| کد مطلب: ۴۳۵۹۷

پاکسازی چهره استالین

حزب کمونیست روسیه اخیراً مدعی شده که می‌توان در «اعمال و آثار» استالین، «پاسخ‌هایی برای چالش‌های سرنوشت‌ساز امروز» یافت.

پاکسازی چهره استالین

نینا خروشچووا نوه رهبر شوروی سابق و استاد روابط بین‌الملل

حزب کمونیست روسیه اخیراً مدعی شده که می‌توان در «اعمال و آثار» استالین، «پاسخ‌هایی برای چالش‌های سرنوشت‌ساز امروز» یافت. واقعیت این است که ولادیمیر پوتین برای بیش از دو دهه، مشغول اعاده حیثیت از استالین و احیای برخی از بدترین عناصر دوران شوروی بوده است. اوایل این ماه، حزب کمونیست فدراسیون روسیه (KPRF) در کنگره خود، «سخنرانی محرمانه» و تکان‌دهنده نیکیتا خروشچف در سال ۱۹۵۶ را باطل اعلام کرد؛ در آن سخنرانی، خروشچف «کیش شخصیت» استالین را محکوم کرده بود.

روایت حزب کمونیست این است که در زمانه «افزایش تهاجم نظامی‌گری ناتو علیه روسیه»، باید استالین را ستود و از او الگو گرفت، نه اینکه او را تقبیح کرد. در مقابل، قطعنامه حزب، خروشچف را متهم می‌کند که «میراث رهبری ۳۰ ساله استالین» را برای کسب «محبوبیتی بی‌ارزش و زودگذر» به کلی تخریب کرده است. این حزب حتی مدعی است که خروشچف با «کمبود اسناد برای بی‌اعتبار کردن استالین» مواجه بوده و «ثابت شده» که تلاشی هدفمند برای جایگزینی اسناد اصلی با «نسخه‌های جعلی» در آرشیوهای دولتی صورت گرفته است.

این ادعاها حیرت‌آورند. بی‌رحمی و بی‌قانونی سیستم گولاگ یک واقعیت اثبات‌شده تاریخی است.  می‌دانیم که تنها در دو سال اول «پاکسازی بزرگ» استالین، بیش از 1/5 میلیون نفر دستگیر و از این میان، بیش از ۶۸۰ هزار نفر کشته شدند. افزون بر این، با باز شدن آرشیوها در دوران «گلاسنوست» میخائیل گورباچف در اواخر دهه ۱۹۸۰، اسناد جنایات به مراتب هولناک‌تری نیز کشف شد که خروشچف حتی جرأت افشای آنها را نداشت اما به روایت حزب کمونیست، استالین یک «رهبر سخت‌گیر اما منصف» و الگوی «صداقت» بود که «مردم ما را از بردگی و مرگ نجات داد».

پوچی این قطعنامه زمانی آشکارتر می‌شود که بدانیم این حزب که در سال ۱۹۹۳ تأسیس شده، جانشین قانونی حزب کمونیست شوروی (منحل‌شده در ۱۹۹۱) نیست و هیچ اختیاری برای ابطال تصمیمات خروشچف ندارد. یک نماینده ارشد پارلمان نیز به این نکته اشاره کرده، اما نه برای دفاع از خروشچف، بلکه چون حزب حاکم «روسیه واحد» می‌خواهد خود پرچمدار اصلی کارزار «استالینی‌سازی مجدد» باقی بماند.

فرآیند پاکسازی چهره استالین، اندکی پس از به قدرت رسیدن ولادیمیر پوتین در ۲۵ سال پیش آغاز شد. در کتب آموزشی، مانند کتاب درسی «تاریخ معاصر روسیه: ۱۹۴۵-۲۰۰۶»، «دست آهنین» استالین به عنوان ضرورتی برای بقا و پیشرفت یک «کشور تحت محاصره» توجیه می‌شد. کتاب‌های درسی منتشر شده در سال ۲۰۲۳ – یک سال پس از تهاجم تمام‌عیار روسیه به اوکراین – پا را فراتر گذاشته و استالین را چهره‌ای محترم و پیروزمند معرفی کردند (جالب آنکه یکی از نویسندگان این کتاب‌ها، «ولادیمیر مدینسکی»، مذاکره‌کننده ارشد پوتین در گفت‌وگوهای صلح با اوکراین بود). همزمان با تلاش رژیم پوتین برای بزک کردن چهره استالین در حافظه عمومی از طریق کتاب‌ها و مجسمه‌ها، آثار شوم «استالینی‌سازی مجدد» بیش از پیش آشکار می‌شود.

سرکوب شدید مخالفان جنگ اوکراین و موج مرگ‌ومیر در میان نخبگان روس، از جمله این آثار است. جدیدترین مورد، خودکشی «رومان استاروویت»، وزیر حمل و نقل و فرماندار سابق منطقه کورسک بود. استاروویت به تازگی به دلیل ناکامی در جلوگیری از نفوذ نیروهای اوکراینی در سال گذشته، از کار برکنار شده بود. در دوران پوتین، همچون دوران استالین، اگر قدرت حاکم شما را مقصر بداند، شما مقصرید و باید هر مجازاتی را بپذیرید. در چنین فضایی، خودکشی به آخرین شکل «نافرمانی» تبدیل می‌شود. در واقع، برخی مقامات دوران استالین نیز همین راه را برگزیدند.

«ویساریون لومینادزه»، رئیس حزب کمونیست گرجستان، در سال ۱۹۳۵ برای فرار از دستگیری به سینه خود شلیک کرد. «میخائیل تومسکی»، از بلشویک‌های قدیمی، در سال ۱۹۳۶ خود را کشت و در یادداشتی، هرگونه مشارکت در توطئه ضدشوروی را انکار کرد، اما پس از مرگ محکوم شد. خودکشی «سرگو ارژنیکیدزه» اما نوعی دیگر از اعتراض بود؛ این دولتمرد برجسته شوروی در سال ۱۹۳۷ و در اوج «پاکسازی بزرگ»، پس از آزار و اذیت وحشیانه برادرش، در ناامیدی به زندگی خود پایان داد.

چنین خودکشی‌هایی در میان مقامات عالی‌رتبه، استالین را به خشم می‌آورد، زیرا آنها را نشانه عدم صداقت و فریبکاری می‌دانست. ظاهراً پوتین نیز از آخرین اقدام نافرمانی استاروویت به همین اندازه خشمگین بود، تا جایی که به دستیارانش دستور داد تاج گلی را که طبق پروتکل به مراسم تدفین فرستاده بودند، پس بگیرند. 

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار