سرمای روابط برلین و پاریس
در آستانه شصتمین سالگرد پیمان الیزه روابط فرانسه و آلمان رو به افول نهاده است
در آستانه شصتمین سالگرد پیمان الیزه روابط فرانسه و آلمان رو به افول نهاده است
درحالیکه فقط چند روز به شصتمین سالگرد معاهدهای باقی مانده که روابط فرانسه و آلمان را پس از دو جنگ جهانی دوباره برقرار کرده بود، ارتباط برلین و پاریس متزلزل شده است. جنگ روسیه علیه اوکراین اختلافات اساسی میان این دو کشور دوست و متحد را نمایان کرده است.
شاید انتخاب واژهها هنگام صحبت درباره هر کدام از کشورها از سوی دیگری باشد که اطلاعات بیشتری درباره رابطه بین فرانسه و آلمان را توصیف میکند. یکی از مشاوران امانوئل مکرون در یک روز کسلکننده زمستانی پاریس میگوید، رئیسجمهور فرانسه از لحاظ اخلاقی هیچوقت درباره زوج آلمان-فرانسه صحبت نمیکند. زمانی که درباره رابطه دو کشور صحبت میکنید به طور خودکار با مباحثی مانند وفاداری، عشق، ازدواج و طلاق روبهرو میشوید؛ به عبارت دیگر، واژگانی که در رابطه میان پاریس و برلین جایگاهی ندارند.
این روزها، فرانسویها علاقهای به رمانتیک کردن رابطهشان با آلمان ندارند. ساکنان کاخ الیزه، دفتر ریاستجمهوری فرانسه میگویند: «امانوئل مکرون یک استراتژیست است. برای رئیسجمهور، اقدامات مشترک اروپاییها یک ضرورت ژئوپلیتیکی محسوب میشود، نه یک موضوع درام.»
سالها بود که دوستی آلمان و فرانسه که با از سرگیری روابط غیرمحتمل دو دولت بعد از دو جنگ جهانی آغاز شد، بهعنوان نوعی داستان عاشقانه مورد تجلیل قرار گرفته است. علاقهای دیوانهکننده میان هلموت کوهل، دموکرات مسیحی و صدراعظم پیشین آلمان و فرانسوا میترانِ سوسیالیست، بیستویکمین رئیسجمهور فرانسه یا بعدها به شکل پیوندی سرنوشتساز میان آنگلا مرکل، سیاستمداری که در اروپا طولانیترین مدتزمان خدمت را در کارنامه خود دارد و امانوئل مکرون، رئیسجمهور بسیار جوان و بهشدت عجول فرانسه تبدیل شد. این تصویر تقریبا همیشه نادرست بوده، اما حالا اصلا متصور نیست.
به گزارش اشپیگل جنگ اوکراین چالشهای تاریخی را در روابط فرانسه و آلمان ایجاد کرده است؛ مشکلات حیاتی بسیاری از جمله داشتن یک سیاست دفاعی مشترک، تامین انرژی در آینده و موقعیت یکپارچه اروپا در قبال روسیه. به عبارت دیگر، مشکلاتی که یا قبلا از آنها اجتناب شده یا در دیدارهای مختلف سیاستمداران آلمان و فرانسه در سطح وزارت به بخشهای کوچکتری تقسیم شده است. این موضوع حالا تمام شده است. با وجود جنگ دیگر هیچ فضایی برای هیچگونه دست روی دست گذاشتن و بیعملی باقی نمانده است.
موضوع دیگری نیز وجود دارد که این دو کشور متحد را تحت فشار قرار میدهد. فرصت بسیار کمی باقی مانده تا آلمان و فرانسه نشان دهند که برای چالشهای جدید رابطهشان آمادگی دارند. در 22 ژانویه، معاهده الیزه که زمانی شارل دوگل و کنراد آدناور با آن دوستی فرانسه و آلمان را پایهگذاری کردند، 60 ساله میشود. به همین مناسبت مکرون دعوتنامه رسمیای را برای مراسمی در دانشگاه سوربن پاریس و سپس در کاخ الیزه فرستاده است. اگر همهچیز بهخوبی پیش رود، پس از چند ماه سخت، پیامی به بقیه اروپا فرستاده میشود. چند موقعیت بیشتر برای خودنمایی باقی نمانده که میتواند با موفقیت یا شکست عظیمی همراه باشد.
دانیان کوهن بندیت، سیاستمدار کهنهکار حزب سبز چند روزی است که مثل همیشه در کافهای در منطقه 14 پاریس نشسته است. هتلی که در آن اقامت دارد همیشه آنجا را بهخاطر انرژی خورشیدیاش رزرو میکند و چسبیده به این رستوران است.
کوهن بندیت از زمانی که به یاد دارد زندگی خود را بین آلمان و فرانسه گذرانده است. مردی 77ساله که کودک جنگ است. کوهن-بندیت علاقهمند به بیان ماجرایی است که چگونه درست پس از فرود متفقین در نرماندی بهدنیا آمده است. در سالهای 1968، شورش دانشآموزان در پاریس، چگونه فرانسه او را از ورود به زادگاهش ممنوع کرده بود. کوهن-بندیت که در آن زمان 23ساله بود، به دنبال سرنگونی دولت بود. او چندین سال بعد به یکی از مشاوران غیررسمی مکرون تبدیل شد.
این سیاستمدار عضو حزب سبز، این روزها نگران است چون هیچ پاسخی برای سوالهایش درباره جنگ متجاوزانه روسیه علیه اوکراین نمیشنود: «تصور ما از معماری امنیتی اروپایی چیست؟ اینکه فرانسه یک قدرت هستهای است چه معنیای برای آلمان دارد؟»
برداشت کوهن-بندیت این است که پاسخ مکرون و شولتز در مقابل گسست عظیم روابط که بر اثر جنگ بهوجود آمده، به اندازه کافی قوی نبوده است. او میگوید: «شولتز فاقد ژن اروپایی لازمی است که هلموت کوهل داشت. مکرون آن را دارد، اما همهچیز را از دریچه لنز فرانسه نگاه میکند. وقتی که مکرون درباره سیاست تسلیحاتی اروپا صحبت میکند، اساسا منظورش سیاست تسلیحاتی فرانسه است. در نهایت، هر دو کشور در ذهنیت ملی خود گیر کردهاند.»
مات و مبهوت در بحران
با وجود اعلام اطمینان از نبود هیچ مشکلی، روابط فرانسه و آلمان دچار بحران شده است. این حقیقت که دو کشور مهم اروپایی مواضع متضادی دارند چون دارای منافع متفاوتی در زمینه سیاست انرژی، اقتصادی و دفاعی هستند، غافلگیرکننده نیست. اما حالا در بحران، انتظارات بسیار بالاست که همه آنها با یک صدا صحبت میکنند.
آیا عقبنشینی آلمان از ارسال تانک به اوکراین بعد از ماهها مذاکره، نشانهای از وحدتی است که همه منتظر آن بودند؟ کوهن-بندیت میگوید: «قطعا همینطور بود و این حقیقت که کشورها با هماهنگی عمل کردند، اتفاق خوبی بود. اما چرا آنها به اندازه کافی بزرگ نشدهاند که با هم به آن پاسخ دهند؟ من نمیتوانم این موضوع را بفهمم.»
در هفته اول ژانویه، مکرون ناگهان اعلام کرد که فرانسه تانکهای رزمی سبک AMX-10RC را به اوکراین عرضه میکند. مقامات دفتر مکرون تاکید کردند که این تصمیم، فرانسه را به اولین کشوری تبدیل میکند که تانکهای جنگی ساخت غرب را در اختیار اوکراین قرار داده است.
مکرون پیش از این با همتای اوکراینی خود ولودیمیر زلنسکی تلفنی صحبت کرده بود. رئیسجمهور اوکراین در طول مکالمه مرتبا لیست بلندی از تسلیحاتی که کشورش نیاز داشت را خواند. ظاهرا زلنسکی در گفتوگو با شولتز، صدراعظم آلمان نیز درخواستهای مشابهی را مطرح کرده است. برلین معتقد است که تعهد مکرون برای ارسال تانک به اوکراین، تصمیمی بود که شرکای آلمانی فرانسه قبل از اعلام آن در جریان
قرار نگرفته بودند.
اگر واقعبینانه بگوییم، تلاشهایی برای هماهنگ شدن دو کشور وجود داشت. اواسط دسامبر، مشاوران امنیت ملی آمریکا، فرانسه و انگلیس اولین گفتوگوهای مخفیانه درباره اقدامات بعدی در تحویل تسلیحات را برگزار کردند.
همه میترسیدندکه حلقه موجود ارسال تسلیحات خیلی زود نمیتواند به کار خود ادامه دهد. گزارش شده که در میان آن مذاکرات این ایده ظهور کرد که آمریکا سیستم موشکی پاتریوت را برای اوکراینیها ارسال میکند. در مورد تانک نیز صحبت شده بود. در آن زمان، مقامات برزیل مطمئن نبودند که فرانسه آنها را تامین میکند یا نه.
ماههاست که آمریکاییها از آلمانیها میخواهند تا تانکهای جنگی لئوپارد 2 را در همکاری با دیگر شرکای اروپایی تامین کند، حتی اگر این موضوع را علنا اعلام نکرده باشند تا از شرمنده شدن برلین جلوگیری کنند. برای آزار واشنگتن با این حال شولتز همچنان تظاهر میکند که بین برلین و واشنگتن اجماعی برای عدم تامین تانکهای سنگین وجود دارد. شولتز سعی کرده طوری به نظر بیاید که این آمریکاییها هستند که از این اقدام جلوگیری میکنند.
کمی قبل از عید کریسمس و بعد از سفر رئیسجمهور اوکراین به واشنگتن، ارتباط تازهای میان آمریکا و برلین برقرار شد. آمریکاییها اشاره کردند که ممکن است خودروهای جنگی پیادهنظام بردلی را به اوکراین ارسال کنند. منابعی در دفتر شولتز میگویند برای دولت آلمان واضح است که برلین هم همین کار را میکند. آنها میگویند قرار بود در 5 ژانویه گفتوگویی میان جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا و اولاف شولتز صورت بگیرد.
اما 24 ساعت قبل از تماس، مکرون اعلام کرد که فرانسه تصمیم دارد تانکها را بدون مشاوره با برلین ارسال کند. پورتال خبری پولیتیکو روز دوشنبه به نقل از یک مقام دولت فرانسه اعلام کرد هدف مکرون از این اعلامیه نوعی تابوشکنی (ارسال تانکهای غربی به اوکراین) است تا آلمانیها کار خود را آغاز کنند. این مقام میگوید، مشارکت بسیاری میان زلنسکی و مکرون وجود دارد و این تا حدی برنامهریزی شده بود تا بیمیلی آمریکا و آلمان (برای ارسال تانک) را رفع کند.
شیرینکاری دیگری از مکرون؟
صدراعظم برلین به نوبه خود این موضوع را رد کرده است. مقامات آن کشور میگویند ملاحظات مربوط به ارسال خودروهای جنگی پیادهنظام ماردر خیلی زودتر آغاز شده است. آنها همچنین میگویند که چنین تصمیمی را نمیتوان در عرض 18 ساعت گرفت. با این وجود پس از بیانیه مکرون، مقامات برلین تلاشهای دیوانهواری را برای برنامهریزی مجدد تماس با بایدن آغاز کردند تا تصمیم آلمان در مورد ارسال تانکها در همان روز در اخبار عصر منتشر شود.
منابع نزدیک به صدراعظم آلمان میگویند: «البته، اگر همه این کارها را به صورت هماهنگ انجام میدادیم بهتر بود.» آنها میگویند که مقامات برلین از اقدام یکجانبه مکرون عصبانی شدهاند. لارس کلینگبل، رئیس حزب شولتز، سوسیالدموکراتهای چپ میانه به روزنامه آلمانی Die Zeit میگوید، نمیداند چرا مکرون عجله کرده است. منابعی در برلین آن را یک «شیرینکاری خالص مکرون» توصیف کردهاند. اما عصبانیت برلین در همین حد باقی ماند و فراتر نرفت. آیا به این دلیل است که هیچکس نمیخواهد قبل از شصتمین سالگرد معاهده الیزه قایق را تکان دهد؟ یا چون آلمانیها هم به خوبی آگاهند که درباره یکسری تصمیمات کلیدی خود، دولت فرانسه را مطلع نکردهاند؟
در گذشته، رابطه فرانسه و آلمان همیشه در شرایط سخت، خود را ثابت کرده است. والری ژیسکاردستن و هلموت اشمیت اساس اتحادیه اقتصادی و پولی اروپا را در دهه 70 میلادی بنا نهادند. پس از فروپاشی دیوار برلین و اتحاد آلمان، فرانسوا میتران و هلموت کوهل مذاکراتی را برای معاهده ماستریخت که اتحادیه اروپای کنونی را تاسیس کرده، ادامه دادند.
در تابستان 2020، مرکل و مکرون به عنوان نیروهای محرک بروکسل برای مقابله با پیامدهای همهگیری در سطح اتحادیه اروپا اقدام به گرفتن وامهای مشترک کردند؛ ابزاری که شاید برای آلمانیها تا آن زمان تابو محسوب میشد.
اما در زمستان امسال، بحران رابطه دو کشور تفاوتهای سیاستهای میان برلین و پاریس را بهطور بیرحمانهای آشکار میکند. در هفتههای اخیر فقط در مورد یک موضوع مورد بحث پیشرفت داشته است: پروژه ساخت یک جت جنگنده اروپایی پس از مذاکرات پرتنش وارد مرحله بعدی شده است. تولیدکننده هواپیماهای Dassault در پاریس، کنسرسیومی را که با ایرباس، ایندرا، یومت و دیگر شرکا تشکیل داده را رهبری خواهد کرد. این موضوع به هیچوجه یک نتیجه قطعی نبوده است. Dassault برای مدت طولانی مقاومت کرد چون تمایلی به اشتراکگذاری حق امتیاز و فناوری را با رقبایش ندارد.
آلمانیها چه مشکلی دارند؟
با بررسیهای دقیقتر، به نظر میرسد پیشرفتها تقریبا در یک مرحله موقت متعال باشد. شرکتها حتی باید قرارداد دیگری را برای ساخت اولین نمونه جت جنگنده تنظیم کنند. این نمونه در زودترین حالت تا سال 2029 آماده نمیشود. آنچه حل نشده این سوال حساس سیاسی است که تحت چه شرایطی کنسرسیوم اجازه دارد جنگندههای بمبافکن را به مشتریان خارجی صادر کند؟ زیرا آلمان قوانین محدودتری برای صادرات تسلیحات دارد تا فرانسه. انتظار میرود ساخت سیستم نبرد هوایی آینده FCAS که شامل این جت جنگنده میشود در زودترین حالت تا سال 2040 طول بکشد.
در مسئله مربوط به انرژی آلمان و فرانسه به جای اتحاد بیشتر، فاصله بیشتری از یکدیگر گرفتهاند. پایان منابع گازی روسیه این موضوع را بهخصوص آشکار کرده است. فرانسه اساسا کمتر از آلمان به گاز وابسته است زیرا پاریس در ترکیب انرژی خود بهشدت به انرژی هستهای متکی است. علاوه بر آن، فرانسه، نروژ را بهعنوان تامینکننده اصلی گاز دارد. در نتیجه بحران انرژی کمترین آسیب را به مصرفکنندگان فرانسوی رسانده است.
دولت مکرون تا حد زیادی از فرانسه در برابر افزایش قیمت در بازارهای گاز و برق محافظت کرده است. هر افزایش قیمتی بیش از 4درصد توسط دولت در ماههای اخیر پرداخت شده است. این امر توضیح میدهد که چرا تورم کلی در فرانسه از دیگر کشورهای اروپایی بسیار کمتر و در حال حاضر فقط 6درصد است.
زمانی که شولتز در پایان سپتامبر اعلام کرد بسته کمکی مالی به ارزش 200 میلیارد یورو را برای کاهش بحران انرژی اختصاص میدهد، نگرانیهایی را در بقیه کشورهای اروپایی ایجاد کرد که آلمان در داخل اتحادیه اروپا یک مزیت رقابتی بهدست آورده. این اقدام شولتز عصبانیت قابلتوجهی را در پاریس به راهانداخت. شرکای فرانسوی آلمان پیش از اعلام این موضوع از آن خبردار نشده بودند. منابعی در پاریس علاقه دارند امروز یادآوری کنند که رئیس دفتر شولتز، ولفگانگ اشمیت چند روز پیش در کاخ الیزه حضور داشته است.
دولت آلمان بهمدت چندین ماه از تصویب سقف قیمت برای گاز طبیعی که مکرون سعی داشت معرفی کند، خودداری کرد. برلین قبل از عید کریسمس با اعمال سقف قیمت موافقت کرد آن هم پس از آنکه امکان لغو مکانیزمی که در پیشنویس سقف قیمت نوشته شده بود، لحاظ شد. منابع نزدیک به رئیسجمهور فرانسه میگویند که متن این طرح آلمانیسازی شد تا نگرانیهای برلین را پوشش دهد. آنها نمیخواهند ببینند که آلمان خود را از بقیه اروپا جدا کرده است.
آلمان و فرانسه چندین ماه سخت را پشت سر گذاشتهاند که با اختلافات، سوءتفاهمها و تحرکات یکجانبه در دو طرف همراه بوده است. به نظر میرسد این موضوع که شولتز و مکرون در ظاهر از یکدیگر خوششان میآید، کمک چندانی نکرده است. تمام حرکات مخرب در حال تضعیف این فضاست؛ شولتز در سخنرانی خود درباره سیاست اروپا که در ماه آگوست در پراگ ایراد کرد، گفت که برلین با جاهطلبیهای مکرون برای اروپا همسو است اما یک بار هم اسمی از فرانسه بهعنوان نزدیکترین متحد آلمان، نبرد. در آن زمان پاریس برای اولین بار شروع کرد اهداف واقعی صدراعظم آلمان را زیر سوال ببرد.
یک اسکیزوفرنی خاص
پائیز امسال، برای اولین بار در تاریخ فرانسه و آلمان، فرانسویها، شورای وزیران فرانسه-آلمان، نشست مشترکی از وزرا را لغو کردند. دلیل آن عدم پیشرفت در کارهای گروهی مقدماتی اعلام شد. آنها میترسیدند که این دیدار میتواند نتایج اندک و نامناسبی برای این برهه تاریخی داشته باشد. دلیلی که اعلام شد سفر دو نفر از وزرای آلمانی بود اما دلیل غیررسمی آن به گفته برخی منابع، کاهش انعطافپذیری پاریس با آلمانیها بود.
به گفته منابع فرانسوی، از اشتباهات صدراعظم آلمان میتوان به ارتباطات عجیب و غریب، عدم توجه به حساسیتهای فرانسه و اقدامات یکجانبه این کشور اشاره کرد. بهعنوان مثال، شولتز زمانی، خواستار لغو قانون اتفاق آرا در تصمیمگیریهای مهم سیاست خارجی اتحادیه اروپا شده بود. او سپس گفت که این قانون برای مواردی مانند شکاف قیمت گاز ضروری است. یکی از منابع دولتی پاریس میگوید: «ما در حال تجربه یک اسکیزوفرنی خاص هستیم.»
از نظر اقتصادی، رئیسجمهور فرانسه تاکنون توانسته کشور خود را با موفقیت از بحران عبور دهد. براساس تمام پیشبینیها، فرانسویها از رکود اقتصادی در امان باقی خواهند ماند. دلیل آن تا حدی به مدل اقتصادی فرانسه برمیگردد که ساختار متفاوتی با مدل آلمانی آن دارد. فرانسه نسبت به آلمان صنایع کمتری دارد، در نتیجه به بازارهای انرژی و صادرات وابستگی کمتری دارد. زمانی که آلمان بهطور گستردهای گاز ارزانقیمت را از روسیه وارد میکرد و از صادرات زیاد به چین سود میبرد، برای فرانسه یک نقطه ضعف محسوب میشد. اما حالا این موضوع به یک مزیت تبدیل شده است.
لورنس بوون، وزیر امور خارجه در امور اروپا: «این جنگ و پیامدهای آن مدل اقتصادی آلمان را زیر سوال میبرد. این چالش بزرگی برای کشور شماست. البته، فرانسه هم تحت تاثیر قرار گرفته است اما کمتر از آلمان.»
بوون میگوید، در حال حاضر مقاماتی که در برلین، در وزارت خارجه فرانسه و کاخ الیزه هستند دارند روی نقشه راه مشترکی کار میکنند که آن را در 22 ژانویه اعلام کنند. به گفته برخی منابع در کاخ الیزه، طرح کلی شامل برنامههای 15 سال آینده و پاسخ به این سوال است که آلمانیها و فرانسویها چه نوع اروپایی را میخواهند.