| کد مطلب: ۳۴۰۱۳

سفرنامه یک عملیات/ ۴۰سال از سالروز آغاز عملیات بدر گذشت

عملیات بدر نام عملیاتی بود که در شامگاه ۱۹اسفند۱۳۶۳ کلید خورد. ان عملیات که در صورت موفقیت کامل می‌توانست نقطه عطفی در تاریخ جنگ باشد؛ بنا به دلایلی نتوانست به اهداف پیش‌بینی‌شده برسد.

سفرنامه یک عملیات/ ۴۰سال از سالروز آغاز عملیات بدر گذشت

عملیات بدر نام عملیاتی بود که در شامگاه ۱۹اسفند۱۳۶۳ کلید خورد. ان عملیات که در صورت موفقیت کامل می‌توانست نقطه عطفی در تاریخ جنگ باشد؛ بنا به دلایلی نتوانست به اهداف پیش‌بینی‌شده برسد.

در آن زمان من دانشجوی دانشگاه امام‌صادق بودم. جمعی از دانشجویان دانشگاه یعنی برخی از ورودی‌های سال‌های اول دانشگاه (ورودی‌های سال‌های ۱۳۶۱ تا ۱۳۶۳) که سابقه آموزش نظامی داشتند، تصمیم گرفتند از اوایل اسفند دسته‌جمعی به جبهه عازم شوند.

اما برخی مسئولین وقت دانشگاه از جمله معاونت آموزشی وقت دانشگاه و امام‌جمعه فعلی مشهد جناب علم‌الهدی موافق نبودند. آنها تاکید داشتند به اندازه کافی نیروهای رزمنده در جبهه جنگ وجود دارد و‌ وظیفه اصلی دانشجویان دانشگاه درس خواندن است. 

حاج‌آقا باقری‌کنی (پدر علی باقری معاون سیاسی وزیر خارجه در دوره شهید رئیسی که هم‌اکنون با ۹۸ سال در قید حیات هستند)، می‌گفت: «شما قرار است وزیر وزرا، سفیر سفرا، وکیل وکلا بشوید! پس اولویت با درس است.»

خلاصه آنکه پس از اصرار و  موافقت اعزام حدوداً چهل نفر داوطلب صورت گرفت. برای بدرقه هم سنگ‌تمام گذاشتند. خود آقای علم‌الهدی دانشجویان اعزامی را از زیر قرآن رد کردند. هنوز یادم است که دوستان بزرگوار مصطفی کواکبیان و عبدالله رمضان‌زاده هم برای بدرقه بودند. پس از حرکت از تهران با قطار به اندیمشک و سپس به دوکوهه رسیدیم. حضور گسترده رزمندگان نشان می‌داد خبری در راه است و عملیات بزرگی در شرف تکوین است.

فرماندهان اعلام کردند دانشجویان اعزامی در مرحله اول نخواهند بود؛ اما در مراحل بعدی حضور خواهند داشت. روزهای بعد خبر رسید عملیاتی تحت عنوان بدر شروع و تعدادی از رزمندگان از جمله امام‌صادقی‌ها به مناطق عملیاتی نزدیک جبهه اصلی برده می‌شوند. در آن روزها برخی دوستان به شوخی می‌گفتند دهقان نورانی شده و حتماً شهید می‌شود. 

ما در منطقه پیرامونی هورالهویزه مستقر شدیم تا در مراحل دیگر حضور رودررو با عراقی‌ها داشته باشیم. اما پس از چند روز از نبرد اخبار خوبی از خط مقدم نمی‌رسید. بعداً معلوم شد در منطقه عملیاتی هور رزمندگان در برخی از نقاط توانسته‌اند خود را به شرق دجله برسانند و حتی از آن عبور کنند و به غرب دجله ورود کنند؛ مثل شهید مهدی باکری فرمانده لشکر عاشورا.

اما در برخی مناطق رزمندگان با آتش سنگین دشمن روبه‌رو شده و موفق نشدند. قرار بود در این عملیات رزمندگان با عبور از رودخانه دجله در چندین نقطه خود را به غرب دجله برسانند و جاده اصلی بغداد به بصره قطع و به تعبیری ارتباط شمال و جنوب عراق قطع شود. در این عملیات دشمن به‌طور عجیبی از گازهای شیمیایی استفاده کرد. هرچند از قبل ماسک‌های مقابله به رزمندگان داده شده بود، ولی استفاده از آن هم آسان نبود.

در همان منطقه که بودیم، روزی دیدم رزمندگان یکی از نوجوانان را به‌سرعت به سمت چادر واحد پزشکی می‌برند. گفتم قضیه چیست؟ گفته بنده خدا آمپولی را که موقع عملیات شیمیایی باید استفاده کند خواسته آزمایش کند و حالش به‌شدت بد شده است. 

بعد از عملیات بدر تا دو ماه دیگر یعنی پایان اردیبهشت امام‌صادقی‌ها در جبهه بودند و سپس به تهران برگشتیم. من بنا به دلایلی مدتی بعد از دانشگاه انصراف دادم؛ اما دوستان دیگری که در جبهه هم بودند، ماندند. ما راه خود را رفتیم و آنها هم راه خود.

در این سفر چندماهه سعید جلیلی (کاندیدای ریاست‌جمهوری چهاردهم)، مصطفی میرلوحی (معاون دانشگاه امام‌صادق)، سیدمحمد حسینی (وزیر ارشاد اسبق و معاون شهید رئیسی) هم بودند.

در همان مقطع با هم بودن هم اختلافاتی در سیاست و فرهنگ بروز پیدا می‌کرد. اختلافاتی که دو سه دهه بعد در عرصه کلان سیاسی و فرهنگی کشور عینیت پیدا کرد. برخی در این سوی میدان و بعضی در آن سو...

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
پربازدیدترین
آخرین اخبار