چکش ضد استکبار و گل؟/ درباره عکسی از وزیر آموزش و پرورش در روز ۱۳ آبان
بیشتر سالها وزیر آموزش و پرورش زنگ استکبارستیزی را در یکی از مدارس به صدا درمیآورد و... از روی عکسها مشخص است که اگر حرکات خودجوش مردمی را فاکتور بگیریم، نهادهای مسئول دچار یک روتین تکراری شدهاند که هیچ نشانی از رشد و بهروزرسانی در انتقال پیام ضداستکبار در آنها دیده نمیشود. نمونهاش همین چکشی که دست وزیر است و قرار است با آن زنگ استکبارستیزی را به صدا دربیاورد. حقیقتاً با چه منطقی روی چکش ضداستکبار گل چسباندید؟
گاهی وقتها در برنامههای خبری تصاویری دیده میشود که مشخص است برگزارکنندگان صرفاً به مسئله به شکل یک وظیفه نگاه میکنند. این وظیفهای که عرض میکنم لزوماً چیز بدی نیست اما وقتی تبدیل به یک روتین میشود کمکم کارکرد اصلیاش را از دست میدهد.
همه ما میدانیم برای برگزاری یک رویداد فرهنگی، سیاسی، اجتماعی یا... نیاز به تفکر است. همه ما میدانیم که در ایران امروز برای هر کدام از مراسمها و بزرگداشتها چند ده کار گروه و چند ده ستاد و چند صد جلسه برگزار میشود. منتهی اگر به روند برگزاری این نوع مراسمها نگاه کنید، متوجه میشوید که طی سالیان دراز تغییر چشمگیری اتفاق نیفتاده است.
یکی از روزهایی که در تاریخ این سرزمین تاثیر اساسی داشته همین روز دانشآموز است. ماجرا از تبعید امام خمینی در سال ۱۳۴۳ شروع میشود و با شهادت دانشآموزان در سال ۱۳۵۷و تسخیر سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ به وسیله دانشجویان خط امام به پایان میرسد. در حقیقت این روز در تاریخ ایران یادآور فریاد حقطلبانه مردمی است که نمیخواستند زیر بار ظلم و سلطه بروند و حرفشان این بود که تا وقتی ظلم هست مبارزه هم هست.
توی یکی از خبرگزاریها سرچ کنید و عکسهای ۱۳ آبان ده سال اخیر را با هم مقایسه کنید. بیشتر سالها وزیر آموزش و پرورش زنگ استکبارستیزی را در یکی از مدارس به صدا درمیآورد و... از روی عکسها مشخص است که اگر حرکات خودجوش مردمی را فاکتور بگیریم، نهادهای مسئول دچار یک روتین تکراری شدهاند که هیچ نشانی از رشد و بهروزرسانی در انتقال پیام ضداستکبار در آنها دیده نمیشود.
نمونهاش همین چکشی که دست وزیر است و قرار است با آن زنگ استکبارستیزی را به صدا دربیاورد. حقیقتاً با چه منطقی روی چکش ضداستکبار گل چسباندید؟
عکس: احمد معینیجم/ایرنا