عذرخواهی پزشکیان/بررسی اظهارات رئیس جمهور درباره کمبود انرژی دراین روز های سرد
اظهارنظر کوتاه است: «باید از مردم عذرخواهی کنیم که در شرایطی قرار داریم که مردم مجبورند مراعات کنند. انشاالله تلاش میکنیم سال آینده این اتفاقات نیفتد. همانگونه که گفتیم یا راه پیدا میکنیم یا راهی میسازیم و نمیگذاریم که شرایط اینگونه بماند. کمک کنیم و دست به دست هم بدهیم ایرانمان را آباد کنیم.»
اظهارنظر کوتاه است: «باید از مردم عذرخواهی کنیم که در شرایطی قرار داریم که مردم مجبورند مراعات کنند. انشاالله تلاش میکنیم سال آینده این اتفاقات نیفتد. همانگونه که گفتیم یا راه پیدا میکنیم یا راهی میسازیم و نمیگذاریم که شرایط اینگونه بماند. کمک کنیم و دست به دست هم بدهیم ایرانمان را آباد کنیم.»
این صحبتهای مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری در مراسم تجلیل از مدال آوران المپیک و پارالمپیک است. شاید دور از ذهن باشد اما یک مقام ارشد پس از سالها پیدا شده که به دلیل ناترازیها عذرخواهی کرده تا عذرخواهی مسئولان افزایش یابد. جامعه ایرانی در سالهای پس از انقلاب صدها اتفاق و رخداد را تجربه کرده، در حسرت یک عذرخواهی ساده یا حتی قبول قصور ماندهاند و عذرخواهی کم و انگشتشمار مسئولان برایشان قابل هضم نیست.
حالا رئیسجمهوری کشور بابت ناترازیها عذرخواهی میکند. از آنجا که همه اخلاق و منش پزشکیان را میشناسند، میدانند که او از صمیم قلب عذرخواهی کرده نه برای آنکه جو جامعه را آرام نگه دارد. با این وجود برخی معتقدند این عذرخواهی دیرهنگام، نمیتواند مردم ناراضی را به سوی رضایتمندی پیش ببرد. در حقیقت این عذرخواهی نمیتواند شکاف بین دولت و آن 60 درصدی که با صندوق رای قهر کرده بودند را کاهش دهد؛ همان 60درصدی که 10 درصد آنها از ترس جنگ و آینده مبهمتر از تاریکی بالاجبار به پزشکیان رای دادند.
در مقابل هستند افرادی که از این عذرخواهی خوشحال شدند که بالاخره یک مقام مسئول در سطوح بالای کشور پیدا شده که علاوه بر قبول مشکل و معضل، عذرخواهی کرده است. پزشکیان همچنین در گفتوگویی با پایگاه اطلاعرسانی دولت، با تأکید بر ضرورت مدیریت مصرف انرژی گفت: «در صورت رعایت مصرف توسط مردم، امکان انتقال گاز برای همه فراهم میشود و دیگر مجبور نخواهیم بود گاز و برق نیروگاهها، تولیدیها و صنایع را قطع کنیم. وجود صنعت و تولید برای چرخش زندگی ضروری است و با همکاری همه میتوانیم چرخه اقتصاد کشور را به حرکت درآوریم.
رونق اقتصادی نیز به بهبود کیفیت زندگی مردم منجر خواهد شد. اگر به جای چهار چراغ تنها یک چراغ روشن باشد، چه اتفاقی میافتد؟ یا اگر گرمایش محیط را کاهش دهیم، میدانید چقدر صرفهجویی خواهد شد؟ اینها در واقع صرفهجویی در سرمایه ملی است. به جای هدررفت این منابع، میتوان آنها را در مسیر تولید، اشتغال و رونق اقتصادی کشور به کار گرفت.» روز گذشته نیز اعلام شد که با تصویب هیئت دولت و به دلیل برودت و آلودگی هوا و با هدف مدیریت بهینه مصرف انرژی، ساعت کاری ادارات تا پایان بهمنماه از ساعت ۸ تا ۱۴ خواهد بود.
پر از ناترازی هستیم
سعید معیدفر، جامعهشناس درباره عذرخواهی رئیسجمهوری به هممیهن گفت: «مسئله عذرخواهی در جامعه مدرن یک هنجار است. از آنجا که معمولاً اصل بر این است که حاکمان منتخب و نماینده مردم باشند، در دنیای توسعهیافته و متمدن اگر نماینده نتواند کارهایی را که بر عهده دارد درست انجام دهد یا کوتاهی وجود داشته باشد، عذرخواهی میکند. این یک امری طبیعی است و حاکی از آن است که حاکمیت با مردم همراهی دارد و مردم هم با این عذرخواهی اعتماد لازم را به حاکمان خود دارند.
اما نکتهای که مهم است این است که تنها آقای پزشکیان عذرخواهی کرده و سوال این است که بخشهای دیگر حاکمیت حاضرند بابت این همه قصور و اجحاف به مردم عذرخواهی کنند؟ حاضرند بگویند که چه بر سر مردم و جامعه آمده که امروز به جایی برسیم که به قول آقای رئیسجمهور این حجم از ناترازیها در حوزه محیطزیست، انرژی، اقتصاد، اجتماعی و... وجود داشته باشد. در شرایطی هستیم که هیچ چیزی جور نیست و دخل و خرج با هم همخوانی ندارد.»
او افزود: «متاسفانه این ناترازیها میراثی است از دولتهای ناکارآمدی که تاکنون برسر کار بوده و نتوانستند برای کم کردن درد و رنج این ملت کاری انجام دهند. این دولتها دائم از کیسه مردم هزینه کردند و نهایتاً تمام هزینهها از جیب مردم برداشته شد. آقای رئیسجمهور شخصیتی نسبتاً مردمی است که صادقانه با مردم روبهرو میشود و میداند که این روش جواب میدهد، حتی اگر سلف ایشان این کار را نکردند و در چشم این مردم نگاه و به آنها ظلم و اجحاف کردند بدون آنکه به هیچ وجه عذرخواهی بکنند. سنت عذرخواهی در سلف آقای پزشکیان نبوده اما در مجموع این سنت خوب است.»
معیدفر با اشاره به اینکه به قول قدیمیها با یک گل بهار نمیشود، تاکید کرد: «وقتی عناصر و اجزای متعدد یک سازمان آلوده باشند و خدوم نباشند، یک نفر حتی رئیس آن سازمان میتواند نقش مهمی ایفا کند؟ این ملت با توجه به همین وعده وعیدهای کاذب اعتماد خود را از دست داده است. ما داستان چوپان دروغگو را در کتابهای دبستان خواندهایم. مردم برای کمک به چوپان میرفتند اما خبری از گرگ نبود. پس از چند بار اعتمادشان از دست رفت و چوپان هر چقدر فریاد زد: «آی گرگ...ای گرگ.» دیگر کسی به دادش نرسید.
حالا داستان این است که آقای رئیسجمهور مسیر خوبی را آغاز کردند اما نمیشود انتظار داشت با این حجم از بدعهدیها مردم به سرعت اعتماد کنند. البته مردم ایران ایشان را باور میکنند چون بخشندهاند و کسانی که به آنها بد کرده را میبخشند. اما در عین حال باید ببینند که چقدر آن سخن و تقاضای بخشش، یک تقاضای عمیق است. این عذرخواهی باید دائم اتفاق بیفتد. آقای پزشکیان و هیئت دولت باید دائم عذرخواهی کنند؛ اگر چه ممکن است مقصر سلف آنها بوده باشد.»
این جامعهشناس با اشاره به اینکه ممکن است به تدریج اعتماد جامعه برگردد، بیان کرد: «اگرچه میدانیم که بخشهایی از حاکمیت اصلاً در اختیار ایشان نیست و این بخشها کار خود را میکنند و به کسی هم پاسخگو نیستند؛ آنها نه حساب پس میدهند نه حاضرند نسبت به کارهایشان عذرخواهی کنند. هر روز هم تلاش میکنند مشکلی را برای مردم ایجاد کنند. اما اصل این اقدام – عذرخواهی – رئیسجمهور را مثبت ارزیابی میکند و معتقدم ایشان همچنان باید قوی در پیشگاه مردم نسبت به خطاهای خود یا سلف خود عذرخواهی کند و امیدواریم که مردم هم آنها را ببخشند.»
او با اشاره به اینکه رئیسجمهور در این عذرخواهی نباید تنها باشد، افزود: «ایشان باید تمام ارکان و سازمانها و هیئت دولت را ترغیب کند که رابطه از بالا به پایین با مردم نداشته باشند بلکه خدمتگزار و پاسخگوی جامعه باشند.»
معیدفر در پاسخ به این سوال که چقدر طول میکشد مردم در رفع مشکلات همراه دولت شوند؟ گفت: «به عنوان کسی که رشته تحصیلی و تخصصام در حوزه مسائل اجتماعی است به نظرم اولین نکته مهم پذیرش مشکل است. متاسفانه تاکنون در دولتهای پیشین و بخشهای متعدد حاکمیت تمام خطاهایشان را توجیه میکنند و به هیچ وجه حاضر به پذیرش مسئله نیستند. در حال حاضر کدام بخش از حاکمیت - جز آقای پزشکیان - اعتقاد دارد که با مشکل روبهرو است؟ کدامیک از بخشهای حاکمیت حاضرند اظهار کنند که خطا کردهاند یا کشور درگیر مسئله است؟ باید بپذیرند که کشور مشکل دارد و در تمام زمینهها ناترازی و بحران وجود دارد و مردم صورت خود را با سیلی سرخ میکنند.
به چه جرأتی در مقابل مردم ادعا میکنید که «ما پیروز و موفقیم؟» قبول مسئله اولین گام است که آقای پزشکیان این موضوع را قبول کند و دیگر ارکان حاکمیت را مجاب کند که در کشور مشکل وجود دارد. حق مردم است که بدانند مسئولانشان پذیرفتهاند که در کشور مشکل وجود دارد، نه آنکه مشکل و مسئله را کتمان کنند و زیر فرش پنهان کنند. مسئولان باید بپذیرند که کشور در وضعیت بحرانی است و در تمام عرصهها این بحران وجود دارد. چرا بقیه به این موضوع نمیپردازند و تنها آقای پزشکیان این حرف را میزند؟ مردم هم حس میکنند که شاید پزشکیان نمیتواند کاری از پیش ببرد که بحرانها را گردن میگیرد. بقیه نهادها که قدرتمآب و دارای اقتدار هستند چرا بحرانها را به عهده نمیگیرند.
اولین گام برای اعتمادسازی در جامعه این است که مجموعه حاکمیت بپذیرد کشور با مسئله روبهرو است. مردم نیز به تدریج قبول میکنند که مسیر در حال تغییر است و قرار نیست مردم دور زده شوند بلکه صادقانه با آنها گفتوگو میشود و میگویند که میخواهند با مردم مشکلات را حل کنند. مطمئن باشید با پذیرش بحران و مشکلات توسط تمام ارکان حاکمیت، رویکرد مردم نیز تغییر میکند و احساس میکنند که باید همگام با حاکمیت برای حل مسائل کشور همت کنند.»
معذرتخواهی خشک و خالی فایده ندارد
ابوالفضل دلاوری، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه نیز درباره عذرخواهی مسعود پزشکیان در کسوت رئیسجمهوری به هممیهن گفت: «معتقدم به هر حال این نحوه برخورد اثر مثبتی در جامعه دارد و کاملاً بین دولتمردان بیسابقه است که معذرتخواهی کنند. اما این کافی نیست و در افکار عمومی ایرانیان با توجه به فرهنگ سیاسی کشور که همچنان به دولت و حاکمیت بدبینانه است و حتی روی این کار دولت نیز لزوماً برداشت مثبت نمیکند و میگویند: «کم آوردند و با یک معذرتخواهی فکر میکنند درست میشود.» این نحوه برخورد باید تکمیل شود.
یک نوع تناقض دیده میشود وقتی مسئول مستقیمتر مانند استاندار همچنان در قالب الگوهای خلاف واقع صحبت میکند یا در فضاهای عمومی اعلام میشود که برودت هوا و آلودگی هوا باعث تعطیلی شده است؛ این اظهارنظرها و زمینهسازیها تناقض ایجاد میکند. حرف آقای پزشکیان صادقانه و درست است که هم عذرخواهی میکند و هم نوید میدهد که سعی بر این است که سال آینده این مشکلات وجود نداشته باشد.» او با اشاره به اینکه اما این برخورد باید توسط عقبه رسانهای دولت بسط داده شود، افزود: «این مسائل باید از حیث اینکه «وضع موجود چیست؟» درست اطلاعرسانی شود.
این به معنای خالی کردن تو دل مردم نیست بلکه واقعبین کردن مردم است تا مشخص شود چقدر کمبود یا همان ناترازی وجود دارد؛ آنهم به دلیل اینکه در گذشته سرمایهگذاریهای کافی نشده است. رفع این مشکل زمان میبرد اما رفع نیازهای حیاتی در اولویت سیاستهای دولت قرار دارد. یعنی هم شرایط موجود را میگویند و هم ریشهها را تشریح میکنند که به سیاستهای اقتصادی و خارجی و... اشتباه گذشته برمیگردد. باید اعلام شود که به لحاظ منابع و درآمدهای ملی دست ما خالی است و باید این مشکلات حل شود.
در عین حال این موضوعات را باید با سیاستهای آتی پیوند بزنند و بگویند که مشکلات با سلام و صلوات حل نمیشود بلکه مشکلات باید به صورت بنیادین حل شود. در حقیقت باید مجموعهای از موضوعات مطرح شود تا نگاه مردم را منصفانه و واقعبینانه کند و همه را به یک صورت قضاوت نکنند و مشخص شود که این مشکلات حاصل سیاستگذاریهای 45 سال گذشته است. توضیح واقعیت باید با ریشهیابی و عمق بخشیدن به راهحلها همراه باشد. این کار رسانههای پشتیبان دولت است. رسانه یعنی اطلاعرسانیهای رسمی که تنها تعطیلیها اعلام نشود بلکه همراه با این نوع انتقال اطلاعات درست برای شکلگیری ذهنیت درست در جامعه باشد. در آخر باید چشماندازی مبنی بر تغییرات نیز ترسیم شود.»
دلاوری با اشاره به اینکه در مجموعه دولت نیز باید یک انسجام و همزبانی به وجود آید، تاکید کرد: «نمیشود آقای پزشکیان صادقانه صحبت کند اما زیرمجموعه دولت با خلاف واقع و توجیه. دولت باید این بحثها را انجام دهد تا هر کسی با سلیقه خود وارد کار نشود. اینجاست که میگویم این موضوع میتواند فرهنگ سیاسی غلط را کمی اصلاح کند. چراکه هم معذرتخواهی پزشکیان مهم است و هم تبیین و هم ترسیم چشمانداز.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مشکلات مختص سه سال دولت قبل هم نیست، گفت: «از سال 84 به بعد هیچ سرمایهگذاریای بنیادی در کشور انجام نشده است. درست زمانی که پول از پارو بالا میرفت مشکل ایجاد شد که زیرساختها اصلاح نشد. درست است که در سه سال گذشته کار را خیلی خراب کردند اما دوره روحانی هم با تحریمها کاری انجام نشد. بنابراین نباید مسائل را به سه سال دولت سیزدهم تقلیل داد. بعد از انقلاب اولویت اقتصاد و زیرساختها نبوده اما از سال 84 به بعد مسئله اقتصاد و زیرساختها از دستور کار خارج شده است.
لازم نیست فرد یا دوره خاصی را بیان کنیم. در این چند دهه به دلایلی آنگونه که باید زیرساختها را متناسب با نیازهایمان اصلاح نکردیم. بخشی از این عدم اصلاح مربوط به تحریم و بخشی سیاستهای غلط بوده است. بخشی هم تفکری بوده که این مسائل را درازمدت نمیدید. اما تا زمانی که یک واقعبینی به وجود نیاید با معذرتخواهی خشک و خالی ذهنیت جامعه را تغییر نمیدهد. بنابراین باید تحلیل و انتظارات معقولی از جامعه داشته باشیم. باید چشماندازی ترسیم شود که گویا «کشتیبان را سیاستی دگر آمده است.» باید رویهها را با بسیج کردن منابع، حذف هزینههای بیخود و جمعآوری امکانات تغییر بدهیم.
با این اقدام، فضایی متقاعدکننده ایجاد میشود و ذهن سیاسی مردم را ترمیم میکند. جامعه ذهن سیاسی ندارد بلکه شعر و شعار میدهند یا بد و بیراه میگویند. سیاسی یعنی واقعیت را بسنجیم و چگونه از امکان موجود میتوانیم بهترین رفاه را در جامعه به وجود آوریم. در حال حاضر این فرهنگ وجود ندارد.»
او افزود: «باید به خاطر داشته باشیم که طول میکشد که توده مردم از عادتها و بدبینیهایی که دارند، فاصله بگیرند. در حال حاضر نیاز داریم به اینکه ملت شنوای بحثهای متفاوتی از سوی دولتمردان باشد.»
دلاوری با اشاره به اینکه اگر ناترازی در کشور وجود دارد به دلیل سیاستهای داخلی و خارجی است، تاکید کرد: «این سیاستها باید اصلاح شود. شاید یک معذرتخواهی کافی نیست و متاسفانه تیم رسانهای و هلدینگ دولت معلوم نیست کجا هستند. تیم اطلاعرسانی باید بتواند شبکههایی ایجاد و پلتفرم درست کند و این مسائل را توضیح دهد تا افکار عمومی در جریان امور قرار گیرند و مردم را نه با پروپاگاندا بلکه با توضیح و تشریح مسائل با دولت همراه کنند.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه دولت نباید وعده بدهد، گفت: «دولت باید با اطلاعرسانی درست مشکلات و موضوعات را به یک مطالبه تبدیل کند و اعلام کند که یکشبه نمیشود مشکلات را حل کرد و این موضوع تنها در اختیار قوه مجریه نیست. اطلاعرسانی مردم را از سطحی بودن دور میکند و دیگر با یک غوره سردیشان نمیکند و با یک مویز گرمی. با این روش دولت از زیر ضربه خارج شده و کل سیستم موضوعیت پیدا میکند.
اما کل سیستم هم به این معنا نیست که تخطئه شود بلکه سیاست وفاق رخ میدهد. سیاست وفاق شعار نیست یک لازمه است و ملزومات اولیه برای حل مسائل است. تا زمانی که انرژی را صرف مسائل واقعی نکرده و در حاشیه باشیم، مشکلات حل نمیشود. رسانه دولت میتواند کارکرد چندجانبه داشته باشد که با اطلاعرسانی درست انتظارات و مطالبات مردم را واقعبینانه کند. کل سیستم باید رویه خود را تغییر دهد. وفاق به معنای همسویی در انجام وظایف است که نوعی تغییر ذهنیت، فرهنگ سیاسی و همزبانی ایجاد میکند که افراد دیگر از وظایف و مشکلات شانه خالی نکرده و تقصیر را گردن دیگران نمیاندازند، بلکه مسئولیت را قبول و به آن عمل میکنند.»
دلاوری تاکید کرد: «باید بستر گفتوگو توسط هلدینگ رسانهای دولت ایجاد شود و فضاهایی ایجاد شود تا بین لایههای مختلف بتوانند مطالبات خود را پیگیری کنند و از اقدامات و اولویتهای دولت به صورت کامل و درست مطلع شوند. مردم نباید اطلاعات خود را از جاهای متفرقه کسب کنند که گاه مخدوش شده است. باید سامانه معتبری وجود داشته باشد و به جای آنکه بد و بیراه بگویند نظرات خود را در قالب راهکارهای معقول ارائه کنند.»