تمایل مذاکره از سوی آمریکا و مشکلات ایران
محتوای مصاحبه اخیر دونالد ترامپ در مورد ایران نوعی آسانگیری در حل اختلاف با ایران برخلاف شروط دوازدهگانه و فشار حداکثری در دوره قبل را نشان میدهد و منوط کردن حل مسائل تنها به یک شرط، که آنهم لااقل طبق مواضع رسمی جمهوری اسلامی و فتوای رهبری از همین الان میشود تحققیافته تلقی کرد. ظاهراً فقط میماند تنظیم توافقنامه و مبادله اسناد آن، ولی همین کار آسان، «سهل ممتنع» مینماید. موانع این کار ساده چیست؟
محتوای مصاحبه اخیر دونالد ترامپ در مورد ایران نوعی آسانگیری در حل اختلاف با ایران برخلاف شروط دوازدهگانه و فشار حداکثری در دوره قبل را نشان میدهد و منوط کردن حل مسائل تنها به یک شرط، که آنهم لااقل طبق مواضع رسمی جمهوری اسلامی و فتوای رهبری از همین الان میشود تحققیافته تلقی کرد. ظاهراً فقط میماند تنظیم توافقنامه و مبادله اسناد آن، ولی همین کار آسان، «سهل ممتنع» مینماید. موانع این کار ساده چیست؟
1- تا وقتی که روسیه و چین به ایران بهعنوان کارت بازی خود در حل مشکلاتشان با آمریکا و اروپا نگاه میکنند، روند مذاکره ایران با آمریکا بهخوبی پیش نخواهد رفت. حداقل مشکلات زیادی را در مسیر مذاکره بهطور مستقیم و یا از طریق نیروهای تحت نفوذ خود در داخل ایجاد خواهند کرد.
2- نتانیاهو هم روی نیروهای نفوذی خود در داخل در ایجاد مزاحمت و مشکل در روند مذاکره حساب باز کرده است و هزار حیله و نیرنگ در آستین و نقشه بحران در سر دارد.
3- در طی مدت مدید تحریمها حداقل از زمان اعمال تحریمهای پولی و بانکی، الیگارشی مالی بسیار پرقدرت و منسجم و متنفذی در داخل پدید آمده است که با لفظ ساده «کاسبان تحریم» کدگذاری شدهاند. این کاسبان تحریم که اکنون نفوذ زیادی در همه ارکان سیاسی و اقتصادی و حتی فرهنگی دارند، حیات و ممات خود را در بود و نبود تحریم میبینند. رفع تحریم برای آنان یعنی از میان برداشتن آسانسوری که اینها را بالا آورده است.
4- وجود چندصدایی در داخل و سهمخواهی جهت حضور در ترکیب تیم اصلی و تیمهای پشتیبان مذاکرات، دیگر مشکل و حتی مانع در مسیر دیپلماسی و طی فرآیند اثربخش در سیاست خارجی است.
چه باید کرد؟
اگر ایران بتواند دو قدرت چین و روسیه را متقاعد کند که در چارچوب توافق بلندمدت خود عمل کنند و از آنان بخواهد کارت ایران را گروی حل مشکلات خود با آمریکا نگیرند و یا ایران بتواند خارج از توافق بلندمدت خود با دو کشور، پایبندی بیشتری به این دو نداشته باشد (یکی از دلایل نهایی کردن توافق بلندمدت با روسیه توسط دولت مبتنی بر چنین چشماندازی بوده)، میتواند یک مانع بزرگ از مسیر مذاکره را بردارد.
ایران یکصدا و رهبری هوشمندانه، میتواند در کنترل نیروهای داخلی و تحت حمایت خود در منطقه، که گاه با تندروی زمینه تحقق نیرنگهای نتانیاهو را فراهم میکنند، موثر و موفق باشند تا کشور در دام بحرانآفرینی نتانیاهو نیفتد و همچنین با دیپلماسی فعال منطقهای و بینالمللی کارشکنیهای او را نیز بیاثر کنند. موافقان مذاکره در حاکمیت و دولت و تیم مذاکرهکننده برای تحقق این امر باید دینامیزم قوی اجتماعی را پشت سر خود داشته باشد تا بتوانند مستقلتر عمل کنند.
جامعه مدنی، نخبگان و کنشگران سیاسی باید بطور فعال و بیوقفه امر مذاکره را مطالبه و موافقان مذاکره و دولت را پشتیبانی کنند. پشتیبانی دینامیزم اجتماعی مذکور ازیکسو، جبهه موافقان مذاکره و تیم مذاکره را قوی خواهد کرد و در سوی دیگر، ملاحظات قابلتوجهی در طرف مقابل مذاکره بهوجود میآورد. همچنین در رفتار دو قدرت ذکرشده در بالا که به ایران بهعنوان کارت بازی خود نگاه میکنند، اثر تعدیلکننده خواهد گذاشت.
همین دینامیزم اجتماعی میتواند در تعیین تیم متخصص، با تجربه و کارکشته مذاکره و تیمهای پشتیبان در چارچوب راهبرد استراتژی وفاق دولت منتخب و با محوریت او تعیینکننده باشد. در صورت کسب همراهی چین و روسیه و برخورداری از حمایت اجتماعی فعال، دولت و موافقان مذاکره میتوانند بر اقلیتهای ضدمذاکره در داخل غلبه و روند مذاکره را سرعت ببخشند.
با توجه به مفاد یادداشت ترامپ و عدول از ۱۲شرط گذشته و محدود کردن همه شرط و شروطهای قبلی به شرط نداشتن سلاح هستهای و متقاعد کردن آمریکا در این زمینه، با آمریکا به توافق برسند. نباید مسئولیت و روند مذاکره و نحوه پیشرفت آن را فقط و فقط متوجه دولتمردان و تیم مذاکره بدانیم و منفعلانه تماشاگر آن باشیم. همانگونه که تاکید شد جامعه باید یکپارچه و پیگیر حل مشکلات ایران در سیاست خارجی در فرصت پیشآمده، از طریق دیپلماسی با تیم دیپلماسی کارآمد و امتحانپسداده باشد.