دیپلماسی یا جنگ؟
تشدید لحن بنیامین نتانیاهو در برابر ایران
تشدید لحن بنیامین نتانیاهو در برابر ایران
بنیامین نتانیاهو در کنار پیشبرد روندِ تغییر ساختارِ سکولارِ دیوان عالی اسرائیل، تهاجم لفظی خود علیه ایران را نیز تشدید کرده است.
ائتلاف تحتِ رهبری نتانیاهو که به دلیل اصرارش بر تغییر ساختار دیوان عالی، بیسابقهترین فشارهای داخلی و خارجی را متوجه خود کرده است، تاکنون هیچ نرمشی برای تجدیدنظر در برنامۀ خود نشان نداده و مرحلۀ نخست تصویب قانونی در این باره را در کنست با موفقیت پشت سر گذاشته است.
علاوه بر آمریکا و سازمان ملل، بیش از نیمی از اسرائیلیها به همراه اغلب چهرههای برجستۀ یهودی، تغییر ساختار دیوان عالی را مترادف اضمحلال «دموکراسی اسرائیلی» میدانند و به همین جهت ائتلاف راستگرای افراطی تحت رهبری نتانیاهو را به تلاش برای ایجاد نظامی «اقتدارگرا» مشابه ترکیه و مجارستان و حتی روسیه متهم میکنند.
نتانیاهو و متحدانش گوش خود را به روی صداهای منتقد بسته و در برابر تجمعات اعتراضی دهها هزار نفری در شهرهای مختلف اسرائیل نیز بیاعتنایی نشان دادهاند.
در این میان به نظر میرسد نخستوزیر اسرائیل برنامۀ هستهای ایران را بهانۀ مناسبی برای گریز از فشارهای فزایندۀ داخلی و بینالمللی علیه دولت خود تشخیص داده و با تمام قوا میکوشد تا با دامن زدن به ضرورتِ حملۀ نظامی به تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی، توجه افکار عمومی داخلی و خارجی را از عملکرد دولت افراطی خود به نقطهای دیگر منحرف سازد.
به همین جهت، نتانیاهو به تکرار از لزوم وجود «طرحی معتبر» برای حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران بهعنوان تنها راه آنچه «پیشگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی» مینامد، سخن میگوید.
نتانیاهو در تازهترین سخنان خود در این باره، تشدید تحریمهای بینالمللی علیه ایران را «شرط لازم» اما «ناکافی» برای توقف برنامۀ هستهای دانسته و با تأکید بر لزوم «اقدام معتبر نظامی» گفته است: «هرچه بیشتر صبر کنیم، اوضاع دشوارتر میشود و ما خیلی صبر کردهایم.»
همزمان با لفاظیهای فزایندۀ نتانیاهو، رسانههای اسرائیلی نیز به سهم خود، از اجماع نهادها و چهرههای سیاسی و امنیتی اسرائیل برای کسب آمادگیهای لازم بهمنظور رویارویی نظامی با ایران گزارش میدهند و سخنان دیپلماتهای آمریکایی در این باره را به معنای عدم مخالفت دولت جو بایدن با تحرکات نظامی احتمالی اسرائیل علیه مراکز اتمی ایران تفسیر میکنند.
همسو با این جنگ تبلیغاتی و روانی، نتانیاهو پی در پی از تلاشهای پشت پرده برای عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی خبر میدهد و آن را به ضرورت تشکیل جبههای واحد علیه تهران مربوط میداند.
در همین حال، مقامهای جمهوری اسلامی در مواضع علنی و رسمی خود در برابر تحرکات نتانیاهو با «خونسردی» برخورد میکنند چنانکه گویی اسرائیل را از هرگونه تعرض نظامی به مراکز هستهای ناتوان میدانند و کل پروژۀ او را در چارچوب جنگ روانی برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات داخلی آن تحلیل میکنند.
احتمالاً بر همین اساس است که تهران گامهای دیپلماتیک مؤثر و تعیینکنندهای در جهت خنثیسازی تبلیغات و برنامههای عملی احتمالی دولت نتانیاهو برنمیدارد.
با این همه، مقامهای ایرانی در انتظار سفر هیثمبن طارق سلطان عمان و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران نشستهاند تا از آخرین پیامها و مواضع طرفهای غربی دربارۀ موضوعات مورد اختلاف دو طرف اطلاع یابند.
به نظر میرسد سلطان عمان عمدتاً برای گشایش در روند مبادلۀ زندانیان بین ایران و آمریکا تلاش میکند اما یکی از نمایندگان مجلس به نقل از حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه، سفر هیثم بنطارق را به «توافقنامۀ برجام» نیز مربوط دانسته و از «خبرهای خوش» در این زمینه سخن گفته است.
سفر گروسی هم چنانچه منجر به توافق آژانس تحت رهبری او با ایران شود، میتواند به کاهش تشنج در روابط جمهوری اسلامی با جهان غرب بیانجامد.
نتیجۀ سفر سلطان عمان و مدیرکل آژانس با ایران اما همچنان نامعلوم است و تهران هنوز علامتی ناشی از احتمال گشایشی واقعی در جریان سفر آنها نشان نداده است. قاعدتاً هیچکس به اندازۀ نتانیاهو آرزوی شکست این دو مأموریت را ندارد، گرچه او در این آرزو تنها هم نیست و در بین برخی محافل حامی و مخالف جمهوری اسلامی متحدانی دارد!