دردسر سوریه برای روسیه
چرا سوریه به پایگاهی امن برای نیروهای روسیه در خاورمیانه تبدیل نشده است؟
چرا سوریه به پایگاهی امن برای نیروهای روسیه در خاورمیانه تبدیل نشده است؟
نیکیتا اسماگین
تحلیلگر ارشد مسائل روسیه
روسیه و ایران چندین سال بود استارت عملیات مشترکی را زده بودند تا ایالات متحده آمریکا را از سوریه و بهطور ایدهآل از کل خاورمیانه خارج کنند. اما با این حال حمله تمامعیار روسیه به اوکراین و در نتیجه همکاری فزاینده مسکو با تهران در واقعیت تاثیر برعکسی داشته است: حضور آمریکا در منطقه در حال افزایش است.
واشنگتن در نهایت توجیه واضحی برای ادامه کمپین خود در سوریه دارد. هر چه روسیه بیشتر در خاورمیانه گرفتار شود، مسکو سختتر میتواند اوکراین را مهار کند.
علاوه بر رویارویی روسیه با ایالاتمتحده، درگیریها در داخل سوریه شدت گرفته و روسیه هم با مشکلات یکپارچهسازی آنچه از نیروهای مزدور واگنر باقیمانده، پس از مرگ دراماتیک یوگنی پریگوژین، رهبر این گروه با نیروهای مسلح روسیه روبهرو شده است. این مشکلات فزاینده، کشور جنگزده سوریه را به دردسری برای مسکو تبدیل کرده و هرگونه امیدی مبنی بر اینکه سوریه حواس رهبری روسیه را از جنگ در اوکراین پرت کند، تضعیف میکند.
از بهار امسال، روسیه اقدامات خود در آسمان سوریه را تشدید کرده است. علاوه بر جنگجویان، این اقدامات حالا نیروهای آمریکایی حاضر در کشور را هدف قرار داده است. هواپیماها و پهپادهای روسیه برخلاف توافقنامههای بین دو قدرت مبنی بر تعیین محدوده فعالیت، از بالای تاسیسات نظامی آمریکاییها عبور میکنند. ارتش آمریکا بارها گزارشهایی از مانورهای خطرناک خلبانهای نیروی هوایی روسیه در ارتباط با پهپادها و جتهای جنگنده آمریکایی منتشر کرده است. با این حال ارتش روسیه ادعا کرده حوادثی که در آسمان رخ میدهند به دلیل نقض توافقنامهها از سوی آمریکاییها بوده است. محدود نگهداشتن عملیات ایالات متحده بخشی از وظایف نیروهای روسیه در سوریه بود اما قبلا بهطور گستردهای مسئولیت نیروی دریایی بهشمار میرفت. حالا از آنجایی که هیچ کشتی روسیای در مدیترانه باقی نمانده، مسکو مجبور شده تا تمرکز خود را به سمت هوانوردی تغییر دهد. پس از حمله روسیه به اوکراین زمانی که ترکیه تنگه بسفر را بهروی ناوهای نظامی بست و دسترسی ناوگان دریای سیاه روسیه از سوریه قطع شد، چرخش نیروهای دریایی برای روسیه به کار بسیار سختی تبدیل شد.
افزایش کشمکشها بین جنگندههای روسیه و آمریکا با افزایش درگیریها میان نیروهای نیابتی ایرانی و آمریکایی در سوریه شدت گرفته است. طبق افشاگریهای رسانهها، تهران و مسکو بهعنوان بخشی از یک تلاش مشترک برای خروج واشنگتن از منطقه، اقدامات خود را با یکدیگر هماهنگ کردهاند. درحالیکه نیروی هوایی روسیه در آسمان بر ایالات متحده فشار میآورد، نیروهای نیابتی ایران حملات موشکی خود را علیه اهداف آمریکاییها، هم در سوریه و هم در عراق انجام میدهند.
هدف از افزایش حملات بیشتر ایجاد رعب و وحشت است تا اینکه آسیب وارد کردن باشد و راکتها معمولاً عمداً به هدف برخورد نمیکنند و در مکانی نزدیک منفجر میشوند. با این حال همیشه هم اینطور نیست و برخی از پرتابها پرسنل پایگاه آمریکایی را کشته یا مصدوم کردهاند. پس از چنین حملهای درسال 2020 بود که دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت دستور قتل سردار قاسم سلیمانی را صادر کرد.
مشکل اینجاست که تلاشهای ایران و روسیه برای بیرون راندن ایالات متحده از خاورمیانه دقیقاً نتیجه عکس داشته و حضور نظامی ایالات متحده در منطقه افزایش پیدا کرده است.
در جولای، واشنگتن علاوه بر نیروهای فعلی، ناوشکن آمریکایی «یو.اس.اس توماس هادنر» را به همراه جنگندههای اف-35 و اف-16 به خلیجفارس اعزام کرد. فقط چند روز بعد، [در ادعایی] بهمنظور حفاظت از کشتیهای تجاری در برابر «فعالیتهای بیثباتکننده ایران در منطقه» دو کشتی دیگر و نیروهای آبی-خاکی نیز اضافه شدند. در نتیجه تعداد سربازان آمریکایی در خلیجفارس در سالهای اخیر به بالاترین میزان خود رسیده است.
برای مقابله با رفتار غیرحرفهای خلبانهای روسیه در آسمان سوریه، جنگندههای اف-22 رپترز نسل پنجم نیز مستقیماً به سوریه فرستاده شدند. ارتش ایالات متحده ادعا میکند هواپیماهای اضافی به بازدارندگی چنین رفتارهایی کمک میکنند.
اقدامات ایالات متحده فراتر از اعزام واحدهای جدید است. در اواخر تابستان، آمریکاییها تلاش کردند تمام نیروهای ائتلاف در سوریه از جمله ساختارهای قبیلهای اعراب و نیروهای دموکراتیک سوریه که پشتوانه آن را کردها تشکیل میدهند، به یک ائتلاف در اطراف پادگان آمریکایی التنف تبدیل کند.
براساس درگیریهای اخیر بین گروههای حامیان آمریکا، ایجاد یک جبهه مشترک فراتر از یک کار ساده و بدون مشکل است. همچنان این حقیقت که ایالات متحده تا این حد تلاش میکند، نشان میدهد واشنگتن هیچ هدفی از تسلیم شدن در برابر فشارهای ایران و روسیه در قبال سوریه را ندارد؛ بهویژه با در نظر گرفتن این موضوع که هرگونه تنش اضافی در سوریه حواس مسکو را از اوکراین پرت میکند.
هدف روسیه از حضور نسبتاً بیسروصدا در سوریه که نیازی به منابع مالی زیادی نداشته باشد یا حواسپرتی از جبهه اوکراین باشد، بهطور فزایندهای غیرواقعی شده است، بهویژه زمانی که حضور بیشتر آمریکا بهدلیل اقدامات تحریکآمیز خود مسکو در سوریه بوده است.
اما با این حال وقوع مشکلات دیگر مستقیماً به روسیه مربوط نیست. دولت بشار اسد دوباره کنترل بیشتر مناطق سوریه را بهدست گرفته اما این لزوماً بهمعنی بازگشت به زندگی عادی نیست. گرسنگی و فساد به اجزای جداییناپذیر چشمانداز اقتصادی-اجتماعی محلی تبدیل شدهاند و اواخر تابستان، اعتراضات بزرگی در چندین منطقه تحت کنترل دمشق شکل گرفت که بعضاً با درگیریهای شدید و گستردهای همراه بوده است. اوضاع آنقدر جدی است که مقامات برای مدتی کوتاه کنترل استان سویدا را از دست دادند.
برخلاف آرامتر شدن اوضاع در سوریه بیثباتی افزایش پیدا کرده است و هیچ راهحلی برای مشکلات اقتصادی کشور وجود ندارد. امسال نیروهای باقیمانده گروه دولت اسلامی در کشور احیا شدهاند و منتظرند از موج جدیدی از نارضایتی استفاده کنند.
تمام اینها در زمانی اتفاق میافتد که روسیه نیاز دارد بفهمد با باقیماندههای ارتش مزدوران واگنر چکار کند. تلاشهای اولیه برای جایگزین کردن شبهنظامیان واگنر در سوریه با سربازان نظامی روسیه ظاهراً این دو تشکیلات را به مرز کشمکشهای نظامی کشانده است. این روند آسان نخواهد بود و تضعیف نفوذ روسیه بهنظر اجتنابناپذیر میآید.
در حقیقت شبهنظامیان واگنر کاری را در سوریه انجام میدادند که وزارت دفاع روسیه بهخوبی نتوانسته بود از عهده آن بربیاید: توسعه ذخایر نفتی، ایجاد روابط با گروههای محلی، تقویت حضور روسیه در مناطق جدید و انجام عملیات شناسایی غیرنظامیان. ارتش روسیه نمیتواند یکشبه به نیرویی مؤثر برای انجام این وظائف تبدیل شود. در هر صورت، واگنر در یک ساختار پیچیده با بلوک اقتصادی و مشاوران سیاسی خود قرار گرفته است. بسیاری از عناصر این گروه بهسادگی هیچ جایی در وزارت دفاع ندارند.
نتایج این مشکلات را میتوان هماکنون در تلاشهای تشکیلات حامی ایرانیها برای گرفتن مناطقی که قبلا توسط واگنرها اداره میشد، دید. میادین نفتی سوریه بهویژه جایزههایی وسوسهانگیز هستند.
موقعیت روسیه در سوریه همچنان به مرحله بحرانی نرسیده اما برخی از چالشها اجتنابناپذیرند. سوریه نهتنها نتوانسته به پایگاهی امن برای سربازان روسی تبدیل شود بلکه بهطور فزایندهای بحران ایجاد میکند؛ هرچند که این بحرانها فعلاً محلی باشند.