آزمایش تحمـل برلین/جنگ غزه دیدگاه آلمان درباره اسرائیل را تغییر داده است
در روزهای اخیر با وجود انتقادهای غیرمعمول آلمان از اسرائیل، برلین همچنان به ارسال کمکهای تسلیحاتی خود ادامه میدهد.

در روزهای اخیر با وجود انتقادهای غیرمعمول آلمان از اسرائیل، برلین همچنان به ارسال کمکهای تسلیحاتی خود ادامه میدهد. چند روز پیش یوهان وادفول، وزیرخارجه آلمان برنامه اسرائیل برای گسترش شهرکسازیها در کرانه باختری اشغالی را محکوم کرد و گفت: «حتی بهعنوان دوست هم نمیتوانیم این موضوع را نادیده بگیریم.» وادفول که کنار همتای اسرائیلی خود سخنرانی میکرد، تاکید کرد که سیاست شهرکسازی مخالف قوانین بینالمللی است.
انتقادهای وادفول پس از آن بود که هفته گذشته فردریش مرتس، صدراعظم جدید آلمان با لحنی تند ازسرگیری حملات اسرائیل در نوار غزه را محکوم کرد. او از عباراتی استفاده کرد که تا حالا هیچ رهبری در آلمان بهکار نبرده و برای کشوری که از نظر سنتی نزدیکترین متحد اسرائیل شناخته میشود، کاملاً منحصر به فرد است. مرتس میگوید که میزان آسیبها به غیرنظامیان غزه را «دیگر نمیتوان بهعنوان جنگ علیه تروریسم حماس توجیه کرد.» روزنامهنگاران اشپیگل در گزارشی که در ادامه خلاصهای از آن را میخوانیم به مرحله جدید روابط آلمان و اسرائیل پس از جنگ غزه پرداختهاند:
اوایل ماه می، «دوست واقعی اسرائیل و مردم یهود» در اقامتگاه رسمی رئیسجمهور اسرائیل در اورشلیم مورد استقبال آیزاک هرتزوگ قرار گرفت؛ مجتمعی با در و پیکری زنگزده که به «بیت هاناسی» (خانه رئیسجمهور) شناخته میشود. مهمان، فرانک والتر اشتاینمایر، همتای آلمانی هرتزوگ است. این دو سیاستمدار دهههاست که همدیگر را میشناسند. اشتاینمایر علناً هرتزوگ را با نام خودمانی «بوژی» (بهمعنی کسی که مرفه و باکلاس است) صدا میکند و رابطه همسرانشان هم به همین اندازه نزدیک است.
میزهای گرد بزرگی برای مراسم شام تعبیه شدهاند و یکی از این میزها که برای رؤسایجمهور آلمان و اسرائیل و همسرانشان است، از بقیه جدا شده است. روبهروی این میز سن بزرگی با 2 میکروفن مجهز شده است. هنگامی که هرتزوگ مهمانش را مورد تحسین و تمجید قرار میدهد و مدال افتخار را تقدیم میکند، پیشغذاها سرو میشوند.
هرتزوگ با لحن خاصی میگوید: «از طرف مردم اسرائیل و از طرف نسلهایی که بهیاد دارند و آنهایی که در آینده میآیند، از دوستی استوار شما در سختترین دوران ما تشکر میکنم. همانطور که شما گفتید: دوستی بین آلمان و اسرائیل یک نعمت است که یک وظیفه هم هست.» یکی از مهمانان این لحظه را پرشور توصیف میکند. بعد نوبت سخنرانی اشتاینمایر میشود. رئیسجمهور آلمان که به زبان انگلیسی صحبت میکند، معمولاً مرد واقعبینی است و در آن شب لحنش کمی حالت شعرگونه به خود گرفته بود.
اشتاینمایر میگوید: «هر سفر به اسرائیل، ضربان قلب مرا تندتر میکند». او در ادامه میگوید که اسرائیل نقش بسیار عمیقی در شخصیت امروز من داشته است: «بهعنوان یک سیاستمدار و حتی بیشتر از آن بهعنوان یک انسان». این مراسم به بهانه 60 سالگی تاسیس روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و جمهوری فدرال آلمان برگزار شد. هرتزوگ یک روز قبل از آنکه دو نفری به اسرائیل سفر کنند، در برلین با اشتاینمایر دیدار کرده بود.
واقعیت این است که مسائل بسیاری بین این دو شریک وجود دارد. فرانک والتر اشتاینمایر در سخنرانی خود درباره رابطه اسرائیل و آلمان از هفتم اکتبر 2023، روزی که حماس به اسرائیل حمله کرد و باعث شد اسرائیل عملیات خود را برای تصرف غزه به بهانه نابودی این گروه اسلامگرا آغاز کند، صحبت کرد. او به مخاطبان خود از صلحی میگوید که بهنظر بسیار دور از دسترس است و سخنرانی خود را با این عبارات تمام میکند: «آلمان در کنار شماست.» سپس، ایوری لیدر، ستاره پاپ اسرائیلی ترانه «تصور کن» جان لنون را میخواند: «تصور کنید همه در صلح زندگی میکنند».
در همان شب، حدوداً در 70 کیلومتری جنوبغرب اورشلیم در بیتهانون، یحیی حمد نمیداند چگونه شکم خانوادهاش را سیر کند. حمد میگوید شرایط هیچوقت تا این اندازه ترسناک نبوده است. حمد، 50 ساله، با همسر و 7 فرزندش در بیت هانون زندگی میکند. یک روز پیش ذخیره آردشان تمام شد. او در گفتوگویی تلفنی به اشپیگل میگوید که حالا چند بسته برنج و نودل با چند قوطی کنسرو برایشان باقی مانده. «ذخایر ما دارد تمام میشود و قیمتها بهشدت بالا رفتهاند.»
حمد میگوید، سازمانهای امدادی هیچچیزی برای توزیع ندارند. یک وعده غذایی برای خانواده حالا معادل 25دلار هزینه دارد و حمد با اینکه پیش از جنگ شغل خوبی داشته و در دانشگاه القدس کارشناس فناوری اطلاعات بود و همچنان بخشی از حقوق خود را دریافت میکند، اما از پس هزینه خرید غذای خود برنمیآید.
این خانواده 9 نفره از اواسط ژانویه در دوران آتشبس به شمال غزه بازگشتند و در یک پناهگاه 4در6 متری نزدیک ویرانههای خانهشان که در آغاز جنگ بمباران شد زندگی میکنند.
احتمالاً هنوز اجسادی زیر آوار خانه همسایه دفن شدهاند. حمد میگوید: «همش بوی گندیدگی میآید.» بوی گند با بوی فاضلات و زبالههایی که در هر گوشه جمع شدهاند، قاطی میشود. همهجا پر از حشره است و شبها موشها بیرون میآیند. حمد میگوید، شب گذشته به یک سگ گرسنه حمله کردند. بدن کودکان پر شده از نیش حشرات و از آب آلوده و سوءتغذیه خارش و دلدرد گرفتهاند.
دو دختر کوچک حمد از گرسنگی گریه میکنند. حمد به آنها میگوید که باید آب بخورند و شبها زودتر بخوابند. اما صدای مداوم جنگ خوابیدن را مشکل کرده: صدای تیراندازی، انفجار و صدای مداوم پهپادها. چند روز پیش یک هلیکوپتر اسرائیلی به یکی از اهداف نزدیک برخورد کرد و همسر و فرزندان حمد از ترس به گریه افتادند. «نمیتوانستم از آنها محافظت کنم». ملک کوچکترین دختر حمد گهگاهی میپرسد که کی میتواند به مدرسه برگردد؟ «ما دیگر آیندهای در اینجا نداریم. جهان به ما خیانت کرده است.»
فرانک والتر اشتانمایر روابط آلمان و اسرائیل را «نعمتی» توصیف کرد که بدون شک هم درست میگوید، حتی اگر برای رابطهشان در سال 1965 التزامی وجود داشت. بهسختی میتوان انتظار داشت که فقط 20 سال پس از آزادی اردوگاههای کار اجباری، هم کشور دموکراتیک آلمان و هم اسرائیل دموکراتیک وجود داشته باشند؛ چه برسد به ایجاد روابط دیپلماتیک.
بیش از هر کشور دیگری، اسرائیل آلمان را مجبور میکند تا هویت خود را زیر سوال ببرد و از خود بپرسد که چهکسی است و چهکسی میخواهد باشد. اسرائیل سرزمین نجاتیافتگان هلوکاست است. افرادی که اگر آدولف هیتلر و بسیاری از حامیان آلمانیاش راه خود را میرفتند، باید منقرض میشدند.
درسهای هلوکاست برای اسرائیل و آلمان میتواند کاملاً روبهروی یکدیگر قرار بگیرد: آلمانیها وعده میدهند تا هیچوقت دیگر مرتکب جنایت نشوند، اسرائیلیها هم هیچوقت قربانی نباشند اما این موضوعی را در ارتباط عمیق بین دو کشور بر اساس تجربیات مشترکشان تغییر نمیدهد.
سال 2008، آنگلا مرکل، در سخنرانی خود در کنست، پارلمان اسرائیل، به رابطه نصف و نیمه آلمان و اسرائیل اسمی داد: او گفت که امنیت اسرائیل آلمانی از نظر سیاسی بهخاطر مصالح دولت یا Staatsräson است؛ عبارتی که اشاره میکند رابطه بین اسرائیل و آلمان نمیتواند رابطه نرمالی باشد. درس گرفتن از هلوکاست بهمعنای این است که هر کاری امکان دارد انجام دهیم تا امنیت اسرائیل تضمین شود.
اما جنایت هلوکاست چه معنایی برای آلمان دارد؟آیا این کشور اساساً مسئولیتی در قبال اسرائیل یا در قبال یهودیها در سراسر جهان دارد؟ یا آیا مسئولیت جلوگیری از نسلکشی و انسانستیزی بیشتر را، فارغ از اینکه چهکسی و کجا مرتکب جرم میشود، دارد؟ هم «جنایت علیه بشریت» و هم نسلکشی مفهوم فاجعه جهانی را نهادینه کرده است.
این امر آلمان را مقید میکند. چندین کشور وجود دارند که بهاندازه آلمان از نظم مبتنی بر قانون بهشدت حمایت میکنند. اما زمانی که به رابطه با اسرائیل مربوط میشود، آلمانها این نظم را بسط دادهاند. منافع ملی همیشه موضوع سرراستی نیست و میتواند متناقض باشد. دستکم همیشه اینطور بوده است. اما جنگ غزه تردیدی را در توافق اسرائیل و آلمان ایجاد کرده است. اسرائیل همیشه مورد استثنا قرار میگیرد. اما حالا، تناقضها آنقدر زیاد شدهاند که دیگر نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
از دوم میاسرائیل برای بهزانو درآوردن حماس، ورود غذا و کمکها به غزه را مسدود کرده و حملات نظامی را با خشونتی بیشتر از قبل آغاز کرده است. نیروی هوایی اسرائیل بارها و بارها بیمارستانها و مدارسی که از آنها بهعنوان پناهگاه استفاده میشود بمباران کرده است. غیرنظامیان تقریباً هر روز کشته میشوند. اسرائیل از حملات خود با این ادعا که حماس اغلب در این سازهها یا کنار آنها پناه گرفتهاند، دفاع کرده است. شواهد چنین ادعاهایی هیچوقت ارائه نشدهاند.
آمار مرگ و میر در دوران سفر اشتاینمایر هم رو به افزایش بود. در عین حال همچنان گروگانها در تونلهای حماس زندانیاند. بسیاری از آنها ممکن است زنده نباشند و خانوادههایشان با این عدم قطعیت زندگی میکنند. محاصره غزه پیامدهایی هم دارد. سازمانهای امدادی بینالمللی هشدار دادهاند که خطر گرسنگی در غزه بالا و در حال افزایش است. نزدیک به نیم میلیون نفر بهشدت در معرض خطر قرار دارند. هماکنون از هر دو کودک یک نفر از عدم امنیت غذایی رنج میبرد.
در این میان، دولت اسرائیل در دوران نخستوزیری بنیامین نتانیاهو علناً از اهداف خود برای اخراج فلسطینیها یا اجبار آنها به ترک اراضیشان صحبت کرده تا اساساً این باریکه را برای همیشه تصرف کند. نتانیاهو بهطور مرتب میگوید که میخواهد طرح ترامپ برای «ریویرای خاورمیانه» را اجرایی کند. کمی پیش از دیدار با رئیسجمهور آلمان، نتانیاهو درباره مردم غزه میگوید: «اگر ما راهی برای خروج به آنها بدهیم، من به شما میگویم، بیش از50درصد ترک میکنند. از نظر من خیلی بیشتر.» حرفی که کمتر از حمایت از اخراج دستهجمعی مردم غزه نیست؛ آن هم در همان روزی که با رئیسجمهور آلمان دیدار میکند. آیا آلمان واقعاً میتواند به حمایت خود از این مرد ادامه دهد؟
اشتاینمایر کاملاً آگاه است که باید موازنه ظریفی ایجاد کند. برنامه سفر او، بهاندازه کافی گواه است؛ برنامهای که شامل دیدارهای الزامی با سیاستمداران ارشد اسرائیل بلکه دیدار از یک کیبوتص، توقفی طولانی در کتابخانه ملی اسرائیل و دیدار از موسسه علوم وایزمن، یکی از مهمترین موسسات تبلیغاتی در اسرائیل است. او با روشنفکران اسرائیلی دیدار کرد تا درباره جامعه مدنی اسرائیل و وضعیت دموکراسی در داخل و درخواست آنها از اشتاینمایر برای انتقال این نگرانی به نتانیاهو گفتوگو کند.
اشتاینمایر در اعلامیه مطبوعاتی دفتر ریاستجمهوری آلمان بر «لزوم فوری بر برجسته کردن چشماندازهای سیاسی برای چگونگی پایان دادن به جنگ» تاکید کرده است.
حتی دونالد ترامپ، پس از توافقهای اخیر با کشورهای عربی بر این موضوع اصرار نکرد که روابط خود با اسرائیل را آغاز کنند. بههمین ترتیب، در مذاکره برای آزادی گروگانهای اسرائیلی-آمریکایی نتانیاهو را دور زد؛ ترامپی که چند هفته پیش ویدئوی عجیب و غریبی از خود با هوش مصنوعی منتشر کرده بود که روی ساحل غزه کنار نتانیاهو نشسته. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه بهتندی از نتانیاهو انتقاد میکند و میگوید که اقدامات او «غیرقابل قبول» است و محاصره غزه را «رسوایی» خطاب میکند. گاهی تصور میشود که آلمان تنها دوست باقیمانده برای اسرائیل است.
اظهارات یوهان وادفول، وزیر خارجه جدید آلمان در اواسط میدر اسرائیل هیچ اثری در از بین بردن این تصور نداشت. وادفول میگوید «کاملاً واضح» است که با وجود طرحها برای مکانیسم جدید توزیع کمکها در غزه، اسرائیل را نمیتوان به نقض حقوق بینالملل متهم کرد. اما این هر چیزی هست جز «واضح». سازمانهای کمکی این راهحل ساختگی آمریکا را ناکافی میدانند و میگویند که معیارهای کافی برای کمکهای بشردوستانه را ندارد. آنها اساساً آن را ابزاری برای جابهجایی جمعیت همزمان با دفع انتقادها میبینند.
پس از فاجعه هفتم اکتبر که در آن حماس و متحدانش 1200 نفر را کشتند و بیش از 250 گروگان را با خود به غزه برگرداندند، اسرائیل ابتدا ابراز همدردیهای گستردهای از اکثر جامعه جهانی دریافت کرد. پس از حملات عربها در آغاز جنگ یوم کیپور در سال 1973، هفتم اکتبر بزرگترین شوک در تاریخ اسرائیل و مرگبارترین روز برای یهودیان از پایان جنگ جهانی دوم محسوب میشود. در همین راستا، نسبت به امنیتشان، که اصول اولیه پروژه صهیونیسم را تشکیل میدهد، ناگهان شک و تردیدی بهوجود آمد. زمانی که عکسهای برخی از فلسطینیهایی که این حمله را جشن گرفتند، دست به دست شد، بسیاری از اسرائیلیها متقاعد شدند که «هیچ بیگناهی در غزه وجود ندارد.»
اسرائیل در پاسخ غزه را بمباران کرد و بعدها نیروهای زمینی خود را فرستاد. جا دارد متحدان اسرائیل حداقل از نتانیاهو بپرسند که برنامه اقدام بعدی خود را مشخص کند. اما جو بایدن، رئیسجمهور پیشین آمریکا در تلاشهایش برای تعدیل واکنش اسرائیل شکست خورد. سپس مدتها طول کشید تا اینکه درخواست کاهش خشونت از سوی آلمان شنیده شود. آلمان هیچوقت بهطور جدی توقف ارسال سلاحها به اسرائیل را در نظر نگرفت.
در نتیجه جنگ به کارزاری تلافیجویانه بدون هیچ نقشهراهی تبدیل شد. تا امروز مشخص نیست که چه کسی یا چه گروهی میتواند جایگزین حماس در غزه شود. نتانیاهو از انتقام و «پیروزی کامل» میگوید؛ هدفی مبهم که به او اجازه میدهد جنگ را کماکان ادامه دهد. نخستوزیر که به فساد متهم است و در دادگاه محاکمه میشود به این شرکای ائتلافی خود نیاز دارد. علاوه بر آن، او میخواهد از تحقیقات رسمی در ماجرای هفتم اکتبر جلوگیری کند.