بهار و تابستان سخت پایتختنشینان
تهرانیها یک هفته افت فشار و قطعی آب را تجربه کردند؛
تهرانیها یک هفته افت فشار و قطعی آب را تجربه کردند؛
پس از زمستان سخت به بهار و تابستان سخت رسیدهایم. زمستانی که مسئولان وعده دادند اروپاییها به دلیل نبود انرژی تجربه کنند را خودمان تجربه کردیم و انگار قطارش هم بنای ایستادن ندارد و در شیب سرعت افتاده و بهار و تابستان را هم با قطعی و افت فشار برای نهتنها شهرها و روستاهای دورافتاده، بلکه تهران... پایتخت ایران هم با بحران آب دست به گریبان شده و خیابانهای تهران جولانگاه تانکرهای آب شود. پنج شش روز گذشته پایتختنشینان به بلای بیآبی همچون دیگر شهرها و استانها مانند سیستانوبلوچستان گرفتار شد و افت فشار و قطعی آب را در آخرین روزهای بهار تجربه کردند. مناطقی همچون ستارخان، صادقیه، گیشا، اشرفیاصفهانی، هفتتیر، خیابان بهار در محدوده طالقانی، قلهک در منطقه ۳ و نارمک، چهارراه لشگر در نظامآباد در تهران با قطعی یا افت شدید فشار آب روبهرو بودند و همین امر باعث شد ابراهیم رئیسی، رئیس دولت نیز که در حال حاضر به ونزوئلا سفر کرده، طبق معمول دست به دامن دستور شود و در تماس تلفنی با معاون اول خود و وزیر نیرو، بر تسریع در حل کامل مشکل افت فشار آب در برخی مناطق تهران تاکید کند. علیاکبر محرابیان، وزیر نیرو روز گذشته درباره علت قطعی آب تهران تاکید کرد: «توده بسیار بزرگی از سنگ و گل و لای وارد بستر رودخانه شده است و از ارتفاع بسیار بالا این توده عظیم وارد رودخانه شده و ارتباط آب با شهر تهران و کرج قطع شد.»
تراز منفی 140 میلیارد مترمکعبی آب
اولین هشدار آب درباره تراز منفی دشتها به سال 1340 مربوط میشود و پدیده فرونشست زمین که در پی افزایش برداشت از سفرههای زیرزمینی به وجود میآید، پدیدهای نیست که مدیران را غافلگیر کند یا مسئولی اعلام کند که از آن بیاطلاع بوده است. دستکم 30 سال طول میکشد که این پدیده به وجود آید و این 30 سال فرصت کافی است برای آنکه دولتمردان و مسئولان متوجه خطر شوند. به نظر میآید وزارت نیرو به وظایف خود عمل نکرده و در موعد مقرر هشدارهای لازم را نداده است. این وزارتخانه نهتنها هشدارهای لازم را نداده بلکه با سدسازی، در صدور مجوز چاههای بیشتر و اجرای انتقال آب با مشکلات همراهی و همدستی کرده است. حالا مسئولان وزارت نیرو نمیتوانند ادعا کنند که هشدار دادند اما کسی توجه نکرده است. تمام این موضوعات دست به دست هم داده تا امروزه شاهد آن باشیم که تانکرهای آب به کمک حیات مردم بیایند و به پایتختنشینان آبرسانی کنند و شکست طرح «تعادلبخشی آبهای زیرزمینی» به صورت رسمی اعلام شود. ژ دولت موظف بود در پایان برنامه ششم توسعه میزان تراز منفی را به صفر برساند. اما نهتنها این تراز به صفر نرسیده بلکه این میزان تراز از ابتدای برنامه تاکنون بین 20 تا 30 میلیارد مترمکعب بیشتر شده و کشور با 140 میلیارد مترمکعب با تراز منفی دست به گریبان است. این ترک فعل، وزارت نیرو را به شریکی تبدیل کرده که جنایتی بزرگ را در حق محیطزیست کشور روا داشتهاند و تابآوری ایران زمین را بهشدت کاهش داده است. نقش پررنگ وزارت نیرو در بلایی که سر ایران آمده قابل انکار یا پنهانکاری نیست. وزارتی که تبدیل شد به بنگاه کاریابی و با تقویت غلبه تفکر سازهای در مدیریت آب و مدیریت طرحهای سدسازی، انتقال آب و آبشیرینکن برای خود و کارشناسان بازنشسته خود که شرکتهای مهندسی مشاور سدسازی تاسیس کردند، بیزینس راهاندازی کرد. شرکتهایی که در حال حاضر 100 هزار نیرو در آنها مشغول به کارند که خوراک میخواهند. دولت میتواند در کوتاهمدت اهداف «تعادلبخشی آبهای زیرزمینی» را ادامه دهد و کوتاه نیاید. از سوی دیگر چاههای غیرمجاز را پلمب کند و روی چاههای مجاز کنتور بگذارد. از سوی دیگر 8 میلیون هکتار رویشگاههای تخریبشده در طول صدسال اخیر کشور را ترمیم کند. وسعت رشتههای جنگلی را از 12 میلیون هکتار دوباره به 20 میلیون هکتار افزایش دهد و در میانمدت و درازمدت به سمت تغییر ماهیت اقتصادی کشور حرکت کند و از اقتصادی آبمحور و شدیداً وابسته و متکی به منابع طبیعی - بر مبنای خامفروشی - به سمت اقتصادی برود که آبمحور نباشد و مزیتهای بالقوه کشور را بالفعل کند و از مزیتهای هوش مصنوعی استفاده کند.
زنگ هشدار انتقال سریع پایتخت به صدا درآمد
محمد درویش، کنشگر محیطزیستی در گفتوگو با هممیهن، هشدار داد که پایتخت باید به سرعت منتقل شود. او افزود: «تهران کلانشهری است که در دهه 50 اعلام کردند که ظرفیت زیستی تهران 3 میلیون نفر است. در حقیقت اگر قرار باشد بهترین خدمات از نظر آب، هوا و دسترسی آسان به شهروندان تهرانی ارائه شود، بیش از 3 میلیون نفر گنجایش ندارد. اما با دهنکجی به مخروطافکنی که تهران در آن قرار گرفته و الگوریتم آن نسبت به 750 کیلومتر مربع وسعت، بیش از 10 میلیون نفر در تهران ساکن شدهاند.» او افزود: «با طرحهای انتقال آب و تغییر مسیر رودخانه کرج، انتقال بخشی از رودخانه طالقان و سفیدرود و... فکر کردند در تهران مشکلی باقی نخواهد ماند. درحالیکه بهشدت تهران آسیبپذیر شده و تراکم بالای جمعیت باعث شده که سالانه 5500 نفر بر اثر آلودگی هوا کشته شوند. فرونشست زمین در تهران به مرزهای خطرناکی رسیده و نزاع از هر 7 هزارنفر در 100 هزار نفر ثبت شده و سومین شهر نزاعخیز جهان شده است. این مشکلات به دلیل حل مشکلات به صورت فستفودی است.»
درویش با اشاره به اینکه امروز شاهد سیل بودیم و امکان دارد فردا زلزله رخ دهد، گفت: «غرب تهران و بخشهایی از مرکز آن بهشدت وابسته هستند به رودی که از کرج میآید و در آن منطقه هم براثر این سیل و ریزش کوه آسیب دیده تهران با مشکل جدی روبهروست. تهران 16 گسل فعال دارد که بالاخره یک روز یقه ما را میگیرد. بهترین کار برای افزایش ضریب امنیت زیستی در تهران این است که به سرعت برای تغییر پایتخت اقدام کنیم و پایتخت سیاسی منتقل و ازدحام جمعیت باید بهشدت کم شود.»
این کنشگر محیطزیستی تاکید کرد: «امسال میانگین ریزشهای آسمانی در تهران دستکم 25درصد کمتر از درازمدت بوده و ذخایر سدها خوب نبوده است. اگر مخازن پر از آب بود و کف آن پر از شن و ماسه مخازن سدها نمیتوانست از حداکثر ظرفیت نگهداری آب استفاده کند. درحالیکه تمام سدهای تهران نصفه است. پس بنابراین مشکل لایروبی مطرح نیست، چون آبی در سدها وجود ندارد.»