سالم و باطل
عربستان چگونه اولین شگفتی جام را رقم زد؟
عربستان چگونه اولین شگفتی جام را رقم زد؟
خطاهای عربستان و آفسایدهای آرژانتین. این، چکیده نیمه اول بازی نخست گروه سوم بود. آرژانتین با 36 بازی بدون باخت و درحالیکه جامهای قهرمانی آمریکای جنوبی و بینقارهای را در دو سال اخیر با خود داشت، آماده یک بازی آسان بود. برد یا مساوی در این بازی، آرژانتین را به رکورد 37 بازی بدون باخت ایتالیا میرساند. آنها در نیمه اول، به این رکورد رسیدند. با یک گل لیونل مسی از روی نقطه پنالتی به لطف کمکداور ویدئویی. اما پس از این لطف به آرژانتینیها، لطف کمکداور ویدئویی شامل حال عربستان شد. دو گل مسی و لائوتارو مارتینز چنان میلیمتری آفساید اعلام شد که مشابه آن را در ادوار جامجهانی کمتر کسی سراغ دارد. حالا مسی که روی پاسهای پشت دفاع خود برای مارتینز و آنخل دیماریا برای بردن بازیها و رسیدن به جام حساب ویژهای باز کرده بود، با صخرهای بلندتر از هر خط دفاعی مواجه شده است: آفسایدهای میلیمتری داوران ویدئویی. مانعی که در 1986 زمانی که اسطوره بزرگ، دیهگو مارادونا، کشتی آرژانتین را بهسوی قهرمانی پیش میراند؛ در عالم خیال هم نبود، چه برسد در میانه میدان. او در دورانی در زمین خدایی میکرد که داور وسط حاکم مطلقالعنان زمین
بود. حتی کمکداور هم حق نداشت که مداخله کند؛ اگر او نظرش را نمیخواست. اینطور بود که دیهگوی کوتاهقامت میتوانست قبل از دروازهبان انگلستان توپ را با دست بزند و داور هم نبیند و بعدها هم بگوید: «دست خدا بود!».
اما حالا آرژانتین مسی با چشمهای تیزبین و سختگیر تکنولوژی مواجه است. چشمهایی که نهتنها از دست مارادونا که از کتف لائوتارو مارتینز هم نمیگذرند و گلها را یکییکی پرپر میکنند. اگر در نیمه اول، آن دو گل یا دستکم یکی از آنها پذیرفته میشد، آرژانتین در همان نیمه، کار را تمام کرده بود و توفان پنجدقیقهای عربستان، تومارش را بههم نمیپیچید. دستکم، رکورد نباختن حفظ میشد.
عربستان اما کاری کرد کارستان. برخلاف دو نماینده آسیا در دو روز اول مسابقات، آنها یک تیم بودند. سبزپوشان حجاز نه قطر بودند که گویی، جامجهانی برای آنها سیارهای ناشناخته است و حتی در برابر تیم درجهچندمی در حد اکوادور، هیچ حرفی برای زدن نداشتند و نه ایران بودند؛ تیمی ازهمفروپاشیده، ازپیشیاخته و درهمریخته که مقابل انگلستان، سایهای از آن ایران مستحکمِ دو جام قبل برابر آرژانتین، پرتغال و اسپانیا هم نبود. عربستان یک تیم بود. آنها برخلاف ایران، بازیکنان نامداری در لیگهای مهم اروپایی هم نداشتند. نه ستاره پورتو، نه کاپیتانی از فاینورد و نه مهاجم ذخیرهای از لورکوزن آلمان. عربستان بدون هیچ لژیونر اروپایی، مقابل آرژانتینی قرار گرفت که کمنامونشانترین بازیکنان آن، ستارههای آژاکس و اتلتیکومادرید هستند. اما حجازیها مقابل یکی از پرستارهترین تیمهای جام و شانس اول قهرمانی، چنان منظم و منسجم عمل کردند که نهتنها آرژانتینیها که جهان فوتبال را غافلگیر کردند. دوگل ناگهانی و زیبا در عرض پنچ دقیقه از الشهری و الدوساری. دو ستاره که یکی صالح نام دارد و یکی دیگر سالم. چنین بود که گلهای صالح و سالم عربستان، شکست
آرژانتین را در روزی رقم زد که قبل از آن، سه گل باطل زده بود!
اما برد شگفتانگیز دیروز عربستان فقط برآمده از لطف کمکداور ویدئویی به آنها و سختگیری تکنولوژی نبود. سختگیری اصلی را آنها در جریان آمادهسازی به خودشان وارد کرده بودند. این آماده بودن، تیم بودن و قابلاحترام بودن، دیروز در حرکت آنها آشکار بود. عربستان در بازی دیروز، دقیقا همان صفاتی را داشت که طعنهزنان کیهانی دیروز و در مقام توجیه شکست سنگین ایران، آنان را به نداشتن آن تمسخر کرده بودند. جسارت، شجاعت، درک متقابل، هماهنگی، ایستادگی و در یککلام، برنامه تیمی. همان که نه قطر داشت و نه ایران. دو نماینده آسیا که در دو روز اول نشان دادند نه تیم هستند و نه حتی برنامهای برای مقاومت و تخریب بازی رقیب دارند. شاید از قطر انتظار چندانی نبود؛ اما ایران آنهم با سرمربی باتجربهای مثل کیروش همه را با شکست خود متحیر کرد. کیروش در دو جام پیش با ایران نشان داده بود اگر برای گل زدن به تیمهای درجه اول دنیا چندان برنامهای ندارد؛ اما دستکم فرمول ازکارانداختن آنها را بلد است و برای آن برنامه دارد. این برنامه را کیروش قطعا برای انگلیس هم داشت. هرچند ترکیب عجیبی چیده بود؛ اما با همین ترکیب و همین بازیکنان و این نوع تفکر در
دو جام قبل، موفق شده بود. تفاوت تیمهای کیروش 2014 و 2018 با تیم کیروش بازی نخست 2022 این بود که از بیرون زیر فشار بود و از درون فرو ریخته بود. تصویری نمادین و دلهرهآور برای آنان که دغدغه ایران را دارند. این دلهره که در عرصه سیاسی هم دیده میشود، در بازی اول ایران هم دیده شد. بخشی از مردم، فروریختن تیمملی را بهعنوان نمادی سیاسی از وضع موجود میخواستند و بخش دیگر، با همه گلایهها و نقدها شکست آن را نمیخواستند. فارغ از آنکه کدام جریان درست باشد، خروجی این وضعیت، چنددستگی، درهمریختگی و فروریختگی تیم بود.
عربستان دیروز ستارگانی در حد لژیونرهای ایران نداشت. جز برخی موارد استثنا، نیروی انسانی در فوتبال کشورهای عرب (شاید جز عراق) قابلمقایسه با بازیکنان ایران نیست. همانطور که ساختارها و گردش مالی فوتبال ایران، با کشورهای عربی مخصوصا عربستان فاصله دارد. اما تا امروز، آنچه فاصله ساختاری فوتبال ایران با عربستان و قطر و امارات و حتی کرهجنوبی و ژاپن را پر میکرد، وجود سطحی از روح جمعی بود که با اتکا به توانایی فردی و تکنیکی بالاتر، شکافها را کم میکرد و حتی گاه، خود را مدعی ارائه فوتبالی بالاتر از سطح آسیا معرفی میکرد. آنچه در بازی اول ایران نبود، همین روح جمعی بود؛ همان که در بیرون زمین هم تضعیف شده و بازتابهای آن تا درون مستطیل سبز امتداد یافته است. آیا ممکن است تا بازی دوم، اتمسفر بیرون زمین ایران تغییر کند و انسجامی دستکم در حد عربستان پیدا کند؟