دشواری روزنامهنگاری در میهن/ درباره فشارها و حملات اخیر به روزنامه هممیهن
ماجرای اتهام به یک چهره سرشناس که تیتر اول رسانههای فارسیزبان خارج از کشور هم شده است چرا باید کنار گذاشته شود؟ منتقدین گفتهاند با توجه به اصل برائت و بر اساس قواعد قانون آیین دادرسی کیفری نام بردن از متهم پیش از صدور حکم قطعی ممنوع است. بله، حرف درستی است؛ اما چه رسانهها از متهم نام ببرند و چه نام نبرند، خواننده دیگر میداند منظور کیست و دیگر این قاعده در مورد افراد مشهور لوث شده است.
انتشار گزارش روز سهشنبه 6 آبان روزنامه «هممیهن» با نام «ناگفتههای پرونده سوپراستار» به قلم الهه محمدی خبرنگار گروه جامعه و گفتوگوی این رسانه با شاکی و وکیل متهم بازتاب رسانهای گستردهای داشت. در این چند روز که بحث اتهام، بازداشت و آزادی چهره مشهور دنیای ورزش و هنر مطرح بود، به شکل رسمی از سوی شاکی اطلاعرسانی نشده بود و تفاوت اصلی با بقیه اخبار و تحلیل نیز در همین بود. انتقادات اصلی به مسائل حقوقی بر میگشت که تلاش میشود به هر کدام پاسخ داده شود.
قبل از هر چیز لازم است بیان شود که نگارنده عضو تحریریه روزنامه نیست و تنها در این رسانه یک ستون کوتاه هفتگی دارد. این یادداشت را به خواست خود، به عنوان یک خواننده و دفاع از کار حرفهای این رسانه و روزنامهنگاران داخل کشور نوشته است.
از یک رسانه حرفهای جز خبررسانی و تحلیل مسائل روز انتظار دیگری نمیرود. بدیهی است گروه اجتماعی «هممیهن» هم سراغ موضوعات روز برود و گزارش و گفتوگوهایی منتشر کند. ماجرای اتهام به یک چهره سرشناس که تیتر اول رسانههای فارسیزبان خارج از کشور هم شده است چرا باید کنار گذاشته شود؟ منتقدین گفتهاند با توجه به اصل برائت و بر اساس قواعد قانون آیین دادرسی کیفری نام بردن از متهم پیش از صدور حکم قطعی ممنوع است. بله، حرف درستی است؛ اما چه رسانهها از متهم نام ببرند و چه نام نبرند، خواننده دیگر میداند منظور کیست و دیگر این قاعده در مورد افراد مشهور لوث شده است.
مطلب به عنوان تیتر اصلی در صفحه یکِ روزنامه کار شده و به جای استفاده از عکس شاکی و یا متهم، تصویر زنی پوشیده با قید «عکس تزئینی است» کار شده است. رسانههای منتقد هجمه زیادی علیه این عکس کرده و آن را توهین به چادر و حجاب تلقی کردهاند. جدای از این که عکس از سایتی خارجی تهیه شده، اساساً پوشش زن در عکس چادر نیست و مهمتر این که وقتی منتقدین رویکرد گزارش را نوعی همدلی با شاکی پرونده دانستهاند و معتقدند خبرنگار، زن شاکی را قربانی جلوه داده است؛ چگونه ممکن است عکس کار شده توهین به حجاب یا بخشی از زنان باشد؟
اتفاق دیگری که رخ داده از دسترس خارج شدن سایت روزنامه بود که به دلیل میزان شمارگان کاغذی، ابزار اصلی ارتباط این رسانه با مخاطبان است. جواد روح (سردبیر) در گفتوگو با «ایسنا» در این باره بیان کرده است: «به ما علت خاصی اعلام نشده است؛ اما این اتفاق را مرتبط با گزارش و مطالب شماره امروز نمیدانم و به نظر میرسد دلایل دیگری داشته است». ولی همزمانی انتشار گزارش و گفتوگوی دیروز و توقف سایت برای افکار عمومی این تلقی را ایجاد کرده که دو موضوع به مرتبط است و انتظار میرود این محدودیت زودتر مرتفع گردد.
همین چند روز پیش غلامحسین کرباسچی مدیرمسئول روزنامه «هممیهن» در گفتوگویی عنوان کرد که شمارگان نسخههای کاغذی این رسانه 1000 تا 2000 نسخه است و بازخواست از چند نفر اعضای تحریریه به دلیل انتشار یک گزارش اجتماعی درباره زنان بیسرپرست از سوی نهادهای غیرمرتبط، قابل پذیرش نیست. این همه هجمه علیه یک گزارش و گفتوگو برای چیست؟ سه روز قبل علی دایی که قطعاً انعکاس رسانهای حرفهای او بیش از دیگران است و نیاز به رسانه ندارد، عنوان کرد از این ماجرا چیزی نمیدانم اما احساس میکنم او قربانی توطئه شده و برای او پاپوش دوختهاند. توطئهچینی و پاپوش دوختن نیز جرم است، اما هیچکس به علی دایی نگفت چرا شاکی را پیش از مشخص شدن حکم قطعی پرونده متهم کردی؟ با همین منطق، گفتوگو با شاکی و خانواده او نیز میتواند به ایجاد توازن رسانهای کمک کند.
سردبیر روزنامه در گفتوگویی دیگر با «جماران» عنوان کرد: «کسانی که رسماً خود را «اسکل نظام» معرفی میکنند، مطالبی را علیه روزنامه هممیهن منتشر کردند و انواع توهینها را به اعضای تحریریه نسبت دادند که ما حق شکایت علیه این یاوهگوییها را برای خود محفوظ میدانیم». دو پیشنهاد به سردبیر دارم: اول این که با طرح شکایت علیه این افراد شأن خود را پایین نیاورند و به جمله «اذا خاطبهم الجاهلون قالو سلاما» اکتفاء نمایند؛ و دوم با بازنشر کامل اطلاعیه متهم که در اینستاگرام خواهرش منتشر شده نشان دهند در اطلاعرسانی حرفهای و مستقل هستند.