دیرتصمیمی بدتر از بدتصمیمی
بهتر است که آقای رئیسجمهور حداکثر تا روز جمعه مواضع روشن ایران را با کسب موافقت و تایید نظر رهبری اعلام کند که آیا میخواهیم مذاکره کنیم یا خیر؟ درغیراینصورت، هزینه «دیرتصمیمی» را خواهیم پرداخت که از هزینه «بدتصمیمی» بیشتر است. هنگامی که تصمیم نهایی و رسمی ایران اعلام شد؛ آنگاه بهتر میتوان آینده را تحلیل کرد.
بالاخره پس از گذشت بیش از ۱۵روز از آغاز دوره جدید ریاستجمهوری، ترامپ از سیاست خود درباره ایران نیز رونمایی کرد؛ هرچند خودش مدعی است که چندان راضی به این سیاست نبوده، ولی فشار اطرافیان موجب شده که بپذیرد اما در طرف ایرانی هیچ رویکرد روشنی که پاسخ آن تلقی شود تاکنون(چهارشنبه ۱۷ بهمن) بیان نشده است؛ البته وقت هست و میتوان یکی دو روز هم صبر کرد.
در هر صورت، انتظار میرود که در درجه اول پاسخ ایران صریح و روشن باشد. استخوان لای زخم نباشد. مثل کسانی نباشید که قادر به گرفتن تصمیم نیستند و هنگام سخن گفتن گویی چند تا سنگریزه در دهان دارند. متاسفانه در همین روزها صداهای گوناگونی در ایران شنیده میشود. مسئولیت این موضوع برعهده شخص آقای رئیسجمهور است و باید سیاست پیشرو را متمرکز و صریح مدیریت کند و تصمیم بگیرد.
شترسواری دولادولا نمیشود. ابتدا دبیر شورایعالی امنیت ملی سخنانی به نسبت مثبت و روشن گفت. بلافاصله آقای شمخانی از سازمان انرژی دیدار کرد و خبری در پایگاه اطلاعرسانی دولت منتشر شد مبنی بر اینکه وی مسئول پرونده هستهای است. ظاهراً خبر را با راهنمایی خودشان تنظیم کرده بودند و سپس از خروجی سایتهای منتشرکننده خبر اولیه حذف شد. بلافاصله وزارت خارجه ادعای آقای شمخانی را تکذیب کرد.
ما نمیدانیم واقعیت چیست؛ ولی میدانیم که اولاً، پزشکیان در مدیریت امور غایب است. ثانیاً سالی که نکوست از بهارش پیداست، وقتی که آغاز روند مذاکرات چنین باشد؛ وای به حال پایانش. اکنون مسئله این نیست که گفتوگو بشود یا نشود؛ ما پیش ازاین مرحله هستیم. اگر قرار است گفتوگو نکنید، با شجاعت و صراحت آن را اعلام نمایید. تکرار صدباره اصول «عزت، حکمت و مصلحت» دردی را درمان نمیکند؛ چون فرض است که همیشه بر این اساس عمل شده است.
نظرتان را درباره اصل مذاکره اعلام کنید. اجرای این شعار مرحله بعدی است. خوشبختانه دیگر نیازی به حضور کشورهای اروپایی هم نیست، که کسی مثل آقای جلیلی وسط بیفتد و هر روز در یک کشور بساط مذاکرات بیفایده را پهن کند و مذاکره برای مذاکره باشد. اول باید اصل مذاکرات را پذیرفت یا رد کرد.
البته بدون لکنت زبان و ابهام و ایهام. اگر رد شد که دیگر هیچ؛ باید به ترامپ گفت هر کاری دوست داری بکن، ما هم کار خود را انجام میدهیم. مسئولیت آن را هم شجاعانه باید پذیرفت. تا همین فردا میتوان آن را اعلام کرد. اگر هم مذاکره را میپذیریم، این را هم صریح و روشن باید اعلام کرد. البته، معنایش آغاز مذاکره نیست؛ بلکه باید حدود مذاکره را روشن کرد.
از نظر ترامپ، موضوع بر سر ساخت یا دسترسی به بمب هستهای است. اگر فقط همین است، پاسخ آقای وزیر خارجه ایران روشن است که گفت: «اگر موضوع اصلی این است که ایران به دنبال سلاح هستهای نرود، این قابلحصول است. فتوای مقام معظم رهبری نیز وجود دارد که تکلیف را برای همه ما روشن کرده است.» اگر هم نکات دیگری مطرح شود، میتوان آنها را بهعنوان دستور مذاکره پذیرفت یا نپذیرفت. در هر حال، گام اول و ضروری تعیین اصل انجام یا رد مذاکره است.
اگر پذیرفته شد، در گام دوم باید مسئولیت آن کاملاً روشن شود و متولی مستقیمی داشته باشد. بهعلاوه، کل ساختار سیاسی و رسانهای کشور در خدمت و حمایت مسئول مذاکرات باشند؛ و الا اگر قرار باشد صداهای متضاد شنیده شود، همان بهتر که مذاکره نکنید.
فراموش نکنیم که آمریکاییها آتش تهیه خود را هم آغاز کردهاند. روزنامه نیویورکتایمز به نقل از مقامات آمریکایی گزارش کرده است که یک تیم مخفی از دانشمندان ایرانی در حال بررسی رویکردی سریعتر، هرچند ابتداییتر، برای توسعه یک سلاح هستهای هستند و بعید نیست که هدف آنان همین باشد که فضاسازی علیه ایران را تشدید کنند.
رد کردن مذاکره تقریباً غیرممکن است. اول به دلیل شعارها و سیاست اعلامی و وعدههای آقای پزشکیان. دوم اینکه مطابق معیارهای قرآنی هم: «اگر دشمنان به صلح گرایند، تو هم به صلح گرای، و بر خدا توکل کن، که یقیناً او شنوا و داناست.» (سوره انفال، آیه۶۱) شاید گفته شود که آنان به صلح نگرویدهاند، خُب این را از طریق پیشفرضهای مذاکره یا از خلال گفتوگوها میتوان ثابت کرد. ترامپ حداقل در مرحله کنونی چیزی را که ناقض این گرایش باشد، مطرح نکرده است.
در این شرایط و پس از اعلام صریح موضع ترامپ و دعوت وی از آقای پزشکیان برای مذاکره، انتظار میرفت که آقای رئیسجمهور از بیان سخنان تکراری جدلی پرهیز کنند؛ سخنانی مثل اینکه: «مگر میشود کشوری که ۱۵ دوست و کشور همسایه دارد به این راحتی تحریم کرد؟ با دید بلند اگر جلو برویم، سال آینده مشکلات را با کمک همه و نیز تدبیر رهبری انقلاب حل خواهیم کرد.»
این حرفها هیچ مشکلی را حل نمیکند. بهتر است که آقای رئیسجمهور حداکثر تا روز جمعه مواضع روشن ایران را با کسب موافقت و تایید نظر رهبری اعلام کند که آیا میخواهیم مذاکره کنیم یا خیر؟ درغیراینصورت، هزینه «دیرتصمیمی» را خواهیم پرداخت که از هزینه «بدتصمیمی» بیشتر است. هنگامی که تصمیم نهایی و رسمی ایران اعلام شد؛ آنگاه بهتر میتوان آینده را تحلیل کرد.