دفاع اندیشمندان از خانه خود
روز ۱۳ تیر امسال مهدی صادقی، مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در اقدامی از پیش اعلامنشده، دستور تخلیه خانه اندیشمندان را صادر کرد و خود برای
روز 13 تیر امسال مهدی صادقی، مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در اقدامی از پیش اعلامنشده، دستور تخلیه خانه اندیشمندان را صادر کرد و خود برای اجرای این دستور به خانه اندیشمندان رفت. او در توضیح این تصرف تاکید کرده است که جریان اصلاحطلب از ساختمان اندیشمندان علوم انسانی به عنوان گعده و حیاطخلوت استفاده میکند. مدیران این مجموعه از صادقی دستور کتبی یا حکم قضایی خواستند، اما دستور کتبی نداشت و بهجای آن ماموران شهرداری همراه او درست زمانی که برنامهای در خانه اندیشمندان در حال برگزاری بود، به آنجا رفتند و قفل اتاقهای خانه اندیشمندان را عوض کردند. کارکنان و مدیران خانه اندیشمندان برای آنکه برنامه بههم نخورد، مجبور به سکوت بودند. مدیران این مجموعه اما در مقابل اقدام شهرداری مقاومت کردند و به همین دلیل از 13 تیر شب را در مجموعه ماندند تا از تصرف ساختمان جلوگیری کنند. از سوی دیگر مدیران خانه اندیشمندان از دادسرای ناحیه 37 حکمی را گرفتند که تا 20 روز به شهرداری وقت داده بود مستندات خود را ارائه کند و تا آن زمان تخلیه خانه اندیشمندان متوقف شود. اما صادقی، مدیرکل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران هنوز در ساختمان مستقر بوده و آنجا را ترک نکرده و حتی سه اتاق امور برنامهها، روابط عمومی و تشریفات را قفل کرده و کلیدها را در اختیار مدیران خانه اندیشمندان قرار نداده است.
جالب اینکه در این چند روز هر کسی از خانه اندیشمندان در توئیتر موضوعی عنوان کرده، امین توکلیزاده، معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران به آنها پاسخ داد و نوشت: «شما با شادی مردم در عید غدیر مخالف هستید؟ با اینکه خانه اندیشمندان از انحصار خارج شود و عده بیشتری از آن استفاده کنند، مخالف هستید؟» معاون، شهردار تهران در حالی این توئیتها را نوشت که برنامه جشن عید غدیر کودکان اوتیسم از سوی شهرداری منطقه 6 در سالن فردوسی خانه اندیشمندان در حال برگزاری بود. در واکنش به این رخداد تعدادی از چهرهها واکنشهایی داشتند.
یکدستسازی فرهنگ و اندیشه
سیدحسین سراجزاده، دانشیار جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی دراین باره نوشت: «خبر هجوم نیروهای شهرداری تهران برای استقرار در خانه اندیشمندان علوم انسانی، خبر بسیار ناگواری برای علم، فرهنگ و اندیشه در این جامعه بحرانزده است. هرچند که در راستای سیاستهای یکسانسازی تمامیتخواهانه که در سالهای اخیر در سپهر دانش، فرهنگ و هنر تشدید شده است، این خبر دور از انتظار نبود. با این حال، برخی گمان میکنند که هنوز در نظام حکمرانی و مدیریت شهر و کشور این قدر تدبیر وجود دارد که عرصه را بر اهل دانش، اندیشه، فرهنگ و هنر تنگ نکنند. مدیریت خانه که از دانشگاهیان کشور هستند، با خردمندی و تدبیر کوشیدهاند در چارچوب ملاحظات و محدودیتهای موجود، خانه را به محلی برای رویدادهای علمی و فرهنگی و اندیشهورزانه تبدیل کنند و در این مسیر توفیق داشتهاند؛ حفظ و تقویت چنین مراکزی که بسیاری از شهروندان بهخصوص اهل دانش و اندیشه مخاطبان آنها هستند، برای مدیریت شهری اعتبار و آبرو میآورد و نشانه آن است که هنوز تنفسگاههایی هرچند محدود برای اهل علم و اندیشه و کنشهای گفتوگویی وجود دارد. بستن این تنفسگاههای اندک به دور از حکمرانی خردمندانه شهر و کشور است. یکدستسازی فرهنگ و اندیشه با اقتضائات زندگی امروزه ناسازگار است.»
حمیدرضا جلایی پور، جامعهشناس و استاد دانشگاه نیز در یادداشتی نوشت: «جناب آقای زاکانی! دوستان شما در این کشور بر دهها هزار مسجد و حسینیه، بر هزاران کلاس دانشگاه و دهها هزار مدرسه، بر شبکههای صداوسیما، بر فیلمهای سینمای دولتی، بر سریالهای خانگی و بر دهها فرهنگسرا غلبه دارند و آیا این همه امکانات برای صدور پیامتان کافی نبود و باید به چند اتاق خانه اندیشمندان رشتههای علوم انسانی نیز فرمان میدادید؟ توجه داشته باشید حتی در اوج انحصارگرایی نمیتوان مانع رشد اندیشهورزی آزادانه در امور مهم کشور شد. اهل علم و تحلیل راه خود را در برابر هر مانعی باز میکنند و حذفشدنی نیستند. انحصارگرایان خالصگرا متوجه نمیشوند که برای کسب سمتهای بالاتر این اقدامات چه ضربهای به نظام میزند و همیشه نتیجه نمیدهد. ظاهراً شما چنان مشغول هستید که اطراف را نمیبینید. توجه ندارید که انحصارطلبیهای شما و دوستان «خالصساز» شما چه بر سر کشور و حکومت آورده است.»
نعمت الله فاضلی، استاد دانشگاه نیز درباره اتفاقاتی که در خانه اندیشمندان رخ داده، گفت: «جلسهای با حدود ۸ استاد در رشتههای مختلف و با حضور مدیرکل مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری به نمایندگی از شهرداری در خانه اندیشمندان تشکیل شد. نماینده شهرداری گفت، نمیخواهند خانه اندیشمندان را تعطیل کنند، بلکه میخواهند استادان انقلابی و بسیجی، در خانه اندیشمندان حضور پررنگتری داشته باشند. ادعای شهرداری این است که مجموعه ساختمان و فضاهای خانه اندیشمندان گسترده است، درحالیکه مدیریت قادر نبوده از این فضا بهطور کامل استفاده بهینه به عمل بیاورد. اینها برای آنکه از همه فضاها استفاده بشود، بنابراین دنبال آن هستند تا مدیریت خانه را تغییر دهند. البته شهرداری تهران در پیامی در اینستاگرام یا دیگر شبکههای اجتماعی اعلام کرده است عملکرد خانه اندیشمندان همسو با آنچیزی که هدفهای انقلابی و ارزشی مینامند، نیست، و قبلاً ابراز ناخشنودی کرده بود.»
محسن رنانی، اقتصاددان نیز درباره این اتفاق نوشت: «۱۴ تیر همچنین از سوی شورایعالی انقلاب فرهنگی «روز شهرداری و دهیاری» نام نهاده شده است. ایکاش شورایعالی انقلاب فرهنگی دقت میکرد و این دو مناسبت ناهمگون را در یک روز تجمیع نمیکرد تا موجب حسادت و نزاع نشود. در هر صورت ظاهراً شهرداری تهران از این قضیه ناراحت بوده است تا اینکه تصمیم میگیرد بهجای درخواست از شورایعالی انقلاب فرهنگی برای حذف «روز قلم»، خودش رأساً دست به کار شود و درست در همین روز، پای اهالی قلم را قلم کند و آنها را بیخانمان کند. به همین علت، تصمیم میگیرد عواملش را بفرستد تا با زور اهالی «خانه اندیشمندان» را از ساختمانشان اخراج کند و خودش در آن ساختمان مستقر شود و چنین کرده است و هماینک که دارم این سطور را مینویسم، عواملش در ساختمان مستقر هستند و تلاش دارند اهالی اصلی خانه را بیرون کنند. البته دستمریزاد که دیگر حتی نیازی نمیبینند ظاهر را هم حفظ کنند (خانه اندیشمندان یک نهاد مدنی مستقل است).
ایرادات حقوقی اقدام شهرداری برای تصرف خانه اندیشمندان
محمدحسین ساکت، قاضی عالی رتبه بازنشسته دیوانعالی کشور نیز در گفتوگو با هممیهن با نکات حقوقی اقدام شهرداری را مورد بررسی قرارداد و تاکید کرد: «کار مثبتی که شهرداری تهران انجام داده، نهادن برخی از امکانات در دسترس بخشی از سازمانها و مؤسسات فرهنگی است. اگرچه این ایراد را دارم که هزینههای گزافی جهت تبلیغات ناشیانه و خارج از کارشناسی برای آن هزینه کردهاند. نکوهش آنها این است که در یک اقدام شتابان و تهی از کارشناسی آمدند و بیآنکه اخطاری بکنند، اقدام کردهاند.» او با اشاره به اینکه خانه اندیشمندان نشستهای سودمند با موضوعات گوناگون را برگزار کرده است، گفت: «بخشی از سودمندی این برنامهها نصیب شهرداری میشود. شهرداری باید پشتیبان حقوق شهروندی باشد. قرارداد شهرداری با خانه اندیشمندان ثبت شده است که بسیار گویاست. گرچه بخشی از آن یکسویه و ترکتازانه است اما اعلام شده اگر تخلفی صورت گرفت یا اختلافی پیش آمد، داوری آن با سازمان املاک و مستغلات شهرداری است. اما این بند قرارداد رعایت نشده است.» محمدحسین ساکت گفت: «از همه نادرستتر آن است که مقام قضایی دستوری داده. اگر شهرداری دستور قضایی را رعایت نکند، از چه کسی باید انتظار داشت که این دستور را رعایت کند؟»
جلوی رشد تفکر را نگیرید
کوروش محمدخانی، باستان شناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی نیز در گفتوگو با هممیهن تاکید کرد: «خانه اندیشمندان همرده بسیاری از مؤسسات بزرگ علوم انسانی در جهان است. اینجا محلی است برای تبادل اندیشهها و شکلگیری افکار در زمینه علوم انسانی؛ مادر تمام علوم در جهان. ما باید به پرورش علوم انسانی بپردازیم نه آنکه جلوی رشد و تکامل آن را بگیریم. از شهرداری خواهش میکنیم در گسترش دانش کمک کند نه در بلوکه کردن و از هم پاشیدن این مرکز.» او افزود: «ایران سرزمین بسیار بزرگی است و تفکر و روشنفکری از دل خانه اندیشمندان بیرون میآید. ما باید به توسعه پایدار خانه اندیشمندان بپردازیم، نه جلوگیری از تبادل اندیشهها. از بزرگان شهرداری میخواهیم به فکر رشد تفکر در جامعه باشند، نه سلب آن.»
شهرداری تهران اندیشمندان علوم انسانی را خانهخراب کرد
محمد بهشتی، رئیس سابق پژوهشگاه میراث فرهنگی نیز در گفتوگو با هممیهن تاکید کرد: «شنیدهام که شهردار تهران اعلام کرده ما از مرزهای مدیریت شهری عبور کردیم و رکورد جدیدی را در عرصه مدیریت شهری باقی میگذاریم. این هم یک نمونه است و به نظر میرسد از این نمونهها فراوان است. سالهای طولانی صرف شد تا معلوم شود مدیریت شهری در قبال مردم، فرهیختگان و... مسئولیت دارد.» او افزود: «اهل نظر در خانه اندیشمندان مباحث خود را عرضه میکردند و آنجا خانه امیدشان بود. با قاطعیت میتوان گفت که اندیشمندان حوزه علوم انسانی به دست شهرداری خانهخراب شدند. عبور از مرز همیشه خوب نیست و احتمال دارد قبیح باشد که این هم از آن دسته قبیحهایی است که در شهر تهران در حال وقوع است. دست یاری دراز میکنیم در برابر مدیریت شهری تهران تا این چراغ خاموش نشود و خانه اندیشمندان تبدیل به خاطره شیرینی نشود که پایان تلخی دارد.»
رهایی گفتمان از بنبست
مجید تفرشی، استاد دانشگاه و تاریخ پژوه نیز درباره تصرف خانه اندیشمندان به هممیهن گفت: «بهعنوان یک پژوهشگر که سعی کردم از منافع ملی و مصالح راهبردی کشور دفاع کنم، میگویم که یکی از استدلالهایی که نشان میدهد توجه به اندیشمندان و فرهخیتگان از بین نرفته، فعالیت خانه اندیشمندان بوده است و صاحبنظران در چارچوب منافع ملی و مصالح کشور و قوانین مصوب راهکار ارائه میکردند.» او با اشاره به اینکه خانه اندیشمندان یکی از معدود جاهای قابل اعتماد و افتخار است، افزود: «فعالیت این مجموعه کاملاً مقابل اظهارنظر افرادی است که میگفتند حرف اندیشمندان و فرهیختگان شنیده نمیشود و یکی از ابزارها و سلاحهایی بود در مقابل نگاه تمامیتاندیش که میگفتند امیدی در ایران برای شنیده شدن صداها وجود ندارد.» مجید تفرشی تاکید کرد: «یکی از نقاط بارز خانه اندیشمندان این است که صداهای مختلف شنیده میشود. این مجموعه هرگز جناحی، فرقهای، جریانی یا حزبی عمل نکرده، به همین دلیل قابل اعتماد، اعتبار و ملی باقی مانده است. افراد مختلف در کنار همدیگر صحبت کردند؛ این یک افتخار ملی است. اینکه یک مجموعهای اینگونه شکل گرفته را شخم بزنیم، نابخردانه است که هیچگونه سودی برای منافع ملی ندارد. ما هنوز امید داریم که امکان گفتوگو و امید وجود دارد، اما ظاهراً کسانی هستند که میخواهند این امید را از ما بگیرند و القا کنند که همه چیز به بنبست رسیده است. این اقدام ضدمنافع ملی است.»