تاسیس نهاد امنیت جادهای در ریاستجمهوری
ظفرقندی به رئیسی پیشنهاد داد:
ظفرقندی به رئیسی پیشنهاد داد:
از ابتدای تعطیلات نوروزی تا پانزدهم فروردین امسال، 1168 نفر از هموطنان به علت سوانح ترافیکی جان خود را از دست دادهاند. این آمار نگرانکننده موجب شده تا محمدرضا ظفرقندی، رئیس مرکز تحقیقات تروما دانشگاه علوم پزشکی تهران در طی درخواست از رئیس دولت، خواستار بررسی علت و تشکیل یک نهاد عالی دولتی بهعنوان متولی هدایت برنامه ملی ایمنی جادهها باشد. هرساله بیش از هزاران ایرانی جانشان را در تصادفات جادهای و شهری از دست میدهند. این در حالی است که با وجود اعتراض اقشار مختلف و کارشناسان حوزه ترافیک، کمتر به این موضوع به صورت بنیادی پرداخته شده است. ساماندهی این معضل بزرگ اجتماعی و ترافیکی خواسته بسیاری از مردم و متخصصان این حوزه است. در همین ارتباط سردار سرتیپ احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی ایران اعلام کرد: «از 24 اسفند تا هفتم فروردین 500 نفر در اثر حوادث رانندگی جان خود را از دست دادهاند.» طبق گزارش پزشکی قانونی نیز آمار کشتهشدن تصادفات از اول تا 15 فروردین به 1168 نفر رسیده است. این در حالی است که تصادفات در نوروز 1401 بهطور میانگین روزانه 55 نفر و در سال 1399 بهطور میانگین 49 نفر را به کام مرگ فرستاده است. طی سال 1401 بیش از هزار و 101 نفر جان خود را در تصادفات جادهای از دست دادهاند. سال 98 کمترین تصادفات ثبتشده آنهم به دلیل شیوع کرونا و محدودیتهای تردد، تصادفات کاهش یافته و آمار 915 نفر گزارش شده است.
فاجعه تصادفات جادهای در ایران
کارشناسان معتقدند؛ خطاهای انسانی، خودروهای بیکیفیت داخلی و چینی و حتی ساختار مهندسی جادههای ایران عامل تصادفات هستند. اما به نظر میرسد مسئولان باز هم بهدنبال پاک کردن صورتمسئله و بازی با کلمات هستند، به جای آنکه به سند «راهنمای کشورها برای مدیریت ایمنی جادهها» سازمان جهانی بهداشت توجه کنند و مشکلات پیش رو را از میان بردارند. محمدرضا ظفرقندی، استاد جراحی و رئیس مرکز تحقیقات تروما دانشگاه علوم پزشکی تهران دیروز در نامهای به رئیسجمهوری درباره این موضوع نوشت: «با استناد به گزارش ریاست سازمان پزشکی قانونی کشور از ابتدای تعطیلات نوروزی تا پانزدهم فروردین امسال متاسفانه تعداد 1168 نفر از هموطنان به علت سوانح ترافیکی جان خود را از دست دادهاند که طی سالیان اخیر کمسابقه است. شوربختانه عمق فاجعه زمانی مشخص میشود که طبق استانداردهای جهانی باید تلفات مجروحین بستری در بیمارستانها تا یک ماه پس از حادثه را نیز به این ارقام اضافه کنیم. مطلع هستید که با توجه به پژوهشهای صورتگرفته هماکنون حوادث ترافیکی اصلیترین عامل تلفات انسانی تا پیش از دوره سالمندی در کشور است. اما چرا درحالیکه برخی کشورهای پیشرفته مرگهای ترافیکی خود را به صفر نزدیک کردهاند، ما در حل این مهم تا این اندازه با مشکل مواجه هستیم؟» او در ادامه افزود: «چهارده سال قبل سازمان جهانی بهداشت سند مهمی تحت عنوان «راهنمای کشورها برای مدیریت ایمنی جادهها» منتشر کرد و در آن شش توصیه کلیدی به دولتمردان مختلف ارائه کرد. میتوان به جرات ادعا کرد که اگر این راهکارها در کشور ما اجرایی شوند، عمده این مشکلات حل خواهند شد. اولین توصیه سازمان جهانی بهداشت، تعیین یک نهاد عالی دولتی بهعنوان متولی هدایت برنامه ملی ایمنی جادههاست. این سازمان توضیح میدهد که این نهاد مسئول باید در مورد مرگ و میر ناشی از حوادث ترافیکی پاسخگو بوده، اختیارات قانونی لازم را برای تصمیمگیری دارا باشد، توانایی مدیریت منابع (انسانی، مالی و تجهیزاتی و...) را داشته و توان هماهنگیهای لازم در بین تمامی وزارتخانهها، سازمانها و ارگانها و... که به هر نحوی در مقوله حوادث ترافیکی سهیم هستند را دارا باشد.»
ظفرقندی تاکید کرد: «سوالی اینجاست که آیا در حال حاضر کمیسیون ایمنی راهها که زیر نظر وزیر راه و شهرسازی فعالیت کرده و این مسئولیت به ایشان واگذار شده، واجد چنین ویژگیهایی است؟ در حال حاضر بیش از 30 وزارتخانه، سازمان و نهاد همچون وزارت راه و شهرسازی، وزارت بهداشت، نیروی انتظامی، صداوسیما، خودروسازان و... متولی رسیدگی و اصلاح این شرایط هستند و با توجه به آنکه بسیاری از این واحدها از نظر سازمانی زیرنظر وزیر راه قرار ندارند، بسیاری از تصمیمات کمیسیون ایمنی راهها بهخوبی اجرا نمیشوند و معضلات خطیر این بحران همچنان باقی است. در همین چارچوب، مرور تجارت موفق بعضی کشورهای پیشرفته، مؤید تبعیت آنها از این مدل و واگذاری این مسئولیت به رئیسجمهوری است. از سوی دیگر، تجربه راهاندازی ستاد ملی جمعیت و ستاد ملی مقابله با کرونا زیرنظر ریاستجمهوری برای حل بحرانهای کلان که سازمانهای متعددی را درگیر میکند، پیش روی چشم ماست. اگر ما بهدنبال جوانی جمعیت هستیم در قدم اول باید از مرگ سالانه بیش از 17 هزار نفر از ایرانیان در اثر حوادث ترافیکی که بخش عمده آنها جوانان هستند، پیشگیری کنیم.» رئیس مرکز تحقیقات تروما در پایان نامه با اشاره به اینکه جان کلام آنکه، معضل مرگ و میر حوادث رانندگی در کشور به شرایط فاجعهآمیزی تبدیل شده است، نوشت: «اگر تاکنون در رسیدگی به این بحران ناکام بودهایم باید بدانیم که مقابله با آن جز با عزم ملی و مسئولیت بالاترین مقام اجرایی کشور امکانپذیر نیست. لذا پیشنهاد میگردد در گام اول همچون برخی کشورهای پیشرفته و با الگوبرداری از تجربههای موفق، ستاد ملی مقابله با حوادث ترافیکی با مسئولیت جنابعالی تشکیل و آسیبشناسی و ساماندهی شرایط و مشکلاتی که منجر به این فاجعه انسانی شده است، هرچه زودتر در دستور کار قرار گیرد.»
کتمان فراوانی آمارهای تصادفات
سرهنگ سیدهادی هاشمی، رئیس سابق پلیس راهور تهران در گفتوگو با هممیهن با اشاره به اینکه آمار جانباختگان تصادفات نوروزی 1402 برای من قابل پیشبینی بود، تاکید کرد: «حتی آمار بیشتر از این نیز قابل پیشیبینی بود چراکه جهت بهبود چند مولفه تصادفات که حملونقل، راه، عامل انسانی و وسیله نقلیه است، هیچ اتفاقی رخ نداده است.»
او در مقایسه راههای ایران و دیگر کشورهای دنیا، افزود: «حمل و نقل و ترافیک و زیرساختهای آن یکی از شاخصههای توسعهیافتگی در جهان محسوب میشود. شاخص ایجاد بستر تردد موجود در یک کشور و امکان جابهجایی کالا و مسافر از شاخصههای توسعه به حساب میآید. بر همین اساس کشورها را با معیار خاصی میسنجند. کشورها براساس 100 کیلومتر مربع مساحت میسنجند که چند کیلومتر راه بین شهری و درونشهری دارد. مساحت کشور ما یک میلیون و 648 هزار کیلومتر است را باید تقسیم به 100 کنیم تا مشخص شود ما باید چقدر راه داشته باشیم. طبق آمارهای 2014 نرخ تراکم راه در آلمان 185، در فرانسه 160، ژاپن 650 (با وجود جزیرهای بودن این کشور)، آمریکا 165، آفریقای جنوبی 78، پاکستان 32، سوریه 38 بود. در کشور ما در حال حاضر نرخ تراکم راه 2/5 است. یعنی به ازای هر 100 کیلومتر مربع 2/5 کیلومتر راه داریم. با احتساب راههای روستایی، جادههای خاکی و راههایی که زمستان قابل تردد نیست، نرخ تراکم راه ایران 8/12 است. در حقیقت ایران هیچ جادهای ندارد.»
سرهنگ هاشمی با اشاره به اینکه یکی از عوامل ترافیک کمبود راه است، گفت: «نظم و برنامهریزی سفرها به دلیل کمبود راه به هم میریزد و رانندهها عصبی شده و تهاجمی رانندگی میکنند که به تخلفات رانندگی و تصادف میانجامد. از سوی دیگر آزادراه و بزرگراه کمترین مقدار را در جادههای کشور به خود اختصاص داده است. بیشترین و سختترین تصادفات که شدت آن بالاست، تصادفات رخ به رخ است. این تصادفات در راههایی صورت میگیرد که یک لاین رفت و یک لاین برگشت است. در حقیقت در صورت غلفت راننده و انحراف وسیله نقلیه، خودروها در کسری از ثانیه با هم برخورد میکنند.»
رئیس سابق پلیس راهور تهران به اهمیت نگهداری راه نیز اشاره و تاکید کرد: «در نگهداری راه در کشورهای پیشرفته به اندازه 6درصد ارزش راه را به نگهداری؛ تابلو، بغلبند، خطکشی، علائم، روکش آسفالت و... اختصاص میدهند. در کشورهای توسعهیافته 4درصد و در کشورهای فقیر 2درصد ارزش راه را به نگهداری اختصاص میدهند. در ایران یک درصد ارزش راه برای نگهداری پیشبینی میشود که در نهایت نیمدرصد به این موضوع اختصاص مییابد.» هاشمی با اشاره به اینکه از این دنیای وامصیبتا چه انتظاری دارید؟ افزود: «در امداد و نجات هم بسیار ضعیف است و شرایط وحشتناکی داریم. استاندارد حوزه ترومای امداد و نجات در جهان زمان طلایی برای رسیدگی به آسیب مصدومان رانندگی 5 دقیقه است. یعنی اگر مصدوم قبل از 5 دقیقه به مراکز درمانی برسد، از مرگ نجات مییابد. اما رسیدگی به مصدومان در تهران، پایتخت کشور حداقل 20 دقیقه و گاهی بیش از یک ساعت زمان میبرد. در مراکز پیشبیمارستانی و حتی بعضی از بیمارستانها بخش تروما ضعیف است.»
سرهنگ هاشمی با اشاره به اینکه فرمانده نیروی انتظامی در آمار خود اشاره کرده که 51 درصد کشتهها سرصحنه تصادف رخ میدهد، گفت: «این آمار نشان میدهد باید بررسی شود آیا شدت تصادفات بالا رفته است؟ البته آمارهای تصادفات دقیق نیست و کتمان آماری فراوانی وجود دارد. 6درصد کشتهها در رسیدن به مراکز درمانی جان خود را از دست میدهند. 43 درصد کشتهها در مراکز درمانی جان میبازند. این آمارها پیام دارد و نشان میدهد وسیله نقلیه، بخشندگی و سازگاری با سرنشینان ندارد و آنها را در مقابل حوادث محافظت نمیکند. مقوله خودروسازی فقط مختص به ایران است و مافیای عظیم هستند. بیش از 95درصد کشتههای تصادفات دهکهای پایین جامعه هستند که مجبورند پراید سوار شوند و جان خود را از دست بدهند. در سرعت 80 کیلومتر در ساعت سرنشینان یک پراید فوت میکنند، اما سرنشینان خودروهای خارجی و برند مصدوم هم نمیشوند.»
رئیس سابق پلیس راهور تهران مجددا به راههای کشور اشاره و تاکید کرد: «ایمنی اولویت دهم وزارت راه و شهرسازی هم نیست. فعالیت سازمان استاندارد هم جای تاسف دارد. نباید هر کسی را وزیر راه و شهرسازی کرد، اما حالا مانند خودروی آردی است که گیربکس آن را از یک جا و گلگیرش را از پژو گرفتهاند و اتاقش را از پیکان. ایمنی در دنیا تعریف و استانداردهای خاص خود را دارد و با بلوف نمیشود ایمنی را افزایش داد.»