از سال 89 مصوب کرده است که قیمت خوراک اصلی و مواد اولیه این کالاها را با قیمت دلار آزاد محاسبه کنند و آنها نیز کالاهای تولیدشده را به همین دلار قیمتگذاری و به مردم بفروشند. براساس این ایده عمده مشکل افزایش قمیت کالاهایی مانند لبنیات این است که هر روز قیمت مواد پتروشیمی که با آن کالاها را بستهبندی میکنند، افزایش پیدا میکند. این ایده توانسته دولت را متقاعد کند که با تثبیت نرخ دلار برای این شرکتها بر روی قیمت 28500 میتواند قیمت را در بازار کنترل کند. میبینیم که موضوع آنقدرها هم دمدستی نیست که به سرعت به کمپینی مانند مبارزه با بیحجابی راه پیدا کند. این مسئله نشان میدهد دستهایی که این افراد را برای تجمعات آماده میکنند، چه اشخاصی میتوانند باشند.
۲ |
محل اعتراض
این افراد ابتدا اعتراض اندکی در مقابل مجلس ترتیب دادند و بعد از آن دو قوه را درنوردیده و در نهایت اعتراض آنها در مقابل قوه قضائیه جنجالبرانگیز شد. اما چرا آنجا؟ مگر همه ارکان قدرت امروز در دست یک تفکر نیست؟ و جالبتر اینکه اتفاقاً این تفکر همان تفکری است که همین افراد به آن رای دادند و یا برای رای آوردناش تلاش کردند. این تفکری که امروز همه ارکان قدرت را یکدست در اختیار دارد، همان است که معتقد بودند «اگر بیاید همه مشکلات برطرف میشود». این تفکری است که میگفت: «مشکل کشور در دوگانگی میان نهادهای حکومت و دولت است» معتقد بودند که این دوگانگی باعث شده تا نهتنها مشکلات کشور برطرف نشود، بلکه مشکل اصلی همین تضاد است. حالا اما ظاهراً از دولت و مجلسی که خود انتخاب کردند «پشیمان» هستند و این بار به جای آنکه از آنها خواستههای خود را طلب کنند، آن را از نهادی بالاتر درخواست میکنند. دلیل این کنش آنها چیست؟ این معترضان که بهراحتی به بسیاری از اعضای دولت دسترسی دارند. افرادی که در جمع این افراد حاضر شده بودند، آنقدر به دولت نزدیک هستند که در ابتدای سال 1401 به نیابت از رئیسی به دیدار مولوی عبدالحمید میروند. آنها که در مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند، آیا به مسئولان کشور دسترسی ندارند؟ چرا بهجای آنکه مطالباتشان را روی میز آنها بگذارند، به کف خیابان میکشند و حتی برای تحت فشار قراردادن دولتی که خود بر سر کار آوردهاند، به سراغ نهاد بالاتر میروند؟ واقعیت این است که اولاً: پشیمان هستند اما جرأت نمیکنند آن را بهطور علنی بر زبان بیاورند. ثانیاً تمایل دارند با این تجمعات دولت و مجلس خودی را وادار به پاسخگویی به مطالبات خود کنند و جالبتر اینکه به خوبی میدانند این دولت و مجلس در صورتی که تحت فشار قرار بگیرد، بهراحتی به خواستههای آنها تن میدهد.