موج شتابان مهاجرت کادر درمان
بررسی هشدار سخنگوی نظام پزشکی
بررسی هشدار سخنگوی نظام پزشکی
شرایط سخت کاری برای رزیدنتها باعث شده است که از حدود چهار سال پیش انصراف رزیدنتها بهصورت گروهی یا انفرادی آغاز شود. کارشناسان در گفتوگو با هممیهن از ناچیز بودن حقوق و دستمزد رزیدنتها میگویند. افرادی که اگرچه همزمان هم پزشک و هم دانشجو هستند، اما مورد انواع بیعدالتیها قرار گرفته و سرانجام از ادامه فعالیت خود منصرف شده یا از کشور مهاجرت میکنند.
ساعات کار طولانی، دستمزد پایین، قرار گرفتن تحت توهینهای مکرر، کنارآمدن با نگاه سختگیرانه وزارت کار و ناامیدی از آینده شغلی، تنها بخشی از زندگی طاقتفرسای رزیدنت پزشکی است؛ قشری که سخنگوی سازمان نظام پزشکی نسبت به انصراف آنها و البته تبعات هولناک این پدیده هشدار داد. رزیدنتهایی که آینده سلامت کشور باید در دستان متبحر آنها باشد. آنها درواقع پزشکان عمومی هستند که برای متخصص شدن باید 4 تا 6 سال در بیمارستانهای دولتی زیر نظر پزشکان متخصص فعالیت کنند. میزان ساعات کاری رزیدنتها در بیمارستان 432 تا 540 ساعت در ماه عنوان شده است. آمار کاری عجیب و طاقتفرسا برای ارائه خدماتی دشوار که کیفیت آن میتواند تاثیری مستقیم بر سلامت جامعه بگذارد.
همه این عوامل دست به دست یکدیگر دادهاند تا از چند سال پیش انصراف مکرر دستیاران پزشکی کلید بخورد، تا آنجا که همین سال گذشته دستیاران تخصصی سال اول رشته زنان بیمارستان یاس علومپزشکی تهران بهصورت دستهجمعی انصراف دادند. آنها در متن انصراف خود نوشتند: «ما رزیدنتهای سال اول رشته زنان بیمارستان یاس دانشگاه تهران به علت فشارهای روحی و روانی و جسمی بیش از حد و تهدیدها و توهینهای مکرر و برخورد فیزیکی از طرف رزیدنت سال دوم و عدم توجه به کوچکترین درخواستهای مطابق با نیازهای اولیه انسانی و عدم توجه به مسائل آموزشی از طرف رزیدنت سال دوم بیمارستان را بهطور دستهجمعی ترک کرده و تا برآورده شدن خواستههایمان به هیچعنوان به آن بیمارستان بازنخواهیم گشت.» رخدادی که البته تنها مورد از نوع خود نبود، زیرا در سالهای گذشته نیز رزیدنتهای زنان دانشگاههای علومپزشکی شیراز برای احقاق حقوقشان بهصورت دستهجمعی انصراف داده بودند.
اگرچه تاکنون آمار روشنی از تعداد رزیدنتهای انصرافی منتشر نشده است اما انتشار اخباری از تعداد پایین داوطلبان رزیدنتی میتواند شاهدی بر ادعای تعداد بالای انصرافیها باشد؛ موضوعی که مکررا مسئولان سازمان نظام پزشکی نسبت به آن هشدار دادهاند، از جمله اینکه در سال 1400 محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی از عدم پر شدن ظرفیتهای دستیاری پزشکی و انصراف تعداد زیادی از رزیدنتها خبر داد. حالا آمار رزیدنتها و آمار انصرافیها از این دستیاری به قدری نگرانکننده شده است که رضا لاریپور، سخنگوی سازمان نظام پزشکی روز گذشته در توئیتی نوشت: «از همین الان یادتون باشه تعداد انصرافیهای امسال رزیدنتی را بشمریم، فقط سال یکی و تازهوارد! میخوام بفهمانم که وقتی میگوییم سه سال دیگه باید گدایی پزشک بکنید، حرف بیربطی نزدیم. با حرف عمه و تعریف خاله نمیشه، مردمداری و مملکتداری کرد.» او دو سال پیش و در سال 1400 نیز اعلام کرده بود که «قوانین کشور هنوز دستیاران تخصصی را بهعنوان شاغل نمیشناسند.» مسئلهای که بهعنوان یکی از دلایل مهم پایین بودن میزان دستمزد این گروه محسوب میشود.
مسائل اقتصادی و امنیتی ریشه مشکلات رزیدنتها
همایون سامهیح، عضو کمیسیون بهداشت مجلس
نیز با ضمن تایید سخنان لاریپور به هممیهن گفت:«متاسفانه رزیدنتهای پزشکی با وجود کمکهای شایانی که از طرف آنها به بیمارستانها میشود، از آنچه که شایسته آنهاست، برخوردار نمیشوند. حقوق رزیدنتها بسیار پایین و سال گذشته حدود 3 تا 4 میلیون تومان بود. با وجود اینکه رزیدنتها سن بالایی داشته و غالبا متاهل هستند. سال گذشته جلسهای با موضوع رزیدنتها در کمیسیون بهداشت و درمان برگزار شد و حقوق آنها با اندکی افزایش به شش هفت تومان رسید. در واقع با توجه به اینکه رزیدنتها پزشک عمومی هستند که برای گرفتن تخصص وارد دوره رزیدنتی میشوند، اما بهجای اینکه رتبه این افراد در بیمارستانها بهعنوان پزشک عمومی در نظر گرفته شود و حقوق یک پزشک عمومی به آنها تخصیص یابد به دلیل اینکه این افراد دانشجو بوده و برایشان هزینه میشود، حقوقی جزئی به آنها پرداخت میشود.» او با بیان اینکه این افراد زندگی بسیار مشقتباری دارند و بیمه نیز نیستند، بیان کرد:«آماری از رزیدنتهای انصرافی یا مهاجرتکرده ندارم، اما پیشبینی میکنم که تعداد این افراد بسیار زیاد است.» این نماینده
مجلس درپاسخ به این سوال که آیا مشکلات انصراف رزیدنتها ریشههای اجتماعی نیز دارد، اظهار کرد: «دلایل این انصرافها اجتماعی و امنیتی نیز هست. ما نباید باعث شویم افرادی که از کشور مهاجرت میکنند، ناراحت و عصبانی از کشور خارج شوند. این مسئله تبعاتی دارد که شاهد آن بودهایم.» سامهیح با بیان اینکه رزیدنتها شیفت شب بیمارستانهای عمومی کشور را اداره میکنند، خاطرنشان کرد:«تعداد افراد متخصص یا کادر علمی که استخدام هستند در شیفت شب بیمارستانها بسیار کم است. بنابراین رزیدنتها نهتنها در شیفت شب که در شیفت روز نیز بیشترین خدمات را در بیمارستانهای دولتی ارائه میدهند. به نظر من باید تجدیدنظری کلی درباره حقوق این افراد شود. در حال حاضر حداقل اجارهخانه که بتواند در شأن این افراد باشد 10 میلیون تومان است درحالیکه دستمزد آنها 6 میلیون تومان است. این روند باعث ایجاد تخلف و فساد یا باعث مهاجرت آنها میشود.» او در پاسخ به اینکه آیا در جلسه کمیسیون بهداشت درباره علل امنیتی و اجتماعی انصراف رزیدنتها نیز صحبت شد؟ بیان کرد:«درباره علل امنیتی صحبتی نکردیم زیرا آن زمان نیاز به این موضوع محسوس نبود، اما درباره مسائل
اجتماعی وزارت بهداشت نیز مسئله را تایید میکرد که زندگی برای رزیدنتها بسیار سخت است.» عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس گفت:«وقتی به چنین قشری طی سه یا چهار سال چنین فشاری وارد شود نباید انتظار داشت پزشک فارغالتحصیل به سوگند خود چندان هم وفادار بماند و آن را اجرا کند. یعنی برخی از این افراد با خود میگویند وقتی با این میزان سختی این زمان را گذراندم باید جبران شود که این جبران از جیب مردم بیرون میآید و باعث ایجاد نارضایتی میشود. قطعا همه افراد به این صورت نیستند، اما به همین دلیل است که گاهی شاهد تخلف، زیرمیزی گرفتن یا ویزیتهای گران از طرف برخی پزشکان هستیم. در واقع این رفتارها نیاز به ریشهیابی دارد. زیرا هیچ انسانی ابتدا به ساکن بد نیست. بلکه باید ریشههای فساد را از بین ببریم. در حال حاضر در حق رزیدنتها اجحاف بسیاری میشود. امیدواریم با پیگیریهای بنده، سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت و دولت بتوانیم حقوق این افراد را افزایش دهیم.» او همچنین تاکید کرد:«گفته میشود پزشک متخصص در کشور کم است، اما در نظر داشته باشیم که بسیاری از متخصصان بعد از گرفتن تخصص هم درآمدهای بسیار ناچیزی دارند که باعث
نارضایتی آنها میشود. به بیان دیگر متخصصان بسیاری از رشتهها درآمدهای خوبی ندارند.»
نگرانی برای فروپاشی نظام سلامت کشور
محمدرضا اسدی، نائب رئیس سازمان نظام پزشکی کشور نیز دراین رابطه به هممیهن گفت:«فضای کسبوکار در جامعه بهشکلی شده است که باعث دلسردی جوانها شده است تا جاییکه غالب جوانان گمان میکنند با تحصیلات در آینده به آرزوها و اهداف خود نمیرسند. همچنین امروز موضوع درمانهای حاشیهای مورد توجه جامعه قرار گرفته است. با توجه به اینکه درمانهای اصلی درآمدزا نیستند باعث سوق یافتن بیشتر جامعه پزشکی به سوی درمانهای حاشیهای و بهویژه درمانهای زیبایی شده است. امروز شور و شوق برای تحصیل در تخصصهای تاپ پزشکی در میان بسیاری از رزیدنتها و فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی کمرنگ شده است و به سمت زیبایی متمایل شده است.» او توضیح داد:«همه این مسائل به ناعادلانه بودن تعرفهها باز میگردد. به عبارت دیگر دست زدن به درمانهای حیاتی برای بیماران با توجه به ریسکهای خطرناکی که برای پزشک وجود دارد قابل مقایسه با تعرفههای پایین نیست. موضوع دیگر آن است که امواج استقبال از پذیرش نیروهای تحصیلکرده طی دوسه سال اخیر بیشتر شده است، به نحوی که امروز بسیاری از پزشکانی که مهاجرت میکنند در راستای ادامه فعالیت خود دست به مهاجرت نمیزنند، بلکه تنها بخشی از این جامعه از سازمان نظام پزشکی گواهی انجام فعالیت در کشور دیگر را میگیرند. امروز بسیاری از فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی دست به کارهایی میزنند که درآمدزاتر از پزشکی است.»
اسدی با اشاره به سرخوردگی دانشجویان رشته پزشکی ادامه داد:«با وجود ابراز نگرانی از سوی مسئولان مختلف نمیدانم چرا تصمیمسازان به این درک نمیرسند که برای ممانعت از ادامه این روند چارهاندیشی کنند. همانطور که تا 30 سال پیش پزشک عمومی از کشور دیگر میآوردیم تا خلأ وجود نیروهای درمان در کشور جبران شود در آینده بسیار نزدیک نیز خلأ عمدهای در حوزه پزشکان متخصص داریم و باید پزشکهای متخصص یا فوقمتخصص را از سایر کشورها وارد کنیم که اگر بخواهیم به چنین کاری اقدام کنیم، آنهم با این تعرفهها بههیچ وجه مورد استقبال پزشکان خارجی قرار نمیگیرد. از طرف دیگر تا 40 سال پیش برای درمانهای ساده و پیشپاافتاده نیز کمیتههای اعزام به خارج از کشور برگزار میکردیم که اگر در سالهای آینده به این دوران بازگردیم قطعا این اعزامها و درمانها با هزینه چندین برابر و با دلار انجام خواهد شد.» او با بیان اینکه در جامعه ما همواره برای جامعه پزشکی احترام خاصی قائل بودهاند، بیان کرد:«برای حفظ این احترام سهضلعی بیمار، پزشک و بیمهها باید مورد توجه قرار گیرد. بیمهها میتوانند ارتباط مالی بین بیمهها و بیماران را منسوخ کرده و دولتها از این موضوع حمایت کنند تا شأن پزشک حفظ شود و مردم نیز به درمان خود اقدام کنند. از طرف دیگر باید به این موضوع توجه کرد که در هیچ کجای جهان رزیدنتها برای درآمدزایی بیمارستانها به کار گرفته نمیشوند و تنها مورد آموزش قرار میگیرند، اما امروز رزیدنتهای ما بدون هیچگونه پشتوانه حقوقی و اجتماعی در پروسه تولید درآمد در بیمارستانهای آموزشی فعالیت میکنند درحالیکه حداقل 15 روز در ماه بیخوابی دارند و بابت این خدمات یک رزیدنت متاهل تنها بین 6 تا 8 میلیون تومان حقوق میگیرد و اجازه فعالیت در خارج از این بخش را نیز ندارد. این فرد در تهران چگونه میتواند زندگی کند؟ در واقع این افراد فشارها را نه برای کسب تجربه بیشتر یا درآمدزایی خود که برای درآمدزایی دولت تحمل میکنند.» نائبرئیس سازمان نظام پزشکی تاکید کرد:«امروز بسیاری از ظرفیتهای پذیرش رزیدنتها در رشتههای مختلف خالی است و برخی از آنها نیز بعد از پذیرش رزیدنت با انصراف پذیرفتهشدگان مواجه میشوند. همه این موارد زنگ خطری برای سلامت کشور هستند و ما عمیقا نگران فروپاشی نظام سلامت کشور هستیم.»
اسدی همچنین درباره تاثیر کاهش تعداد رزیدنتها در کشور بر شرایط بهداشت و درمان مناطق محروم گفت:«در سالهای 1371 و 1372 که پزشکان خارجی از کشور رفته بودند پزشکان با کمال میل در مناطق محروم کشور خدمت میکردند زیرا در آن زمان از پشتوانه مالی خوبی برخوردار بودند و حقوقشان کفاف زندگی و برنامهریزی برای آینده بهتر را به آنها میداد. امروز باید علت کمرنگ شدن این موضوع را واکاوی کرد. امروز اگر به یک زوج پزشک حقوق مکفی پرداخت شود، مناطق محروم ما از پزشک اشباع میشود اما دولت میخواهد همهچیز را بر دوش افراد بگذارد، درحالیکه افراد تازهفارغالتحصیل باید توسط دولت حمایت شوند. در نظر گرفتن مشوق برای رفتن به مناطق محروم میتواند یکی از این حمایتها باشد. این در حالی است که سال گذشته ما با افت فاحش رغبت افراد برای حضور در مناطق محروم کشور مواجه شدیم.»