بنیامین نتانیاهو خوشبین بود که با بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سفید، اسرائیل سرنوشت متفاوتی خواهد داشت. درحالیکه بیشتر کشورهای جهان خود را برای عواقب روی کار آمدن دوباره ترامپ آماده میکردند، نخستوزیر اسرائیل از تکرار چشمانداز روابط نزدیک با رئیسجمهور آمریکا که خود را «بهترین دوست اسرائیل» معرفی میکرد، شوق و هیجان داشت.
شلمو بنعامی، سیاستمدار و دیپلمات پیشین اسرائیلی که در روند مذاکرات پیمان صلح کمپ دیوید در سال 2000 نیز شرکت داشت، میگوید: «نتانیاهو مدتها بود که دونالد ترامپ را رئیسجمهور رویاهایش میدانست که هرگونه اختلاف باقیمانده بین اسرائیل و آمریکا را از بین میبرد و در نتیجه قدرت نتانیاهو را تقویت میکند». هفته گذشته دولت اسرائیل تصمیم گرفت تا عملیات نظامی خود را علیه حماس گسترش دهد؛ تلاشی که به اشغال غزه ختم میشود. نتانیاهو با این تصمیم مردم و ارتش خسته اسرائیل را به اشغال همیشگی غزه میکشاند، منافع اسرائیل از جمله عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان را که بهعنوان بخشی از استراتژی کلان آمریکا برای خاورمیانه بود و همین چند سال پیش بسیار محتمل بهنظر میرسید، قربانی میکند.
همانطور که بنعامی میگوید، نتانیاهو فقط به یک چیز اهمیت میدهد: تضمین بقای دولتش. اما ترامپ در دولت دوم خود همچنان در مورد پایان دادن به دوران درگیری نظامی آمریکا در خاورمیانه ثابت قدم مانده است و هیچکس، حتی یک متحد نزدیک هم نمیتواند ترامپ را مجبور به انجام کاری کند که او نمیخواهد. ترامپ تا زمانی که منافع آمریکا بهخطر نیفتد، هیچکاری برای جلوگیری از ادامه جنگ اسرائیل در غزه انجام نخواهد داد.
منتقدان نتانیاهو بر این باورند که آمریکا در خاورمیانه جنگهای اسرائیل را برایش انجام میدهد و ترامپ تلاشهای خود را برای جلوگیری از باز شدن پای آمریکا به جنگهای دیگر انجام داده است. بسیاری از تحلیلگران نیز از این اقدامات ترامپ حمایت میکنند و آن را گام مثبتی برای پیشگیری از شروع جنگهای جدید در خاورمیانه میدانند.
با اینکه نتانیاهو در سال 2018 توانست ترامپ را متقاعد کند که از توافق هستهای با ایران خارج شود، در حالی که منتظر چراغ سبز او برای حمله به تاسیسات هستهای ایران بود، ترامپ مذاکره با ایران را آغاز کرد. بنعامی میگوید، برای ترامپ دستیابی به یک توافق که بتوان از آن بهعنوان یک پیروزی بزرگ یاد کند مهمتر از مفاد آن است. ترامپ قطعاً این فشار را احساس میکند تا به توافقی بهتر از آنچه باراک اوباما در سال 2015 انجام داد، برسد.
بههمین منظور ترامپ با خوشحالی از تهدید نظامی اسرائیل بهعنوان اهرمی در مذاکرات استفاده میکند (حتی با اینکه حمله نظامی آمریکا علیه ایران احتمال بسیار کمتری دارد) اما در نهایت ترامپ سرنوشت سیاسی خود را به جهانبینی نتانیاهو و تئوکراتهای فاشیست گره نخواهد زد.
ترامپ بهدنبال «تغییر بزرگ» در خاورمیانه است نه آن تغییری که رهبران آمریکایی با زور سلاح در نظر دارند. این همان چیزی است که در سخنرانی ترامپ در سفر به خاورمیانه بهوضوح اعلام شد. او در ریا ض به شکست «مداخلهگرایان» اشاره کرد و از آیندهای وعده داد که در آن «مردم از کشورها، مذاهب و عقاید مختلف شهرها را با یکدیگر میسازند، نه با بمباران یکدیگر.» در مورد حوثیهای یمن، آمریکا از ابتدا قاطعانه در کنار اسرائیل بود و حتی حملات هوایی خود را به سایتهای مرتبط با حوثیها در یمن انجام داد. اما ترامپ بهطور ناگهانی یک توافق آتشبس را اعلام کرد: حوثیها حمله به کشتیهای آمریکایی در دریای سرخ را در ازای توقف حملات آمریکا متوقف میکنند. توافقی که اسرائیلیها را کاملاً شوکه کرد. لیندزی گراهام سناتور جمهوریخواه کارولینای جنوبی میگوید که ارتباط نزدیکی با اسرائیل دارد و آنها از شرایط کنونی سوریه نگرانند. علاوه بر اینها در برنامهریزی تور بزرگ ترامپ به خاورمیانه، سفر به اسرائیل انجام نشد.
زمانی که ترامپ در کاخ پادشاهی عربستان با احمدالشرع، رهبر جدید سوریه دست داد و وعده داد که تحریمهای این کشور را لغو میکند، نمایش واضحی از آن بود که دیپلماسی خاورمیانهای رئیسجمهور آمریکا اسرائیل را بهحاشیه رانده است. ترامپ درباره احمدالشرع که زمانی با القاعده ارتباط داشت، گفت: «مردی سرسخت، با گذشتهای بسیار قوی است» ترامپ گفت که او به تحریمها پایان میدهد چون بسیاری از آنها بر رژیم قبلی اعمال شده بودند و میخواهد به دولت جدید «شانسی برای عظمت بدهد.»
ترامپ در این سخنان نوعی بیاعتنایی را متوجه دیدگاههای نتانیاهو کرده که دولتش احمدالشرع را «جهادگرا و تروریست» خطاب میکنند. از ماه دسامبر که شورشیان بهرهبری احمدالشرع توانستند بشار اسد رئیسجمهور سوریه را از قدرت کنار بزنند، ارتش اسرائیل صدها بار سوریه را بمباران کرده است. در دهههای اخیر، برای رؤسایجمهور آمریکا از هر دو حزب، اسرائیل عمدتاً جایگاه ویژهای در قلب سیاست خارجی آمریکا در منطقه داشته است. نتانیاهو که در بیشتر دو دهه گذشته در قدرت بوده، همیشه بازیگر مهمی در گفتوگوهای خاورمیانه بوده، حتی با اینکه گاهی همتایان آمریکایی خود را خشمگین کرده است.
البته هنوز هیچ نشانهای وجود ندارد که ثابت کند ایالات متحده آمریکا روابط تاریخی خود را با اسرائیل رها کرده یا به حمایت اقتصادی و نظامی خود از آن پایان میدهد. ترامپ در پرواز از ریاض به دوحه در هواپیمای ایرفورس وان گمانهزنیها درباره بهحاشیه راندن اسرائیل را رد کرد. او به خبرنگاران گفت: «اصلاً اینطور نیست. رابطهای که من با کشورهای خاورمیانه دارم، برای اسرائیل هم خوب است.»
اما سفر چندروزه ترامپ به خاورمیانه تاکید بر داینامیک جدیدی دارد که در آن اسرائیل، بهویژه نتانیاهو نادیده گرفته شدهاست. در عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، ترامپ فرصتی را برای توافق صلح با ایران و یمن و معاملههای هزارمیلیارد دلاری با کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس و پولسازی برای خود، خانواده و دوستانش پیدا کرد.
ترامپ همیشه با رهبران کشورهای حاشیه خلیجفارس رابطه نزدیکی داشته است. عربستان سعودی 2 هزار میلیارد دلار در کسب و کار جرد کوشنر، داماد ترامپ سرمایهگذاری کرده است. قطر هم اعلام کرده که هواپیمای لوکس 400 میلیون دلاری را هدیه میدهد. در گذشته عربستان و قطر در مداخلات آمریکا نفوذ داشتند. بهگزارش متیو پتی، روزنامهنگار مستقل که برای اندیشکدههای نیولاینز، میدل ایستآی، ریسپانسیبل استیتگرافت و همچنین مجله ریزن مینویسد، این کشورها از نفوذ خود برای مقابله با «دشمنان مشترک» مثل ایران و سوریه استفاده میکردند.
اما چشمانداز کشورهای حاشیه خلیجفارس تغییر کرده است. آنها از رخدادهای سوریه راضیاند و بهگفته متیو پتی موفقیت در مهار حملات موشکی یمنیها نشان داده است که «حتی محافظت مستقیم آمریکاییها نمیتواند از هزینههای جنگهای بیشتر برای کشورهای حاشیه خلیجفارس» پیشگیری کند. آنها همچنین از گسترش درگیری اسرائیل و فلسطین و سرایت آن به کشورهای دیگر نگرانی دارند.
البته که کشورهای عربی باوجود تغییر دیدگاههای خود همچنان به محافظت آمریکا نیاز دارند. ترامپ در کنار ژستهای صلحطلبانهاش، توافقی برای فروش 142 میلیارد دلار سلاح به عربستان را امضا کرده است. روز بعد ترامپ توافقی که از قبل برای فروش 2 میلیارد دلار پهپاد به قطر تعیین شده بود، امضا کرد. در هر صورت امضای این توافقها صدها نفر از مشاوران نظامی و پیمانکاران دفاعی را به این منطقه باز خواهد کرد.
ایتامار رابینوویچ، سفیر اسرائیل در آمریکا میگوید که ترامپ ظاهراً علاقه کار کردن با نتانیاهو برای پایان دادن به جنگ غزه را از دست داده است، چون «این حس را دارد که به هیچ جایی نمیرسد. نتانیاهو موضع خود را دارد و از آن کوتاه نمیآید. حماس هم از موضع خود کوتاه نمیآید. بهنظر بنبست ناامیدکنندهای است.»
عمر دوستری، سخنگوی نتانیاهو هرگونه شکاف در روابط بین دو کشور را انکار میکند و به دو سفر نتانیاهو به کاخ سفید در چند ماه گذشته و اظهارات اخیر ترامپ درباره نتانیاهو که گفته بود «ما درباره تمام موضوعات در یک طرف هستیم»، اشاره میکند. اما تغییر جهتگیری دیپلماتیک دولت آمریکا در چند هفته گذشته مورد توجه قرار گرفته است. ترامپ هماکنون در حال رسیدگی به چند پرونده از جمله روسیه و اوکراین، ایران و یمن است که در دو مورد آخر بدون مشارکت نتانیاهو پیش میرود.
ترامپ با اعلام آتشبس با شبهنظامیان حوثی در یمن آن هم در زمانی که حوثیها در حال حملات موشکی به اسرائیل بودند، خیلیها را شوکه کرد. زمانی که اسرائیل در رهگیری یک موشک شکست خورد، این موشک به فرودگاه بنگوریون در تلآویو اصابت کرد و برای چند هفته پروازها مختل شدند.چند روز بعد دولت ترامپ آزادی عیدان الکساندر، گروگان آمریکایی-اسرائیلی در غزه را بدون مشارک اسرائیل رقم زد.
آزادی آخرین گروگان آمریکایی در غزه
به گفته دو مقام اسرائیلی، یک مقام فلسطینی و یک مقام آمریکایی کانال پشتپردهای که منجر به آزادی الکساندر شد با پیامی از سوی مقامات حماس به بیشرا بحبح، رهبر پیشین «عرب آمریکاییها برای ترامپ» آغاز شد. بهگزارش آکسیوس اهمیت آن در این است که حماس بهدنبال راهی برای متقاعد کردن ترامپ برای فشار بیشتر بر اسرائیل بود و تیم ترامپ میخواست که آخرین گروگان زنده آمریکایی در غزه را آزاد کند.
بحبح، تاجر فلسطینی-آمریکایی که به ترامپ در جمعآوری رایدهندگان عرب در انتخابات 2024 کمک کرد، به میانجی غیرمنتظرهای تبدیل شد. در اواخر آوریل، یکی از مقامات حماس در خارج از غزه با بحبح تماس گرفت با این امید که بتواند با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ صحبت کند. بهگفته یکی از مقامات اسرائیل به آکسیوس، راهاندازی کانال پشتپرده طول کشید اما درنهایت مومنتوم خود را بهدست آورد.
دستکم 20 پیام بین دو طرف در تماسها و پیامکها به بحبح ارسال شد. بهگفته یک مقام آگاه، بحبح همچنین با خلیل الحیه، مذاکرهکننده ارشد صحبت کرده بود. ویتکاف با کمک مقامات قطری و بحبح در نهایت حماس را راضی کرد که آزاد کردن الکساندر، بدون درخواست چیزی در ازای آن، برای ترامپ اهمیت زیادی خواهد داشت. ناداو استراچلر، مشاور پیشین نتانیاهو میگوید که نخستوزیر اسرائیل همچنان با ترامپ رابطه دارد اما نوع رابطه آنها با رؤسایجمهور پیشین آمریکا متفاوت است.
او میگوید: «با بایدن، نتانیاهو تصمیمها را به تعویق میانداخت. در مورد ترامپ بهمحض اینکه اتفاقی میافتد، تصمیمگیریها بدون اطلاع نتانیاهو انجام میشوند. این تغییری است که افراد بسیاری را در اسرائیل نگران میکند.» ترامپ در سفر خود به خاورمیانه تمایل خود به معامله با ایران را تکرار کرد که میتواند از نیاز به استفاده از حمله نظامی علیه تاسیسات هستهای اجتناب کند. ترامپ در قطر گفت که ایالات متحده آمریکا «مذاکرات بسیار جدی با ایران برای صلح درازمدت» انجام میدهد که اگر به توافق برسند «محشر» است.
این دقیقاً برعکس خواسته نتانیاهوست. نخستوزیر اسرائیل دولت ترامپ را تشویق به حمایت یا حتی مشارکت در حملات نظامی علیه ایران کرده بود. ترامپ تاکنون مسیر دیگری را رفته با اینکه بهطور مرتب احتمال حملات گسترده در صورت شکست مذاکرات را باز گذاشته است. استراچلر میگوید: «در قلب ماجرا بیش از هر موضوع دیگری ایران قرار دارد. میراث نتانیاهو در معرض خطر است.»
تصمیمگیری برای چگونگی توافق با ایران متفاوت از تصمیم رئیسجمهور آمریکا برای لغو تحریمهای سوریه نیست. شک و تردید عمیقی در اسرائیل وجود دارد که دولت جدید احمدالشرع به یک نیروی تندرو ضداسرائیلی تبدیل خواهد شد. مقامات اسرائیلی میگویند که حملات برای نابودی تسلیحات رژیم بشار اسد است که حضور آن را در نزدیکی مرز شمالی اسرائیل محدود میکند. در مقابل اعلامیه ترامپ درباره لغو تحریمها استقبال از وعدههای الشرع مبنی بر متفاوت بودن اوست تا بتواند به شاهراه اقتصادی بهشدت مورد نیاز خود دسترسی پیدا کند.
در کل، اقدامات رئیسجمهور چرخش فوقالعادهای حتی از دور اول ترامپ است؛ زمانی که اسرائیل اولین مقصد سفر خارجی او بود. یکی از اولین اقدامات ترامپ در آن سفر اعلام این بود که آمریکا سفارت خود را از تلآویو به اورشلیم منتقل میکند، نمایشی سمبولیک از همبستگی با نتانیاهو. فعلاً بهنظر میرسد ترامپ میخواهد مسیر خود را برود، حتی با اینکه مشاورانش اصرار دارند که رابطهاش با نتانیاهو محکم باقی میماند. رئیسجمهور دیگر با اسرائیلیها مثل ملتی بیبدیل در خاورمیانه یا تنها دموکراسی در دریایی از اقتدارگرایی نگاه نمیکند.
آمریکا از نظر نظامی به بسیاری از پایگاههای خود در عربستان سعودی و قطر برای اعمال فشار در منطقه از جمله پایگاه هوایی العدید درست در نزدیکی دوحه نیاز دارد. ترامپ بهدنبال تعمیق روابط با ترکیه است؛ کشوری عضو ناتو که از جنگ اسرائیل در غزه بهشدت انتقاد کرده و در مقطعی به توهینهای شخصی بین نتانیاهو و رجب طیب اردوغان کشیده شد.
از نظر اقتصادی، ترامپ کشورهای حاشیه خلیج فارس را مکانهای قابل اعتماد و معتمدان ثروتمندی برای تجارت میداند. به گزارش نیویورکتایمز ترامپ میخواهد عربستان سعودی به توافقنامههای آبراهام برای عادیسازی روابط با اسرائیل بپیوندد اما بهنظر میرسد متوجه شده تا زمانی که جنگ در غزه ادامه دارد، این اتفاق نخواهد افتاد. در عوض او بر توافقهای تجاری با پادشاهی عربستان متمرکز شده است. ترامپ در سخنرانی خود در ریاض خبر از «آینده روشن خاورمیانه» داد و رهبران منطقه را «مدرن و در حال ترقی» خواند.
چالش نئوکانها
دونالد ترامپ درسخنرانی خود در ریاض تیکهای هم به «نئوکانها» و «مداخلهگرایان» انداخت. او گفت: «برای جهان مهم است که بداند این تحول بزرگ (در خاورمیانه) از سوی مداخلهگرایان غربی یا افرادی که با هواپیماهای زیبا پرواز میکنند، برای شما سخنرانی میکنند که چگونه زندگی کنید و امورات خود را چگونه اداره کنید، اتفاق نیفتاده.»
ترامپ در ادامه گفت: «در نهایت، آنهایی که بهاصطلاح سازندگان ملت نامیده میشوند، بهجای سازندگی بیشتر ملتها را ویران کردند و مداخلهگرایانی در جوامع پیچیده دخالت میکردند که حتی درکی از خود نداشتند.» ایدئولوژی نئوکانها که بر پایه «مداخله خارجی یا چشمانداز تغییر رژیم» است که در سال 2003 باعث حمله دولت جورج دبلیو بوش به عراق شد، حالا برای ترامپ جایگاهی ندارد و او به دنبال معامله در مسائل مختلف از اوکراین گرفته تا افغانستان و چین است.
به گزارش الجزیره، ترامپ با اینکه خود را رئیسجمهور «صلح» میداند اما قصد دارد بودجه سالانه پنتاگون را یک هزار میلیارد دلار افزایش دهد. آنچه عیان است فاصله گرفتن ترامپ از سیاست خارجی نئوکانهای داخل دولتش است و خود را در موقعیت ترویجکننده حقوق بشر یا دموکراسی در خارج از مرزهای آمریکا قرار نمیدهد. موضع «اول آمریکا» و شک و تردیدها نسبت به ناتو با دستورالعمل رئالیستها همسوست اما تحریکپذیری و دیپلماسی منحصراً شخصی او از رئالیسم سنتی فاصله دارد. در عین حال ترامپ درخواست خروج کامل نظامی یا دیپلماتیک از امور جهانی را اعلام نکرده که او را با انزواگرایان متفاوت نشان میدهد.
ترامپ از سیستم جهانی کنونی ناراضی است و آن را بهطور ناعادلانهای ضد آمریکایی میداند.
او میخواهد واشنگتن از قدرت عظیم نظامی و اقتصادی خود برای تعیین قوانین جهانی به موازات کاهش مشارکتها و تعهدات آمریکا به دیگران بهره ببرد. متیو بوروز از اندیشکده استیمسون میگوید که ترامپ برتری آمریکا را میخواهد اما نمیخواهد برای رسیدن به این هدف هزینه بدهد. بوروز در ادامه میگوید: «اما همزمان، ترامپ بهنوعی معتقد است که آمریکا میتواند به کشورهای دیگر بگوید که چه زمانی از جنگیدن دست بکشند و آنچه آمریکا میخواهد را انجام دهند.» امری که کاملاً مخالف تفکرات هژمونیک است. ترامپ با تهدید به اعمال تعرفهها و گاهی اعمال خشونت بهعنوان راهی برای تسلیم دیگر کشورها سعی میکند به خواستههایش برسد. اما در برخی موارد مانند کانادا، قدرت ملیگرایی کشورها در تقابل با او قرار میگیرد.
پس از اعلام خبر توافق ترامپ با حوثیهای یمن که مانع از حملات آنها به کشتیهای آمریکایی (نه اسرائیلی) میشود، اسرائیلیها شکاف بیشتری را میان رئیسجمهور «اول آمریکا» و اسرائیل دیدند. چند روز بعد، گزارشها نشان دادند که ترامپ میخواهد به سعودیها اجازه دستیابی به فناوری هستهای غیرنظامی را بدهد بدون اینکه خواستار عادیسازی روابط پادشاهی عربستان با اسرائیل شود؛ پیششرطی که جو بایدن، رئیسجمهور پیشین آمریکا تعیین کرده بود. پس از اعلام آزادی عیدان الکساندر، که در نتیجه مذاکره مستقیم آمریکا به حماس و بدون مشارکت اسرائیل انجام شد، بسیاری از اسرائیلیها فکر میکردند که آیا آنها متحد بعدی آمریکا خواهند بود که کنار گذاشته خواهند شد؟
دنیس راس، فرستاده ویژه پیشین وزارت خارجه در امور خاورمیانه که هم در دولت دموکرات و هم در دولت جمهوریخواه خدمت کرده میگوید، نگرانیهای اسرائیلیها از مذاکرات ترامپ با ایران و دیگر کشورهایی که برای اسرائیل تهدید محسوب میشوند «در نظر گرفته نشدهاند یا اگر هم در نظر گرفته شدهاند، مورد بیتوجهی قرار گرفتهاند.»
صداهایی که در دولت ترامپ طرفدار حضور کمتر نظامی آمریکا در خاورمیانه است بر مخالفان این ایده غلبه کرده است. راس میگوید: «آنچه شما میبینید این است که ترامپ ایدهای از آنچه برای منفعت ماست، دارد و این در اولویت است. او ماهیت منافع ما در خارج از کشور را نه از طریق چارچوب امنیتی و ژئوپلیتیکی بلکه در قالب اقتصادی، مالی و تجارت میبیند.» راس در ادامه میگوید: «ترامپ این دیدگاه را دارد که ما سالانه به آنها 4 میلیارد دلار کمکهای نظامی میکنیم. من کارهای زیادی برای حمایت از اسرائیلیها انجام میدهم.»
مایک هاکبی، سفیر آمریکا در اسرائیل در گفتوگویی درباره اظهارنظرها مبنی بر اینکه دولت اهمیتی به نگرانیهای اسرائیل نمیدهد، میگوید که «آمریکا هیچ نیازی به اجازه گرفتن از اسرائیل ندارد» تا بخواهد با حوثیها به توافق صلح برسد. او در عین حال گزارشهای رسانهها مبنی بر اینکه ترامپ و نتانیاهو با هم خوب نیستند را غیرمسئولانه خواند.
به گزارش واشنگتنپست، مایک والتز، مشاور امنیت ملی پیشین ظاهراً پس از آنکه هماهنگیهای بسیاری با نتانیاهو درباره گزینههای نظامی علیه ایران انجام داده، ترامپ را عصبانی کرده و در نتیجه از سمت خود برکنار شده است. بهگفته یکی از مشاوران نتانیاهو که درخواست کرده ناشناس بماند: «در شعار «آمریکا را دوباره باعظمت میکنیم» ما طرفدار بیبی نیستیم. ترامپ تسلیمناپذیر است: او میخواهد افراد تفنگها را زمین بگذارند.»
بهگفته مقامات اسرائیلی و تحلیلگران ظهور بدبینها به اسرائیل در واشنگتن بهویژه در داخل حزب جمهوریخواه که از نظر سنتی به اسرائیل نزدیکاند، چالش جدیدی ایجاد کرده است.
دهههاست که رؤسایجمهور آمریکا، از جمهوریخواه مانند جورج دبلیو بوش گرفته تا دموکرات مثل باراک اوباما، با اسرائیل درباره دامنهای از مسائل از سیاست شهرکنشینی در کرانه باختری تا استراتژی در قبال ایران اختلافنظر پیدا کردهاند، اسرائیل برای مقابله به حامیان خود در کنگره آمریکا روی آورده است. اما با این حال پس از آنکه نتانیاهو و برخی از حامیان اسرائیل از ترامپ حمایت کردند، تعدادی از قانونگذاران جمهوریخواه مثل مارجری تیلور گرین (ا ایالت جورجیا) با رئیسجمهور متحد شدند و بهطور فزایندهای از اسرائیل روی برگرداندند.
با این حال حتی این تصور که نتانیاهو توجه ترامپ را از دست میدهد میتواند تصویر عمومی نخستوزیر کهنهکار اسرائیل مبنی بر اینکه خیلی بهتر از رقبای داخلی میتواند سیاستهای آمریکا را هدایت کند و در آنها نفوذ داشته باشد، خدشهدار میکند.
یکی از سفرای پیشین اسرائیل میگوید خیلیها در اسرائیل فراموش کردهاند که ترامپ «طرفدار شهرکسازی نیست، او مخالف الحاق کرانه باختری است و از طرح دوکشوری حمایت کرده است.»
ماجرای تقابل ترامپ با نئوکانها به همین حالا محدود نمیشود. آنهایی که دولت جورج دبلیو بوش را راضی کرده بودند به عراق حمله کند در سال 2016 نیز بهدنبال «نجات دموکراسی» آمریکایی و حزب جمهوریخواه از یک دشمن اقتدارگرا بودند: دونالد جی ترامپ.
جیکوب هیلبران، کارشناس ارشد شورای آتلانتیک و دبیر مجله سیاست خارجی «نشنال اینترست» سال 2016 در نیویورک تایمز مینویسد: «نئوکانها درست میگویند که ریاستجمهوری ترامپ احتمالاً افتضاحی را در سیاست خارجی بهپا میکند که دستکم بهخاطر شخصیت غیرقابل پیشبینی و تمایل شدید به درگیری با رهبران خارجی است. اما آنها در اینکه او بهگونهای خطری برای دستورالعملهای سنتی حزب جمهوریخواه است، اشتباه میکنند. برعکس ترامپ بازگشتی به ریشههای حزب داشته. این نئوکانها هستند که خود را نخود هر آشی میکنند.»
فرستاده ویژه سیاست خارجی ترامپ پیشتر نیز از آنهایی که تلاش میکنند از مذاکرات ترامپ برای اعمال محدودیت بر برنامه هستهای ایران انتقاد کنند، میگوید که آنها «نسبت به اقدام نظامی تبعیض قائلند» ولی ترامپ میخواهد دیپلماسی را در اولویت اصلی روابط خارجی قرار دهد.
استیو ویتکاف پیشتر در گفتوگویی تاکید کرده بود «عناصر نئوکان بر این باورند که جنگ تنها راهحل مسائل است.» او میگوید که ترامپ «به صلح از طریق قدرت معتقد است».
در تیم ترامپ همچنان شکافی بین نئوکانهای سنتگرا مثل مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، مایک والتز و پیت هگزت وزیر دفاع و حامیان «اول آمریکا» مثل جیدیونس و تولسی گابارد و حتی استیو ویتکاف، مشاور ترامپ که در واقع شغل اصلی وزیر خارجه را برعهده دارد، وجود دارد. ترامپ تاکنون نفوذ نئوکانها را رد کرده است. اینکه در نهایت چه اتفاقی میافتد هنوز سوالی است که پاسخ قاطعی برای آن وجود ندارد؛ همانگونه که دور اول ریاستجمهوری ترامپ پر از شواهد متناقض است.
به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید