| کد مطلب: ۳۸۷۵۵

اکوتوریسم غارت

تعبیه‌ی قایق پدالو در دریاچه و مغازه و رستوران در اطراف آن و همچنین سوئیت‌هایی برای سکونت هدایایی بوده که در قالب اکوتوریسم به طبیعت‌دوستان اهدا شده است. به راستی که دیگر دریاچه نیست و خبری از آن تصویر بکر نیست. بیشتر شبیه آبگیری در اطراف زمین کشاورزی می‌ماند که هیچ نشانی از طبیعت در آن یافت نمی‌شود.

اکوتوریسم غارت

گاهی در علم روانشناسی بابت اینکه کمی احساس خوب به آدمیزاد دست بدهد و دمی خود را از تلاطم خلاص کند، توصیه می‌شود چشم‌هایش را ببندد و یک منظره‌ای را تصور و تخیل کند؛ طبیعتی بکر و دست‌نخورده که چنان آرامشی را به او هدیه بدهد که جز نوای گوش‌نواز پرندگان و پیچیدن نسیم لابه‌لای برگ‌های درختان چیزی نباشد؛ چشم‌ها که بسته می‌شود بر این منظره شاید برکه‌ای و آبی هم ضمیمه شود. در این دنیا اما مکان‌هایی وجود دارند که بتوان آن‌ها را به چشم دید و از این منظره هم دلپذیرتر باشند. انسان گمان می‌برد برای حراست از این چنین مکان‌هایی باید تمهیداتی ویژه وجود داشته باشد که لذت دیدن آن مدام بماند.

شوربختانه اما در ایران اوضاع این‌طور پیش نمی‌رود. هر جای بکر و زیبا و دست‌نخورده‌ای در گذشته دچار هزیمتی اساسی شده است؛ از دشت دریاسر و دریاچه‌ی گهر تا دریاچه‌ی شورمست و بسیاری از نقاط دیدنی باریکه‌ی شمالی این کشور دچار غارت شده است. تصویری که در دوطرف مرز ایران و آذربایجان دیده می‌شود و به اصطلاح وایرال شد، خود گویای فاجعه‌ای زیست‌محیطی است. ویلاسازی‌های بی‌رویه و زمین‌خواری و کوه‌خواری‌ها که به عنوان خوراک خبری روزانه‌ی ما در آمده است چنان بلایی را بر سر محیط زیست آورده و می‌آورد که آن سرش ناپیدا. فقره‌ی اخیر در مورد یک تالاب زیبا که گویی دست‌هایی در کار بودند که به بهانه‌ی اشتغال و این موارد در آن پالایشگاه دایر کنند. فاجعه‌ی خشکاندن تالاب هورالعظیم گویا به مذاق عده‌ای خوش آمده است و محیط زیست ایران بیش از آنکه حفاظت شود در حال غارت شدن است.

اما مسئله‌ای که شاید خیلی جالب توجه باشد نابودی محیط زیست به اسم توسعه‌ی اکوتوریسم است. توریسم بر پایه‌ی طبیعت، قاعده‌ی کار باید این باشد که اگر چنین طرح‌ها و برنامه‌هایی قرار است اجرایی بشود نباید طبیعت قربانی آن بشود و به طبیعت دست‌درازی کرده شود. چه آنکه اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد دیگر طبیعتی نیست که توریست جذب کند اما از بد روزگار طبیعت ایران نیز دچار بلیه‌ای شده که بی‌صدا و آرام آرام تمام آن را از بین خواهد برد. البته نابودگران طبیعت در پیمانی ناگسستنی شامل افرادی از مردم این مرز و بوم و هیئت حاکمه می‌باشند. راه افتادن تورهای طبیعت‌گردی و گروه‌هایی تحت نام آفرودسواران بلای جان طبیعت شده‌اند و با وضعی مشمئز‌کننده و وقیحانه در کار تخریب طبیعت سنگ‌تمام می‌گذارند.

اکوتوریسم ابتنای خود را بر فراغت از زندگی شهری و دمی آسودن در دامان طبیعت گذارده است، ساعات و روزهایی را دور از دغدغه‌ها به سر بردن و تجدید قوا کردن. اما این نافهمی در کارگزار گویا در این بخش نمود ویژه‌ای دارد. بهانه‌ی نوشتن این مقاله بازدید پس از سال‌ها از دریاچه‌ای بود به نام شورمست در ارتفاعات سوادکوه مازندران، تصویر پیشینی از آن دریاچه چنان بکر و دل‌انگیز بود که به همین گمان بعد از سال‌ها به آنجا رفتم، اما شاهد فاجعه‌ای بودم که از حد بیان خارج است.

دریاچه‌ای را تصور کنید در ارتفاع بیش از هزار متری از سطح دریا و در دل کوهستان‌های سوادکوه که منبع تغذیه و حیات آن آب چشمه‌ای است که از زیر دریاچه به بالا راه پیدا می‌کند. انبوه درختان چنان این دریاچه را در خود محصور کرده که ریشه‌های درختان تا داخل آب آن فرو رفته و دریاچه را تنگ در آغوش گرفته است و خنکای نسیمی که جان را جلا می‌دهد. البته باید برای دسترسی به این دریاچه کمی زحمت پیاده‌روی متحمل شد ولی وقتی به آنجا می‌رسی با تصویری رویایی و بی‌نهایت دلپذیر مواجه می‌شویی که دل کندن از آن تصویر برایتان دشوار است؛ خاصه وقتی مه و ابر کوهستان را فراگرفته باشد و دریاچه را در خود فرو بَرَد.

حال اما بر سر این تصویر چنان بلایی آورده‌اند که چیزی از آن همه زیبایی باقی نمانده است. جاده‌ای تا دریاچه کشیده شده است و دور تا دور محیط دریاچه عاری از درختان! درختان برای دسترسی راحت‌تر طبیعت‌دوستان قطع شده و دور تا دور دریاچه راه ماشین‌رو احداث شده و غارت درختان اطراف دریاچه هم آن جنگل انبوه را چنان خالی کرده است که هیچ از زیبایی آن باقی نمانده است.

تعبیه‌ی قایق پدالو در دریاچه و مغازه و رستوران در اطراف آن و همچنین سوئیت‌هایی برای سکونت هدایایی بوده که در قالب اکوتوریسم به طبیعت‌دوستان اهدا شده است. به راستی که دیگر دریاچه نیست و خبری از آن تصویر بکر نیست. بیشتر شبیه آبگیری در اطراف زمین کشاورزی می‌ماند که هیچ نشانی از طبیعت در آن یافت نمی‌شود.

به راستی اکوتوریسم و بهره از طبیعت چنین است؟ غارت یک تصویر ناب و رویایی و محروم کردن آیندگان از تماشای آن نامش اکوتوریسم است؟ میلیون‌ها سال این دریاچه در ارتفاعی بالا و در نقشی دلپذیر چشم‌ها را به خود خیره می‌کرد و در عرض یک دهه اینطور دچار غارت و دست‌درازی شده است؟

اگر در همه‌ی موارد میان مردم و مسئولان گسستگی و انشقاق رای وجود دارد در زمینه‌ی غارت طبیعت یک هم‌داستانی و هم‌افزایی ویژه‌ای به شکل نابکارانه و نابخردانه در جریان است، هر نقطه‌ی بکری از طبیعت ایران وقتی به ما شناسانده می‌شود چنان بلایی به سرش می‌آوریم که دیگر قابلیت استفاده از آن از بین می‌رود.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار