چند سوال از دکتر پزشکیان
سلام آقای پزشکیان. به قول خودتان؛ «خدا قوت.» راستش با سلامت اخلاقی و حرفهای که از شما سراغ دارم، سخت است بگویم به انتخابات خوش آمدید. شما زیرمجموعه معدود مسئولان پاکدست ایران میگنجید تا جایی که رقبایتان پروندهای یکهزارم پروندههای خود پیدا نکردند، وگرنه تاکنون آن را برملا کرده بودند. البته معتقدم آوردن صریح نام شما توسط رهبری، ورود شما را به عرصه انتخابات مجلس و ریاستجمهوری سهلتر کرد و تمام راهها را برای رد یا عدماحراز صلاحیتتان بست.
حالا که وارد گود انتخابات شدهاید، برخی انتخاب احتمالی شما را تکرار دوم خرداد میدانند، اما معتقدم راهی سختتر از دوم خرداد۱۳۷۶ در پیش دارید، چراکه آن زمان شکاف بین حکومت و مردم چنین عمیقی نداشت و مردم بذر امیدها را کاشته بودند برای تغییر. اما در این سالها سرخورده شدند، طبقه متوسط رفتهرفته فقیرتر شد و فقرا به فلاکت افتادند.
اعتراضات سراسری، صنفی و اقتصادی هم به اسم اغتشاش سرکوب شدند. اقوام و نزدیکان مقامات بر مناصب گمارده شدند و آنها با آزمون و خطاها، ایجاد رانتها و بیتدبیری ایران را به لبه پرتگاه کشاندند. در این شرایط، جایی برای نفس کشیدن امید در جامعه نمانده است. درست است با آمدن شما انگار جان تازهای به کالبد اصلاحات دمیده شده؛ اما بخش زیادی از مردم همچنان مردد هستند کنارتان بایستند یا نه. میترسند شما هم در این سیستم معیوب از راه به درشوید؛ شمایی که سلامتتان را تایید میکنند.
من هم شما را از سالیان دور میشناسم. آن زمان که بدون پرده با من مصاحبه کردید و گفتید: «مجلس با پزشکان دانهدرشت قرارداد دارد و به همین دلیل است که توانستهاند قاضیزادههاشمی (اولین وزیر بهداشت دولت روحانی) را تهدید به استیضاح کنند.»
من شما را از آن زمان میشناسم که برای احیای خانههای بهداشت مجلس را به توپ انتقاد بستید. من شما را از آن زمان میشناسم که مصوبه اشتباه مجلس عدم تصویب اولیه طرح تحول سلامت را «شوخی مجلس با سلامت مردم» دانستید.
من شما را از آن زمانی میشناسم که میتوانستید وارد کمیسیونهایی در مجلس شوید، همان کمیسیونهایی که دیگر نمایندگان با توصیفهای پرطمطراق برایش سر و دست میشکستند، اما در کمیسیون بهداشت ماندید تا نظرات تخصصی بدهید؛ نه پوپولیستی یا سطحی.
آقای پزشکیان، شما را سالهاست میشناسم و میدانم محافظهکاری در مرامتان نیست و بازیگری را یاد نگرفتهاید. شاید به دلیل محافظهکار و بازیگر نبودنتان در برنامههای تلویزیونی آنطور که باید ظاهر نشدید. پولپاشی هم نمیکنید برای اثبات خودتان. حتی وعده و شعار مالی و پولی پوپولیستی را سبک میدانید برای مردم ایران.
به جای همه آنچه انجام نمیدهید، اتفاق خوبی را رقم زدید و خواستید مردم بیپروا با شما سخن بگویند و سوال بپرسند. من هم میخواهم از شما بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری سوالاتی بپرسم و امیدوارم نهادهای نظارتی و امنیتی هم مانند شما سعهصدر داشته باشند.
1- آقای پزشکیان مردم درماندهاند از بس «نگذاشتند.» یا «نمیگذارند.» را شنیدند. سیدمحمد خاتمی ۸سال این دو کلمه را به کار برد؛ اما یکبار تصمیم نگرفت با پشتوانه مردمی جلوی آنها بایستد. آیا با رای دادن به شما با این کلمات روبهرو نمیشویم؟
2- آقای پزشکیان میدانید که قدرت دولت در برابر قدرت فراتر، تقریباً هیچ است. هنوز چیزی نگذشته از زمانی که حسین امیرعبداللهیان وزیر بود؛ اما شمخانی با وساطت چین وارد مراوده با عربستان شد. بهصراحت میگویم بهتر و باسوادتر از ظریف در رجال سیاسی کنونی حوزه سیاست خارجه نداریم. او بهترین گزینه برای وزارت امورخارجه است. اما آنطور که او هم به صراحت گفته؛ تا دو روز مانند دیگر اعضای کابینه دولت روحانی و مردم از شلیک به هواپیمایی اوکراین خبر نداشته است. چندباری هم به همان بالاییها گفته که «اگر کار خودمان بوده بگویید یه کاریش میکنیم تا جمع شود» و با جواب منفی روبهرو شد. اما او مانند مردم و رسانهها پس از روشن شدن واقعیت شوکه شد.
از کجا معلوم که این قدرت بالا شما را شوکه نکند؟ راستی شما هم در صورت رخداد چنین حوادثی برای «جمع کردن حادثه» اقدام میکنید! یا باز هم مردم با صراحت لهجه و روراستی شما روبهرو میشوند و محرم دانستن مردم را از شعار و ادعا به واقعیت تبدیل میکنید؟