| کد مطلب: ۵۷۱۵

گام جدید عادی‌سازی

بررسی سفر رئیس‌جمهوری به سوریه و تاثیر آن در روند تحولات منطقه

بررسی سفر رئیس‌جمهوری به سوریه و تاثیر آن در روند تحولات منطقه

سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری در سفری به سوریه با بشار اسد دیدار و گفت‌وگو کرد. با شروع شدن جنگ سوریه، رئیس‌جمهوری ایران به این کشور سفر نکرده بود و حالا پس از ۱۳سال، سفر رئیس دولت ایران انجام شده است؛ آن‌هم در شرایطی که ایران و عربستان با پادرمیانی چین به توافق رسیده‌ و در حال بهبود روابط خود هستند. شاید به همین دلیل است که برخی از کارشناسان معتقدند که ایران سیاست عادی‌سازی مسائل منطقه‌ای را شروع کرده است. اما این سفر از آن جهت اهمیت بیشتری می‌یابد که در حال حاضر کشورهای عربی در حال رایزنی هستند و به‌دنبال راهی که سوریه را به اتحادیه عربی بازگردانند. صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که اگر این اتفاق رخ داده و عرب‌ها موفق شوند سوریه را به سوی اتحادیه عربی بکشانند، سوریه از ایران دور خواهد شد. روز گذشته، بشار اسد از ابراهیم رئیسی به‌صورت رسمی استقبال کرد و پس از آن رئیس‌جمهور ایران در نشست مشترک هیئت‌های عالی‌رتبه دو کشور با تاکید بر اینکه روابط تهران و دمشق، حتی در دوره‌های سخت و دشوار هم با وجود طوفان‌های شدید سیاسی و امنیتی در منطقه خاورمیانه، روابط باثبات و پایداری بوده‌ است، تاکید کرد: «از پیروزی دولت و ملت سوریه و جبهه مقاومت در برابر تروریسم‌ و عبور از دوران سخت خرسند هستیم. تغییرات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بسیار، نتوانسته بر روابط بردارانه دو کشور تاثیر بگذارد. روابط ایران و سوریه با خون شهدای عزیز ما به‌خصوص شهید حاج قاسم سلیمانی گره خورده‌ و این اسم رمز پایداری‌ و استحکام روابط دو کشور است. دولت و ملت سوریه دشواری‌ها و مشکلات بزرگی را پشت سر گذاشتند و امروز می‌توانیم بگوییم که شما این مشکلات را پشت سر گذاشتید و با وجود تهدیدها و تحریم‌هایی که علیه شما تحمیل شد، توانستید پیروز شوید. امروز حقانیت‌ جایگاه ایران و سوریه‌، انطباق این مسیر با عقلانیت‌ و مقاومت و ایستادگی کاملاً اثبات شده و جواب داده و کسانی که تا دیروز نسبت به موضع و جایگاه سیاسی و نظرات و دیدگاه‌های ایران درباره سوریه تردید داشتند، متقاعد شده‌اند که این موضع، بحق و عادلانه بوده است.» او با اشاره به حمایت و کمک ایران به تحقق صلح پایدار، ثبات‌ و آرامش در سوریه، افزود: «جمهوری اسلامی همان‌طور که در مبارزه با تروریسم در کنار دولت و ملت سوریه ایستاد، در عرصه آبادانی و پیشرفت نیز در کنار برادران سوری خود خواهد ماند.» بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه نیز ضمن قدردانی از مواضع و حمایت‌های جمهوری‌ اسلامی از دولت و ملت سوریه در روزهای سخت‌ و بحرانی، تاکید کرد: «دولت و ملت سوریه محبت‌ها و کمک‌های برادران ایرانی خود را فراموش نخواهند کرد. ما خواستار نقش‌آفرینی بیشتر جمهوری اسلامی ایران در برقراری صلح و امنیت پایدار در کشورمان و حضور مؤثر در بازسازی مناطق جنگ‌زده هستیم. روابط سوریه و ایران، روابط غنی و مملو از تجارب است؛ به این دلیل که حتی در دوره‌های سخت و دشوار هم با وجود طوفان‌های شدید سیاسی و امنیتی در منطقه خاورمیانه، روابط باثبات و پایداری بوده‌ است.» با توجه به اهمیت این دیدار و تاثیرات آن بر منطقه، نظر دو کارشناس در این حوزه را جویا شدیم.

ایران پولی برای سرمایه‌گذاری در سوریه ندارد

جاوید قربان اوغلو، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با هم‌میهن درباره اهمیت سفر سیدابراهیم رئیسی به سوریه تاکید کرد: «از حدود ۴۴ سال قبل تاکنون ایران و سوریه اتحاد استراتژیک دارند و در سخت‌ترین شرایط ۱۰ سال اول ایران، حافظ اسد در کنار انقلاب ایران ایستاد. حافظ اسد حتی در جنگ نیز از ایران حمایت کرد و با کشور عربی دیگری سرشاخ شد و وارد چالش شد که هزینه‌هایی هم متحمل شد.»

او با بیان اینکه بعد از حافظ اسد روابط استراتژیک دو کشور ادامه پیدا کرد، افزود: «۱۰ سال است که ایران در جنگ داخلی سوریه در کنار بشار اسد ایستاد. ایران و نیروهای نظامی ایران حتی از عوامل نگهدارنده بشار اسد در قدرت بود. در چنین شرایطی سفر رئیسی به سوریه در چارچوب روابط بین دو کشور صورت گرفته است. البته شرایط سوریه در حد سفر رئیس دولت ایران نبود و پس از قرار گرفتن در حالت ثبات این سفر انجام شده است. به نظر می‌رسد بعد از امن‌تر شدن شرایط داخلی سوریه، چنین سیاست‌های دوجانبه چندان دور از انتظار نبود.» این کارشناس حوزه بین‌الملل با بیان اینکه سوریه دوره پرالتهاب ۱۰ساله جنگ داخلی را طی کرده است، گفت: «زمانی که در انتظار سقوط اسد و تجزیه سوریه بودند تا سوریه امروز که به ثبات نسبی رسیده است ایران کنار این کشور بوده است. سوریه فعلی با سوریه ۱۰ سال قبل متفاوت است و نیازمند بازسازی است و باید برای یک کشور کاملا ویران‌شده هزینه شود. اما کاملا مشخص است که رقابت‌ بین کشورها برای بازسازی این کشور از مدت‌ها قبل شکل گرفته است. طبیعی است که ایران با توجه به نقش پررنگی که در حفظ قدرت بشار اسد داشته به‌طور طبیعی به‌دنبال آن است که سهم بیشتری را در بازسازی آنجا داشته باشد. البته جاذبه‌های اقتصادی رقبا را رودرروی هم قرار می‌دهد و سوریه سعی می‌کند با کمترین هزینه بیشترین منفعت را به‌دست آورد. اما نکته مهم این است که ایران باید بتواند مابه‌ازای خدمات نظامی و سیاسی که در طول این ۱۰ سال به سوریه داده و هزینه‌های هنگفتی که متحمل شده و هنوز هم هزینه می‌دهد، از عرصه‌های اقتصادی، معدنی و... برداشت کند.» قربان‌اوغلو در پاسخ به این سوال که ایران چقدر شانس موفقیت دارد؟ تاکید کرد: «با توجه به شرایط اقتصادی که در ایران وجود دارد و پولی هم در بساط نداریم که در آن کشور سرمایه‌گذاری کنیم، به لحاظ تکنولوژی هم مانند ترکیه یا کشورهای اروپایی، عربی و آمریکایی نیستیم. نمی‎دانم ایران می‌تواند سهم شایسته خود را بگیرد یا خیر چون سوریه هم مانند دیگر کشورها به‌دنبال منفع ملی خود است. اما سفر رئیسی در راستای این است که در ازای امتیازات سیاسی ایران که بشار اسد را در قدرت نگه‌داشته، در عرصه بازسازی بتواند امتیازاتی بگیرد.» این سیاستمدار با اشاره به تحرکات یکی دو هفته اخیر کشورهای عربی در سوریه، گفت: «این تحرکات از یکی دو سال قبل شروع شده و در یکی دو هفته اخیر اوج گرفته تا سوریه به اتحادیه عرب برگردد. اما مسئله به‌این سادگی‌ها نیست، کاری که صورت می‌گیرد ورود دوباره سوریه به اتحادیه عرب نیست، بلکه دور کردن این کشور از متحدانش از جمله ایران است. این تحرکات حتی در عربستانی که دنبال سقوط بشار اسد بود هم مشهود است. البته طی ۴ دهه گذشته شاهد بودیم که پدر بشار اسد با سیاست‌های هوشمندانه توانسته بود به‌عنوان وزنه سنگین در اتحادیه عرب حضور داشته باشد و از سوی دیگر از ایران حمایت کند. در شرایط کنونی سوریه درهم‌پاشیده شده و کاملا ویران، که نیازمند تکنولوژی و بازسازی است، مشخص نیست که بشار اسد هم بتواند این هوشمندی پدر را ادامه دهد، بنابراین ایران کار سختی را پیش رو دارد. سفر رئیس‌جمهوری به سوریه در قالب یک رقابت سیاسی با کشورهای عربی است تا سوریه را به‌عنوان متحد نگه دارد. اگر ایران در این راستا موفق شود، مسلما قدم بزرگ و مهم دیپلماتیک برداشته است.» او با بیان اینکه در طی چند سال اخیر شاهد تغییر روندهای مهمی در جامعه عرب در راستای عادی‌سازی روابط با اسرائیل هستیم، بیان کرد: «در حال حاضر امارات، بحرین، سودان، مراکش و... رابطه سیاسی و حتی نظامی و امنیتی با اسرائیل دارند. در این چارچوب همان کشورهای عربی که دنبال عادی‌سازی روابط با اسرائیل هستند، به دنبال پروژه سوریه هم هستند که می‌تواند در روند شکل گرفته جزو یکی از مهره‌ها باشد. با توجه به اینکه سوریه تمایلی برای جنگ با اسرائیل نداشته و حتی برای آزادی جولان اشغال‌شده از گزینه نظامی استفاده نکرده، اما به‌دنبال بازپس‌گیری جولان از طریق دیپلماتیک و سیاسی است. آخرین باری که حافظ اسد با رئیس‌جمهوری آمریکا ملاقات کرد؛ به‌دنبال آزادی جولان از طریق دیپلماتیک بود که اسرائیل زیر میز مذاکرات زد.» او ادامه داد: «سوریه یک کشور ویران‌شده و بشار اسد به دنبال بازسازی آن است. موضوع مهم برای حکومت ایران، این است که پشتیبانی از جبهه مقاومت از طریق سوریه انجام می‌شود و این کشور راه رساندن امکانات و تجهیزات است. از سوی دیگر عرب‌ها میانه خوبی با جبهه مقاومت ندارند و تلاش می‌کنند که سوریه را به اتحادیه عربی برگردانند تا کانال سوریه برای تقویت جبهه مقاومت بسته شود. البته سوریه هم برای بالا بردن قدرت خود نیازمند این مقاومت است.»

مدیر گروه خلیج‌فارس مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه تحلیل کرد:

رقابت کشورهای منطقه بر سر بازسازی سوریه

جواد حیران‌نیا، مدیر گروه خلیج‌فارس مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در گفت‌وگو با هم‌میهن در پاسخ به این سوال که سفر رئیس دولت به سوریه با توجه به توافق ایران و عربستان چه اهمیتی دارد و دستاوردهای این سفر برای ایران و سوریه چیست؟ گفت: «سفر ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم در حالی به سوریه رقم خورده است که آخرین بار محمود احمدی‌نژاد در سال ۲۰۱۰ به‌عنوان رئیس دولت به این کشور سفر کرد. با آغاز جنگ در سوریه متعاقب بهار عربی، هیچ رئیس دولتی از ایران از سوریه بازدید نکرده است، هرچند بشار اسد رئیس‌جمهوری سوریه دو بار از ایران بازدید داشته است.»
او افزود: «سوریه نقش مهمی در محور مقاومت برای ایران داشته است و از جنبه حفظ «ژئوپلیتیک شیعی» یا آنچه ملک عبدالله، پادشاه اردن آن را «هلال شیعی» خواند، برای اتصال این محور از یک‌سو و گسترش نفوذ ایران به سواحل مدیترانه از سوی دیگر، اهمیت ژئوپلیتیک زیادی برای ایران دارد. از سوی دیگر دولت سوریه از متحدان ایران در بین کشورهای عربی به شمار می‌رود. دولت سوریه حتی در دوران جنگ ایران و عراق به‌رغم حمایت کشورهای عربی از یک کشور عرب با حاکمیت سنی(عراق) از ایرانِ غیرعرب (شیعی) حمایت کرد. حتی زمانی که بیانیه دمشق (2+6) با محوریت اعراب خلیج‌فارس (شورای همکاری) و مصر و سوریه در خصوص امنیت خلیج‌فارس در دوره حافظ اسد مطرح شد، با مخالفت ایران، دمشق خود را از آن کنار کشید و آن ائتلاف نظامی - امنیتی هم منسوخ شد؛ ائتلافی که در راستای مهار تهدیدات ایران به ظن اعراب در شرف شکل‌گیری بود.»
حیران‌نیا گفت: «حال با توجه به روند شکل‌گیری دیپلماسی در نتیجه تحولات ساختاری در نظام بین‌الملل و تحولات منطقه‌ای، شاهد عادی شدن روابط کشورهای عربی با دولت دمشق هستیم. پس از بهار عربی و شکل‌گیری رقابت‌های منطقه‌ای، زمینه برای از میان برداشتن سوریه از محور مقاومت توسط کشورهای عربی با متحدان غربی فراهم شد که ایران و روسیه مانع از آن شدند.» مدیر گروه خلیج‌فارس مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه افزود: «تحولات ساختاری ناشی از استراتژی «موازنه از راه دور» واشنگتن نیز باعث ایفای نقش مستقل‌تر کشورهای منطقه برای دنبال کردن سیاست‌های خود به‌ویژه برای رفع تهدیدات فوری علیه خود شده است. لذا روند بهبود روابط ایران و عربستان از سوی ریاض دنبال شد و در یک پکیج عادی‌سازی روابط ریاض با دمشق نیز از سوی عربستان دنبال می‌شود. بر همین اساس شاهد ابتکارات عربستان برای وارد کردن مجدد سوریه در اتحادیه عرب هستیم که البته از سوی قطر فعلا رد شده است. از سوی دیگر ریاض نیز درصدد است تا در عرصه بازسازی سوریه از رقیب منطقه‌ای خود امارات عقب نماند؛ کشوری که زودتر روند عادی‌سازی روابط با سوریه را شروع کرده و خیز بلندی برای سرمایه‌گذاری در این کشور برداشته است. در واقع فهم کشورهای عربی این است که در روند بازسازی سوریه باید ایفای نقش داشته باشند تا ضمن برخورداری از مزایای اقتصادی، بتوانند مانع هم‌گرایی بیشتر ایران و سوریه نیز شوند. البته ایران از روند آشتی اعراب و سوریه استقبال می‌کند، ولی میزان این روابط برای تهران حائز اهمیت است و می‌خواهد میان هزینه‌های نظامی که در خلال جنگ سوریه کرده با منافع اقتصادی دوران بازسازی، پیوند برقرار کند. این در حالی است که در طول مدت جنگ سوریه، ایران به‌رغم کمک‌های نظامی، امنیتی و اطلاعاتی از روابط اقتصادی مناسبی با سوریه برخوردار نبود و ترکیه که دشمن شماره یک بشار اسد به شمار می‌رفت، شریک تجاری اصلی برای دمشق بود؛ هرچند در قالب روابط غیررسمی.» او با اشاره به اینکه سفر رئیسی به سوریه گام جدیدی در سیاست عادی‌سازی ایران در مسائل منطقه‌ای است، بیان کرد: «سعودی‌ها کاهش تنش با محور مقاومت را در دستور کار قرار داده‌اند تا در صورت جنگ احتمالی بین ایران و اسرائیل، تهدیدی از جانب ایران و شرکایش در جبهه مقاومت متوجه عربستان نشود. روزی که امارات در سازمان ملل عادی‌سازی با سوریه را مطرح کرد، سفیر عربستان با اعتراض آن را متوقف کرد چون می‌خواستند ابتکار عمل را به دست بگیرند که بخشی از آن رقابت منطقه‌ای بود و بخشی دیگر به دلیل آن بود که نمی‌خواستند بهبود رابطه با سوریه خارج از رابطه با ایران باشد. این چراغ سبز ایران است که اتفاقات منطقه‌ را رقم می‌زند. ایران تمایل دارد که رابطه سوریه با کشورهای عربی بهبود پیدا کند. از منظر ایران هر چقدر این روابط افزایش یابد، جای پای آمریکا در منطقه تضعیف می‌شود. از سوی دیگر گرایش این کشورها به اسرائیل نیز کاسته می‌شود.»
حیران‌نیا معتقد است؛ «سفر رئیسی نشان می‌دهد ایران نیز می‌خواهد در روند بازسازی سوریه نقش محوری ایفا کند و مبادلات اقتصادی بلندمدت را در نظر دارد. لذا اقتصاد نیز از محورهای مهم این سفر است. بر همین اساس در سفر جاری علاوه بر وزرای خارجه و دفاع، وزرای نفت، اطلاعات و راه نیز حضور دارند و 15 سند همکاری بین دو کشور به امضا رسیده است. در واقع این سفر پیامی را به کشورهای عربی ابلاغ می‌کند که در دوران بازسازی سوریه، روابط دمشق با تهران مسیر خود را در ابعاد نظامی، امنیتی، سیاسی و آنچه همکاری ذیل محور مقاومت نامیده می‌شود، طی خواهد کرد و ابعاد همکاری‌های اقتصادی نیز چشم‌انداز بلندمدتی را برای خود تعریف خواهد کرد.» او با اشاره به اینکه چند روز پیش از این سفر نیز موضوع کریدور ایران - عراق و سوریه نیز مطرح شد که کریدوری بسیار مهم برای ایران برای اتصال به مدیترانه و حتی اتصال شرق به غرب محسوب می‌شود، افزود: «این کریدور می‌تواند از وابستگی ایران به ترکیه برای اتصال به اروپا بکاهد و دست تهران را در مناسبات با آنکارا بازتر کند. ضمن اینکه فراموش نکنیم ترکیه با همکاری امارات در حال ایجاد کریدوری از طریق عراق به خلیج‌فارس است که رقیب جدی مسیر ایران-عراق و سوریه به شمار می‌رود. موضوع دیگر در ارتباط با این سفر، روند مذاکرات آستانه است که حتی چند دور بدون حضور ایران نیز برگزار شد. اما تداوم روند با حضور ایران برنامه‌ریزی شده است و ترکیه در تلاش است تا روابط خود را با سوریه عادی کند. تمامیت ارضی سوریه و خروج نیروهای ترک از شمال سوریه از دغدغه‌های مهم تهران است.» حیران‌نیا در تحلیل تاثیر این سفر در منطقه تاکید کرد: «منطقه خاورمیانه تحت تاثیر تحولات ساختاری و منطقه‌ای است. در عرصه ساختاری شاهد شیفت قدرت از غرب به شرق و حاکم شدن «رقابت قدرت‌های بزرگ» در عرصه جهانی به‌جای نظم هژمونیک آمریکا هستیم که بر ساختارهای منطقه‌ای نیز اثرگذار خواهد بود. آثار مهم این موضوع در تغییر استراتژی آمریکا از نظم هژمونی به نظم «موازنه از راه دور» قابل مشاهده است که در قالب دکترین «امنیت یکپارچه» منافع آمریکا در منطقه را تامین خواهد کرد. در این فضا کشورهای منطقه‌ای ضمن حفظ روابط با آمریکا به‌ویژه در حوزه امنیتی، دست به انتخاب شرکای دیگر نیز می‌زنند. از سوی دیگر در تهدیداتی که آمریکا ایفای نقش موثر یا تمایلی به آن ندارد، ایفای نقش مستقل می‌کنند. لذا بهبود روابط با ایران از سوی ریاض دنبال شد.» حیران‌نیا، مدیر گروه خلیج‌فارس مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه افزود: «از سوی دیگر بعد از بهار عربی و عدم حمایت جدی واشنگتن از شرکای منطقه‌ای که ذیل همان استراتژی کلان آمریکا تعریف می‌شود، کشورهای منطقه، حمایت آمریکا از نقش یک «رهبر» را به شکل یک «حامی» درک می‌کنند. لذا دیپلماسی از کالایی کمیاب که در صورت وجود هم ذیل نظم آمریکایی (پکس امریکانا) تعریف می‌شد، فراغ بالی پیدا کرده است. براین اساس شاهد دو پدیده به ظاهر متضاد در منطقه هستیم. از یک سو شاهد ائتلاف‌های منطقه‌ای مانند آنچه «نفتالی بنت» نخست‌وزیر سابق اسرائیل «معماری جدید منطقه‌ای» در قالب «ناتوی خاورمیانه» نامید- میان اسرائیل و اعراب منطقه - و از سوی دیگر شاهد شکل‌گیری روند شتابان دیپلماسی هستیم. به عبارت دیگر از یک سو اعراب خلیج‌فارس برای تداوم همکاری نظامی با اسرائیل در قالب ایجاد سیستم یکپارچه هوایی برای مقابله با تهدیدات ایران و متحدان منطقه‌ای‌اش چراغ سبز نشان می‌دهند و از سوی دیگر به دیپلماسی با ایران نیز روی می‌آورند. در واقع آنها نمی‌خواهند قربانی جنگ احتمالی ایران و اسرائیل باشند و از سوی دیگر نیز سعی دارند مقابل ایران و متحدانش موازنه قوای بالاتری نیز داشته باشند. چون فضای بی‌اعتمادی میان کشورهای منطقه بسیار بالاست و هنوز هم تهدیدات ایران برای آنها حل‌وفصل نشده است.»
حیران‌نیا گفت: «لذا می‌توان با بهبود روابط ایران و عربستان شاهد گشایش‌های دیگری در منطقه از جمله بهبود روابط سوریه با جهان عرب؛ حل موضوع لبنان و حل مسئله یمن بود. اما در حالت کلی بازی ظریفی در جریان است و هیچ‌کدام از طرفین در این دیپلماسی خواهان از دست دادن برگ‌های برنده خود و یا قمار بر سر «ترجیحات استراتژیک» خود نخواهند بود.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی