نبرد برای تسخیر نهادها و مهندسی وفاداری در آغاز سال دوم ریاست دوم ترامپ
در روزهایی که برنامههای بزرگ نشست سازمان چارلی کرک به اوج رسید، اختلافات و شکافهای درونی ساختارهای ایدئولوژیک و نهادی که دانلد ترامپ به آنها متکی است، به گونهای شفاف و آشکار به رخ کشیده شدند. روز دوشنبه را سیاست انتخاباتی و رسانهای آمریکا با خبر جدی شدن برنامه سناتور تد کروز برای انتخابات آتی ریاست جمهوری از یک سو و حضور مضاعف و بسیار جدی معاون ترامپ در رسانههای مختلف، آغاز کرده است. سازمان چارلی کرک به طور رسمی از ونس برای جانشینی ترامپ در کاخ سفید حمایت کرده است و این در شرایطی است که ترامپ باز هم به کاندیداتوری فکر میکند! در اولین مطلب از سری مطالب ویژه سیاست آمریکایی در آغاز سال دوم ترامپ، به این شکافها پرداختهایم.
نبرد برای تسخیر نهادها و مهندسی وفاداری در آغاز سال دوم ریاست دوم ترامپ
در اواخر سال ۲۰۲۵، در حالی که دانلد ترامپ بر مسند قدرت تکیه زده است، جنبش «ماگا» (MAGA) با واقعیتی متناقض روبروست: پیروزی در صندوقهای رأی، لزوماً به معنای وحدت در جبهه خودی نبوده است. کنفرانس «آمریکافست ۲۰۲۵» (AmericaFest) سازمان Turning Point USA که در سایه ترور مشکوک بنیانگذار آن، چارلی کرک، برگزار شد، پرده از شکافهایی برداشت که فراتر از رقابتهای شخصی، به عمق بنیانهای فکری این جریان نفوذ کرده است.
خلأ نهادی و نبرد برای جانشینی
ترور چارلی کرک در سپتامبر ۲۰۲۵، تنها یک حادثه جنایی نبود، بلکه فروپاشی یک «پل ارتباطی» شاید قدری مهم میان شاخههای مختلف راستگرایان بود. حالا زمینه شکاف بیشتر فراهم شده و نهادهایی مانند «بنیاد هریتیج» و Turning Point USA به میدان نبرد تبدیل شدهاند. در این میان، یک چرخش رسمی و سرنوشتساز رخ داد: سازمان Turning Point USA رسماً از جی.دی. ونس برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ حمایت کرد. این تایید رسمی نشاندهنده تلاشی نهادی برای تثبیت آینده جنبش حول محور یک جانشین مشخص است، در حالی که چهرههایی چون کارلسن و استیو بنن به دنبال رادیکالیزیزم هرچه بیشتر بدنه هستند. نکته مهم اینکه چارلی کرک حداقل فایده که داشت، ایجاد زمینه توجیه شرایط فعلی و دفاع از هر پدیده ترامپی بود. فقدان کرک به خوبی درک میشود اگر به یاد بیاوریم که او یکی از کسانی بود که مدتها بر طبل تئوریهای توطئه اپستین کوبید و پس از بروز نشانههای وحشت ترامپ از اسناد اپستین، به رغم انتقاد ابتدایی از دادستانی فدرال او، یکی از مهمترین نیروهای پاکسازی برای ترامپ بود که تلاش کرد اقدامات ترامپ در عدم انتشار اسناد و دیگر ابعا د داستان را توجیه کند.
ناسیونالیزم مدنی در برابر ناسیونالیزم نژادی: چالش ویویک رمسومی
یکی از عمیقترین گسلها در این جنبش، تعریف «آمریکایی بودن» است که با حضور ویویک رمسومی به اوج خود رسید. ویویک رمسومی در سخنرانی جنجالی خود، مفهوم «آمریکاییِ تبارمند» (Heritage American) را به شدت مورد حمله قرار داد و آن را «احمقانه» توصیف کرد.
او معتقد است آمریکایی بودن یک باور است (ایمان به آرمانهای ۱۷۷۶) و نه یک ژن. این موضوع باعث شد ویویک رمسومی هدف حملات شدید جناحهای رادیکال قرار گیرد که او را به دلیل پیشینه و مذهبش، علیرغم وفاداری به دانلد ترامپ، یک «خارجی» قلمداد میکنند. این درگیری نشان میدهد که حامیان دانلد ترامپ میان یک ناسیونالیزم مدنی چندنژادی یا یک جبهه ناسیونالیزم قومی دچار انشقاق شدهاند.
رمسومی میخواهد فرماندار اوهایو شود و با این وضعیت بیگانهستیزی حاکم بر طیفهای حامی ترامپ، به عنوان یک هندیزاده، فشار ذهنی و سیاسی بر او و کمپینش، طبیعتاً جدی است.
غزه و ابزار انگاری یهودستیزی: نقاب بشردوستی بر چهره رادیکالیزم
پیچیدهترین بخش این بحران در سیاست خارجی نهفته است. بخشی از جناح راست افراطی به شدت به منتقد اسرائیل تبدیل شدهاند. اما این انتقاد، نه از سر دلسوزی برای مردم فلسطین، بلکه به عنوان ابزاری برای ترویج یهودستیزی و پاکسازی نفوذ یهودیان از داخل جنبش محافظهکار به کار میرود.
بسیاری از این چهرههای رسانهای که امروز از «نسلکشی در غزه» سخن میگویند، همان کسانی هستند که سالها خواستار اخراج مسلمانان بودهاند و از تروریزم کلامی علیه اقلیتها استفاده میکردند. برای آنها، مسئله فلسطین صرفاً یک «بهانه استراتژیک» است تا بتوانند چهرههای بانفوذی مثل بن شاپیرو را حذف نمایند. بن شاپیرو در واکنش، کارلسن را به «بلاهت اخلاقی» متهم کرد؛ چرا که با تریبون دادن به این افراد، راه را برای نفوذ نئونازیزم باز کرده است.
تقابل نهادهای رسانهای: شاپیرو در برابر کارلسن
این شکاف ایدئولوژیک به یک نبرد تمامعیار تبدیل شده است. «دیلی وایر» به رهبری شاپیرو نماینده راستگرایی سنتی و طرفدار اسرائیل است، در حالی که شبکه کارلسن به دنبال نوعی انزواطلبی مطلق و پوپولیزم خشمگین است. استیو بنن با حمله به شاپیرو نشان داد که این جناح قصد دارد هرگونه پیوند با نهادهای سنتی را قطع کند تا فضایی برای ناسیونالیزم رادیکال ایجاد نماید.
استراتژی سکوت و ائتلاف ۲۰۲۸: جی.دی. ونس
در میان این آشوب، جی.دی. ونس، معاون رئیسجمهور، در موقعیت ویژهای قرار دارد. او اکنون با حمایت رسمی و علنی Turning Point USA برای سال ۲۰۲۸، به عنوان وارث اصلی دانلد ترامپ تثبیت شده است. ونس در کنفرانس اخیر از محکوم کردن چهرههای رادیکال خودداری کرد؛ سیاستی که نشاندهنده تلاش او برای حفظ «ائتلاف بزرگ» است. با این حال، سوال اینجاست که آیا او میتواند لشکری را رهبری کند که سربازانش در حال شلیک به یکدیگر هستند؟
سناتور تد کروز، اولین چهره مهمی است که رسانهها با جدیتی "نسبی" از برنامهاش برای کاندیداتوری برای انتخابات آتی میگویند. شاید سوال بهتر این است که ونس میتواند فراتر از تعاملات سازمان چارلی کرک و نهادهای افراطی راست، رهبری سیاسی باشد؟