جنگ ترامپ علیه اروپا
سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵ ایالات متحده، بیش از آنکه یک طرح راهبردی باشد، دستورالعملی برای جنگ فرهنگی ترامپ علیه اروپاست.
سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵ ایالات متحده، بیش از آنکه یک طرح راهبردی باشد، دستورالعملی برای جنگ فرهنگی ترامپ علیه اروپاست. اکنون کشورهای عضو، نهادهای اتحادیه و احزاب سیاسی اروپا باید در برابر این نفوذ مخرب ایستادگی کنند.
اگر کسی هنوز تردید داشت که آیا سخن گفتن از «جنگ فرهنگی» دونالد ترامپ با اروپا اغراقآمیز است یا خیر، سند «استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵ آمریکا» جای هیچ ابهامی باقی نمیگذارد. واشنگتن دیگر حتی تظاهر به عدم مداخله در امور داخلی اروپا نمیکند. برعکس، این مداخله را در لفافهای از خیرخواهی («ما میخواهیم اروپا اروپایی بماند») و ضرورت استراتژیک میپیچد. اولویت اصلی چیست؟ «ایجاد و گسترش مقاومت در برابر مسیر فعلی اتحادیه در درون ملتهای اروپایی».
آمریکا آشکارا از متحدان ایدئولوژیک خود حمایت میکند و «نفوذ رو به رشد احزاب میهنپرستی اروپایی» را مایه «خوشبینی بزرگ» میداند. این کشور به جای سیاست خارجی متعارف، وارد یک «جنگ روایی» شده و کلیدواژههای جنگ فرهنگی نظیر «محو تمدنی»، «سانسور» و «از دست رفتن هویت ملی» را تکرار میکند. واشنگتن حتی سلامت دموکراتیک اروپا را زیر سوال میبرد و مدعی است اروپا گرفتار «دولتهای اقلیت ناپایدار» شده که هنجارهای دموکراتیک را پایمال میکنند؛ ادعایی جسورانه از سوی دولتی که خودش چندان به رعایت توازن قوا و نظارتهای نهادی شهره نیست.
در نهایت، دولت ترامپ اتحادیه اروپا را ریشه مشکلات قاره معرفی میکند؛ بازیگری که به زعم او «آزادی سیاسی و حاکمیت ملی را تضعیف میکند». در مقابل، استراتژی امنیتی آمریکا وعده میدهد که از «حق حاکمیت ملتها» دفاع کند. اما وقتی واشنگتن از «خفگی نظارتی» و مقررات دستوپاگیر اروپا گلایه میکند، فراموش میکند بگوید چه کسی از رفع این مقررات سود میبرد. پاسخ روشن است: سیلیکون ولی.
موضع تهاجم فرهنگی آمریکا علیه اروپا ماهها پیش روشن شده بود: از سخنرانی جی.دی.ونس در کنفرانس امنیتی مونیخ گرفته تا مداخله در انتخابات آلمان و لهستان و تحقیر اروپا در عرصههای تجارت و امنیت. راه خروج برای اروپا پیچیده نیست، اما نیازمند بسیج همزمان در چندین سطح است.
نخست، احزاب جریان اصلی باید اعتماد عمومی به اروپا را بازگردانند و از ارزشهای آن دفاع کنند. در این جنگ فرهنگی، ترامپ به متحدی حیاتی برای راست افراطی تبدیل شده است و میانهروها دیگر نمیتوانند اجازه دهند هواداران اتحادیه اروپا ناامید شوند؛ بهویژه در کشورهایی مانند لهستان که بدبینی نسبت به اتحادیه به طرز خطرناکی رو به افزایش است.
کشورهای عضو باید در حوزههایی مانند دفاع، فناوری و مشارکتهای راهبردی با سایر مناطق جهان توسعه یابند. تنها در این صورت است که اروپاییها میتوانند در برابر ترامپ قاطعانه بایستند و بهطور معتبر مسئولیت امنیت خود را بر عهده بگیرند.
از طرفی، اروپا باید تضمین کند که پلتفرمهای رسانههای اجتماعی به ابزاری برای رادیکالیزه کردن و دوقطبیسازی جوامع تبدیل نمیشوند و از قوانین اتحادیه سوءاستفاده نمیکنند. اتحادیه اروپا باید آماده باشد تا قوانین دیجیتال سختگیرانهای وضع کند و در صورت لزوم، پلتفرمها را مجبور به غیرفعال کردن الگوریتمهای دوقطبیساز خود نماید.
انتشار استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵ تنها دو هفته پس از افشای دستور ترامپ به دیپلماتهای آمریکایی برای ممانعت از ایجاد هراس درباره سیاستهای مهاجرتی صورت میگیرد. با این حال، اروپاییها که نگران تحریک واشنگتن و از دست دادن باقیمانده حمایتها از اوکراین هستند، ظاهراً تمایلی به ایستادگی در برابر تجاوز روزافزون ترامپ به حاکمیت اروپا ندارند.
این سیاست مماشات حتی پس از پذیرش یک توافق تجاری عمیقاً نامتقارن با آمریکا در تابستان، ادامه دارد. پاییز امسال نیز با پیشرفت اندکی در اجرای «قانون خدمات دیجیتال» علیه غولهای فناوری همراه بوده و جریمه در نظر گرفته شده برای شبکه اجتماعی «ایکس» (X) بهطور مضحکی ناچیز است. در عوض، اتحادیه اروپا در قالب لایحه جامع پارلمان، از شدت چندین قانون اقلیمی و دیجیتال خود کاسته است.
اکنون طرح «سپر دموکراسی اروپا» که توسط کمیسیون پیشنهاد شده، برای تجهیز اتحادیه در برابر تهدیدات واقعی علیه دموکراسیاش بسیار ضعیف به نظر میرسد. درست است که بخشی از این تهدیدات از مرزهای شرقی اروپا میآیند، اما واقعیت تلخ این است که منشأ این تهدیدات، بهطور فزایندهای از آن سوی اقیانوس اطلس است.