| کد مطلب: ۱۴۶۴۲

سال 1403؛ سال سرنوشت‌ساز

محمد رهبری

محمد رهبری

جامعه‏‌شناس و پژوهشگر شبکه‎های اجتماعی

حدود یک ماه از آغاز سال 1403 گذشته است و از همین حالا به‌نظر می‌رسد در این سال، تحولات مهمی رخ خواهد داد که بر سرنوشت سال‌های آتی اثرگذار است. درحالی‌که ماه فروردین، کم‌خبرترین ماه سال، هنوز تمام نشده، مهم‌ترین اتفاق یک‌سال اخیر یعنی حمله ایران به اسرائیل رخ داده است. برخلاف سال گذشته که تقریباً خالی از هرگونه اتفاق تعیین‌کننده در عرصه‌های داخلی و خارجی بود، در سال 1403 ممکن است نقطه‌عطف‌های مهمی ثبت شود که در این یادداشت از دو منظر داخلی و خارجی به آن خواهم پرداخت.

1- مناسبات داخلی، اقتصاد و سیاست:

از منظر داخلی سال 1403، سالی تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز است. بحران‌های اقتصادی نظیر تورم و کمبود انرژی از جمله گاز و بنزین و برق، امسال بیشتر بر جامعه تأثیرش را نشان خواهد داد. در سوی دیگر اما، اختلافات میان قوا و گروه‌های حاکم نیز به اوج خود رسیده است. انتخابات مجلس در اسفند 1402 نقطه‌ی آشکار شدن تنش‌ها و شکاف‌ها میان گروه‌های حاضر در قدرت بود که منجر به افشاگری‌های پیاپی در میان این گروه‌ها شد. این بحران‌های اقتصادی و سیاسی، پتانسیل این را دارد که سال 1403 را به‌دلایل زیر به سالی سرنوشت‌ساز تبدیل کند:

الف) اقتصاد، جامعه و نارضایتی احتمالی: سال 1403 در حالی شروع شده است که تورم 40 درصدی برای چندین سال متوالی، رمق جامعه را گرفته است؛ این شرایط خیلی مردم را نسبت به وضعیت کنونی معترض کرده یا نسبت به آینده امیدوار باشد. وضعیتی که اکثر مردم ناامیدند، به تعبیر دکتر محسن گودرزی، به خلق یک «جامعه عاصی» منجر شده است. در صورت انباشت خشم در چنین جامعه‌ای، احتمال نارضایتی در آن بالاست.

از سوی دیگر، دولت در شرایطی است که مجبور است تصمیمات سخت بگیرد. در موضوع بنزین این امر خیلی زود خودش را نشان داده است؛ طوری که دولت در تلاش است تا مصرف آن را کنترل کند. با این حال احتمالاً دولت چاره‌ای برای افزایش قیمت بنزین نداشته باشد و این امر می‌تواند منجر به نارضایتی طبقات مختلف شود. بحران‌های زیست‌محیطی، کم‌آبی و کمبود برق نیز احتمالاً در تابستان بیش از پیش خودش را نشان خواهد داد. اما تورم، افزایش قیمت دلار و قیمت کالاهای اساسی نیز به‌تنهایی می‌تواند سبب ناریتی جامعه مستأصل و عاصی را فراهم کند. این در حالی است که مناسبات خارجی هر آن می‌تواند باعث شود تا شرایط اقتصادی نیز در کشور بدتر شود. علاوه بر شرایط اقتصادی، مسائل اجتماعی نیز همچنان پتانسیل آن را دارد که سبب نارضایتی شود. اختلاف و تنش بر سر موضوع حجاب و پوشش، همچنان یکی از موضوعات مهم است.

احتمال نارضایتی اقتصادی و اجتماعی در سال 1403 می‌تواند بر سال‌های آینده سایه بیافکند و از این حیث سال 1403 می‌تواند بر مناسبات سیاسی و اجتماعی آینده تأثیر مستقیمی داشته باشد.

ب) شکاف در میان گروه‌های صاحب قدرت: حاکمیت یکدست، نتوانست وحدت‌آفرین باشد و اختلافات میان گروه‌های صاحب قدرت خیلی زود و در جریان انتخابات مجلس سر باز کرد. در صوت افشاشده از محمدجواد ظریف در روزهای منتهی به سال 1403، بخشی از این تنش‌ها آشکار شده است و در هر دو سو بازیگران بزرگی حضور دارند. لیست مورد ائتلاف قالیباف و حداد عادل، با ائتلاف‌شکنی غیررسمی جبهه پایداری و دولت شکست خورد و این آغاز اختلافاتی است که در سال 1403 خودش را نشان خواهد داد. حتی افشاگری‌ها علیه صدیقی را نیز باید در همین چارچوب ارزیابی کرد.

 این تنش در جریان انتخابات دور دوم مجلس در تهران و همچنین انتخاب هیئت رئیسه مجلس دوباره بروز خواهد کرد و در ماه‌های پایانی سال و با نزدیک شدن به انتخابات ریاست‌جمهوری به اوج خواهد رسید. آینده بسیاری از این جریانات و گروه‌ها درجریان انتخابات رؤسای قوای مجریه و مقننه روشن خواهد شد و همین عاملی تنش‌زاست. از سوی دیگر، اما، با تداوم بحران‌های خارجی و اقتصادی، بعید است که نظام سیاسی تاب و تحمل چنین تنشی را داشته باشد و همین می‌تواند باعث شود که سرنوشت برخی گروه‌های سیاسی تعیین‌تکلیف شده تا دست از ایجاد تنش بردارند. از همین رو، سال 1403 می‌تواند در عرصه سیاست داخلی نیز سالی سرنوشت‌ساز باشد.

2- عرصه خارجی تحولات نظام بین‌الملل:

دنیا دستخوش تحولات بزرگ و مهمی است. در حال حاضر دو جنگ مهم اوکراین-روسیه و فلسطین-اسرائیل بر روابط بین‌الملل تأثیر عمیقی گذاشته و انتخابات ریاست‌جمهوری در ماه نوامبر (آبان‌ماه) در آمریکا، توجهات را به خود جلب کرده است. چه جنگ‌های مذکور و چه انتخابات آمریکا، هر دو بر تحولات آینده حاکم بر ایران تأثیرگذار خواهد بود:

الف) جنگ‌ها: جنگ روسیه و اوکراین یک نقطه‌عطف در مناسبات بین‌الملل محسوب می‌شود. این جنگ به 30 سال همکاری پس از فروپاشی شوروی میان قدرت‌های بزرگ پایان داد و دنیا را وارد دوران جدیدی کرد؛ جنگی که برای روسیه و اروپا بسیار حیثیتی است. آن‌ها شکست در آن را یک تهدید وجودی برای خود تصور می‌کنند و هیچ‌کدام نمی‌خواهند بازنده جنگ باشند. به‌دلیل ارتباط نزدیک ایران و روسیه، برنده و بازنده این جنگ بر مناسبات داخلی ایران خواه‌ناخواه اثرگذار است.

اگر روسیه پیروز جنگ شود، جریانات قدرتمند حاکم از آن منتفع خواهند شد و اگر اروپا پیروز شود، ممکن است اقتدار جریان حاکم لطمه ببیند. این امر خصوصاً از این جهت قابل تحلیل است که جمهوری اسلامی ایران به روسیه پهپاد داده و اکنون زمزمه‌هایی مبنی بر احتمال تحویل موشک‌‌های بالستیک به این کشور نیز شنیده می‌شود؛ امری که برای اروپا قابل تحمل نیست و حتماً به آن واکنش نشان خواهد داد و در صورت پیروزی بر جنگ تلاش خواهد کرد این‌گونه مبادلات نظامی ایران با روسیه را بیش از پیش کنترل کند؛ موضوعی که می‌تواند پای تحریم‌های شدیدتر علیه ایران را باز کند و اقتصاد نحیف ایران را بیش از پیش دچار بحران کند.

در سوی دیگر، جنگ نابرابری که هم‌اکنون میان رژیم اسرائیل و ساکنان غزه در جریان است و جنایت اسرائیل در فلسطین، بر مناسبات داخلی و خارجی در ایران نیز اثر می‌گذارد. ایران به‌عنوان مهم‌ترین کشور حامی محور مقاومت، ارتباط مستقیمی با این جنگ دارد؛ آنچنان که حتی سفارتخانه آن در سوریه مورد تهاجم رژیم اسرائیل قرار گرفته است. افزایش این تنش‌ها احتمال درگیری نظامی میان ایران و اسرائیل را افزایش داده است. نحوه‌ی پایان این جنگ و احتمال درگیری اسرائیل با حزب‌الله و ایران، بر اقتدار منطقه‌ای ایران اثرگذار خواهد بود و تضعیف یا تقویت این اقتدار منطقه‌ای، در داخل و خصوصاً در میان نیروهای وفادار به جریان حاکم، اثرگذار خواهد بود و ممکن است منجر به افزایش اختلافات داخلی شود. در همین راستا، حمله ایران به اسرائیل، اتفاقی بسیار مهم است که می‌تواند بر تحولات سیاسی و اقتصادی سال جاری و سال‌های آتی تأثیر مستقیم داشته باشد. به‌طور مثال، در صورت افزایش این تنش‌ها و حمله اسرائیل به خاک ایران، بسیاری از تحولات سال‌های آتی متأثر از واکنش‌های ایران خواهد شد.

ب) انتخابات آمریکا: پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات 2016 آمریکا و شکست او در انتخابات 2020، بر مناسبات میان ایران و دنیا اثرگذار بود. خروج او از برجام و سخت‌گیری علیه ایران برای فروش نفت تا سال 2020 و آسان‌گیری دولت بایدن در فروش نفت تاکنون، کاملاً بر اقتصاد ایران اثرگذار بوده است. تأثیر انتخابات آمریکا بر مناسبات داخلی در ایران به‌حدی است که برخی معتقدند در صورتی که ترامپ در سال 2020 انتخاب می‌شد، روند انتخابات ریاست‌جمهوری احتمالاً به سمت دیگری می‌رفت و شاید تأییدصلاحیت‌ها شکل دیگری می‌گرفت.

فارغ از این تحلیل‌ها، شکی نیست که نتیجه انتخابات آمریکا، بر اقتصاد و سیاست در ایران اثرگذار خواهد بود. ترامپ رویکرد تهاجمی‌تری نسبت به ایران دارد و پیروزی او می‌تواند فشار تحریم‌ها را بر ایران بیشتر کند و در عرصه سیاسی و رسانه‌ای نیز مخالفان جمهوری اسلامی را تقویت کند. پیروزی ترامپ حتی می‌تواند منجر به پایان جنگ روسیه و اوکراین و پیروزی روسیه در این جنگ شود؛ امری که به‌شکل تناقض‌آمیزی می‌تواند به نفع جناح حاکم در ایران شود.

احتمالا تا پایان سال جاری، نتیجه جنگ‌های روسیه و اوکراین و همچنین اسرائیل و فلسطین روشن شود و تنش میان ایران و اسرائیل به نقطه مشخصی برسد. با مشخص شدن برنده انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا، احتمالاً مناسبات بین‌المللی کاملاً شکلی متفاوت به‌خود بگیرد و ایران هم از این امر متأثر شود.

براساس آنچه گفته شد، جنگ روسیه و اوکراین، جنگ غزه و تنش‌اش میان ایران و اسرائیل، انتخابات آمریکا، بحران‌های اقتصادی و شکاف در میان جریانات حاکم، 5 عاملی هستند که هر یک می‌توانند سال 1403 را تبدیل به سالی سرنوشت‌ساز کنند. در این میان به‌نظر می‌رسد مسئله سیاست داخلی متغیری وابسته به مناسبات خارجی و شرایط اقتصادی باشد؛ در نتیجه احتمالاً همه تحولات بین‌المللی و اقتصادی، بر سیاست داخلی تأثیرگذار باشد. این در حالی است که آغاز تغییر نیز از سیاست داخلی است و با تغییر سیاست داخلی، مناسبات بین‌المللی ایران و همچنین شرایط اقتصادی، می‌تواند بهتر یا بدتر شود؛ موضوعی که خودش را در انتخابات 1404 نشان خواهد داد. به‌عبارت بهتر، انتخابات 1404 نقطه‌ای است که در آن تأثیر هر 5 عامل فوق‌الذکر مشاهده می‌شود و از این جهت آن را باید جدی تلقی کرد.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی