| کد مطلب: ۳۶۴۸۶

لیبــرال تحـول‏‌خواه / پاپ فرانسیس چگونه تصویر متفاوتی از کلیسای کاتولیک ساخت

پاپی متفاوت. پاپ فرانسیس اول، با نام اصلی خورخه ماریو برگولیو، کلیسایی تحویل واتیکان می‌دهد، بسیار متفاوت با کلیسایی که تحویل گرفت. او البته از لحظه انتخاب به عنوان پاپ جدید، تاریخ‌ساز شده بود، به عنوان اولین پاپ از قاره آمریکا، اولین پاپ از نیم‌کره‌جنوبی، اولین پاپ یسوعی و پس از ۱۳ قرن، اولین پاپ غیراروپایی؛ اما تفاوت‌های کلیسای او به مؤلفه‌های جمعیتی محدود نشد.

لیبــرال تحـول‏‌خواه / پاپ فرانسیس چگونه تصویر متفاوتی از کلیسای کاتولیک ساخت

پاپی متفاوت. پاپ فرانسیس اول، با نام اصلی خورخه ماریو برگولیو، کلیسایی تحویل واتیکان می‌دهد، بسیار متفاوت با کلیسایی که تحویل گرفت. او البته از لحظه انتخاب به عنوان پاپ جدید، تاریخ‌ساز شده بود، به عنوان اولین پاپ از قاره آمریکا، اولین پاپ از نیم‌کره‌جنوبی، اولین پاپ یسوعی و پس از ۱۳ قرن، اولین پاپ غیراروپایی؛ اما تفاوت‌های کلیسای او به مؤلفه‌های جمعیتی محدود نشد.

او که به‌عنوان «لیبرال‌ترین پاپ تاریخ» توصیف می‌شد، از این بابت از سوی بسیاری، از جمله از خارج از کلیسای کاتولیک، تمجید می‌شد و همزمان از سوی بسیاری دیگر، اغلب محافظه‌کاران و سنت‌گرایان، مورد نقد و اعتراض قرار می‌گرفت. پاپ فرانسیس، البته در بسیاری از مسائل، همچنان به اصول کلیسا وفادار ماند اما هم در شکل و شمایل جایگاه پاپ و هم در مواضع و تصمیماتش، تغییرات بسیاری در تصویر سنتی واتیکان ایجاد کرد و رویه‌های متفاوت و فعالانه‌تری در پیش گرفت.

منش شخصی و روش مذهبی

اولین حوزه تمایز پاپ فرانسیس، در رفتارهای شخصی و رویکردهای او به مذهب بود. پاپی که معروف بود، طرفدار فوتبال و باله است، از زمان آغاز دوره‌اش، پوششی ساده و یک‌دست سفید را بدون زیورآلات طلایی مرسوم که مشخصاً در دوران سلفش نیز دیده می‌شدند، برگزید؛ رویکردی شبیه دوران کاردینالی‌اش، وقتی به جای لباس پرطمطراق کاردینال‌ها، اغلب با پوشش مرسوم کشیش‌ها رفت‌وآمد می‌کرد.

وقتی به صدارت رسید، به جای کاخی که معمولاً محل اقامت پاپ بود، او به ساختمان مدرنی رفت که پیشتر، پاپ ژان پل دوم، به‌عنوان محل سکونت مهمان‌ها تدارک دیده بود. می‌گفت خداوند را نباید در هیئت جادوگری دید که با عصای جادویی قادر به انجام هر کاری است، یا می‌گفت مایل است چنین تصور کند که جهنم، خالی است. در امور مالی کلیسا، تغییراتی ایجاد کرد؛ ‌از جمله اینکه هدایای بیش از ۴۰ یورو از سوی مجموعه تحت رهبری‌اش در واتیکان را ممنوع و حقوق کاردینال‌ها را کم کرد.

به‌عنوان پاپ، به کشورهای بسیاری سفر کرد که پیشتر سابقه دیدار با رهبری در این جایگاه نداشتند. در سودان جنوبی، پای طرفین درگیر در جنگ داخلی را بوسید و از آن‌ها خواست به دنبال صلح بروند. در ایتالیا نیز پای نوجوانان زندانی را شست، خشک کرد و بوسید. او حتی یک بار همین رفتار را با پناهجویان مسلمان در ایتالیا انجام داد. به اندونزی، پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان رفت. سفری به عراق داشت و در آنجا، از پایتخت سابق حکومت داعش، پس از آزادسازی و البته در میانه ویرانه‌ها دیدن کرد.

از جمله اقدامات برجسته او در حوزه تعامل بین مذاهب، در همین سفر به عراق و در دیدار با آیت‌الله سیدعلی سیستانی، مرجع برجسته شیعیان بود. پاپ فرانسیس در این دیدار از تلاش‌های آیت‌الله سیستانی در دفاع از حقوق «مستضعفان» تشکر کرد. او در این سفر از جوانان مسلمانی که برای تعمیر کلیساها به مسیحیان کمک کردند، قدردانی کرد.

با مسلمانان اویغور چین یا روهینگیای میانمار نیز همدردی می‌کرد و نیز با ایزدی‌های عراق و ارامنه گرفتار جنگ. پاپ فرانسیس از ترکیه، اردن، مصر، بنگلادش، آذربایجان و امارات متحده عربی دیدن کرد و همچنین به سرزمین‌های فلسطینی سفر کرده بود. در سفر به سرزمین‌های اشغالی، تصویری از او منتشر شد که کنار دیوار جداکننده قلمروهای در اختیار اسرائیل و فلسطین، مشغول دعاست. واکنش‌های او به درگیری‌ها و جنگ‌ها در دنیا، البته گسترده‌تر از این‌ها هم می‌رفت.

جنگ و سیاست

پاپ فرانسیس حضور فعالانه‌ای در بحث‌های مربوط به سیاست و جنگ، البته از نظرگاه اخلاقی و انسانی داشت. در واقع، در آخرین سخنرانی خود به مناسبت عید پاک، ساعاتی پیش از مرگش، به جنگ، مشخصاً در غزه و اوکراین پرداخت: «به مردم غزه فکر می‌کنم و مخصوصاً به جامعه مسیحی آن‌جا، جایی که درگیری وحشتناک همچنان مرگ و نابودی می‌آفریند و وضعیت انسانی شدید و اسفناکی می‌سازد. از طرف‌های درگیر می‌خواهم: آتش‌بس اعلام کنید، گروگان‌ها را آزاد کنید و به کمک مردم گرسنه‌ای بروید که آرزوی آینده‌ای با صلح دارند.»

او درباره جنگ اوکراین هم دعا کرد مسیح صلح را «هدیه عید پاک» اوکراین «ویران‌شده از جنگ» قرار دهد و از همه طرف‌ها خواست به دنبال صلح باشند. پاپ فرانسیس همچنین دعا کرد این عید پاک، مناسبتی برای آزادی «اُسرای جنگ و زندانیان سیاسی» باشد. او در همین سخنرانی به دغدغه‌های دیگرش نیز درباره دنیای سیاسی پرداخت و از همه رهبران جهان خواست، تسلیم «منطق ترس» نشوند؛ منطقی که تنها به «انزوا از دیگران» منجر می‌شود. چندی پیش، در اولین سخنرانی پس از بازگشت از بیمارستان، دوباره به موضوع جنگ غزه پرداخت و خواستار «توقف فوری سلاح‌ها» و «شجاعت ادامه گفت‌وگو» شد.

درباره مصاحبه‌ای درباره جنگ اوکراین، گفته بود قوی‌ترین فرد کسی است که به مردم فکر کند و شجاعت «پرچم سفید» را داشته باشد و تصریح کرده بود: «کلمه مذاکره، کلمه شجاعانه‌ای است.» حرکت ارمنستان و آذربایجان به سمت صلح را ستود. درباره تنش‌های بین ایران و ایالات متحده نیز موضع داشت و طرفین را به خویشتن‌داری دعوت می‌کرد. نسبت به وقوع جنگ هسته‌ای هشدار می‌داد؛ خواهان پایان جنگ در یمن بود و وقتی آمریکا در دوره ترامپ، «سلاح عظیم انفجار هوایی جی‌بی‌یو-۴۳/بی» معروف به مادر بمب‌ها در افغانستان انداخت، ابراز تأسف کرد و گفت دلش را به درد آورده است.

شاید رسمی‌ترین موضع سیاسی او، در جایگاه حاکم واتیکان بود، وقتی در همان سال آغازین، موجودیت کشور فلسطین را به رسمیت شناخت. بیت‌المقدس را محل تلاقی سه دین توحیدی می‌خواند و خواهان دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین برای برقراری صلح بود. تصمیم او برای به‌رسمیت‌شناختن فلسطین البته با واکنش منفی از سوی وزیر خارجه اسرائیل مواجه شد، اما این تنها مقامی نبود که در دوران پاپ فرانسیس، لب به انتقاد صریح از واتیکان می‌گشود. بسیاری از سیاستمداران، مشخصاً سیاستمداران راست‌گرا و به‌خصوص در ایالات متحده، در دوران او، تابوی نقد و مخالفت با پاپ را کنار گذاشتند و موضع‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی او را مذمت می‌کردند.

از جمله موضوعات اختلاف آنان با پاپ، مسئله مهاجران بود. پاپ مواضع متعددی در حمایت از مهاجران گرفت، از جمله اینکه می‌گفت: «مهاجران، تهدیدی نیستند که باید از آن‌ها ترسید. برادران و خواهرانی‌اند که باید به آن‌ها خوش‌آمد گفت.» او حفظ کرامت پناهجویان را واجب می‌خواند. سال ۲۰۲۱ از همه کشورهای اروپایی خواست، مسئولیت مشترک خود را در پذیرش مهاجران و کمک به آن‌ها بپذیرند و «درِ قلب‌های» خود را به روی مهاجران بگشایند. او گفت در سفر به قبرس و یونان توانسته «انسانیت زخم‌خورده» مهاجران را درک کند. 

مسائل هویتی و سبک زندگی

غافلگیرکننده بود وقتی بالاترین مقام کلیسای کاتولیک در مواجهه با مسائلی مثل همجنس‌گرایی، طلاق، تراجنسیتی‌ها و مسائل مشابه در حوزه‌های هویت و سبک زندگی، مواضعی متفاوت با مواضع مرسوم مذهبی‌های سنتی اتخاذ کرد. همان سال اول صدارتش در مواجهه با سوالی مربوط به کشیش‌های همجنس‌گرا، چنین گفت: «اگر خدا را می‌پذیرند و حُسن‌نیت دارند، من که هستم که قضاوت‌شان کنم؟ نباید آن‌ها را به حاشیه راند. مشکل این گرایش نیست... آن‌ها برادران ما هستند.»

یک سال بعد درباره خانواده‌هایی که با فرزندان دگرباش مواجه‌اند گفت: «باید راهی پیدا کنیم به آن پدر یا آن مادر کمک کنیم، در کنار پسر یا دخترش بایستد.» در ناپل ایتالیا، دیداری با ۹۰ زندانی داشت و در میان آن‌ها، ۱۰ زندانی از بندی بودند که همجنس‌گرایان، ترنس‌ها و مبتلایان به ایدز در آن‌جا جدا نگهداری می‌شدند. در کتابی به نام «امید: زندگی‌نامه خودنوشت» که به عنوان پاپ منتشر کرد، مواضع این‌چنینی خود را تبیین می‌کند: «همه به کلیسا دعوت‌اند، شامل آن‌هایی که طلاق گرفته‌اند، آن‌هایی که همجنس‌گرا هستند، آن‌هایی که تراجنسیتی هستند.»

پاپ فرانسیس می‌افزاید از نظر او، این گروه باید مثل دیگر مؤمنان بتوانند به مراسم مقدس راه داشته باشند، غسل تعمید شوند و به عنوان پدرخوانده و مادرخوانده مراسم مذهبی یا شاهد ازدواج حاضر شوند: «هیچ حکم و قانون شرعی این‌ها را ممنوع نمی‌کند.» او جرم‌انگاری همجنس‌گرایی را مزمت می‌کند: «[همجنس‌گرایی] جرم نیست، حقیقتی انسانی است و کلیسا و مسیحیان نمی‌توانند در مقابل این بی‌عدالتی مجرمانه بی‌تفاوت باشند و نمی‌توانند واکنشی بدون عزم و جدیت نشان دهند.» او در توصیف کلی همجنس‌گرایان تصریح می‌کند: «خدای پدر آن‌ها را با همان عشق بدون شرط دوست دارد، همان‌گونه که هستند دوستشان دارد و همراه آن‌هاست، همان‌گونه که همراه همه ماست: نزدیک، بخشاینده و ملایم.»

او البته در بسیاری مسائل در این حوزه‌ها، به مواضع پیشین کلیسا وفادار ماند، هرچند با تبصره‌هایی. در اشاره به بحث ازدواج همجنس‌گرایان، تأکید داشت نهاد ازدواج نباید بازتعریف شود؛ هرچند از سوی دیگر، در مواجهه با شکل متفاوت زندگی مشترک همجنس‌گرایان که نامی متفاوت با ازدواج دارد، اعلام کرد کشیش‌ها می‌توانند، چنین وصلت‌هایی را متبرک کنند.

می‌گفت: «گناهان جنسی، معمولاً اعتراضات بلندتری از سوی برخی برمی‌انگیزند؛ اما این‌ها جدی‌ترین گناهان نیستند. گناهان انسانی‌اند، گناهان جسمی؛ اما جدی‌ترین‌ها نیستند. برعکس، جدی‌ترین گناهان، گناهانی‌اند که «فرشته‌گونگی» بیشتری دارند و خودشان را در پوششی دیگر مخفی می‌کنند: غرور، نفرت، کذب، تقلب، سوءاستفاده از قدرت.» تصریح می‌کرد: «عجیب است که هیچ کس اعتراضی نمی‌کند، وقتی کارآفرینی که از آدم‌ها سوءاستفاده می‌کند، دعا و برکت کلیسا را دریافت می‌کند،‌ در حالی که این کار او گناهی بزرگ است، یا درباره کسی که خانه مشترک ما را آلوده می‌کند؛ در حالی که اگر پاپ به زنی مطلقه یا یک همجنس‌گرا دعا و برکت بدهد، جنجالی عمومی در می‌گیرد.»

پاپ فرانسیس می‌افزاید: «مخالفت با ذهن باز در میان پدران روحانی، اغلب این یک‌بام‌ودوهوایی‌ها را آشکار می‌کند.» در عین حال پدیده «رحم اجاره‌ای» را مذموم می‌شمرد و آن را استثماری و «آسیبی جدی به کرامت زن و فرزند» می‌دانست.

کودک‌آزاری کشیش‌ها، ننگی که پاک نشد

اگر آن‌طور که هواداران پاپ تازه‌درگذشته می‌گویند، او را منادی اصلاح کلیسا بدانیم، بزرگ‌ترین ناکامی او، در رسیدگی به بحران آزار جنسی کودکان از سوی برخی کشیش‌ها در نقاط مختلف جهان بود. این پرونده که در دهه‌های اخیر افشا و علنی شده، میراثی بود که از دوره‌های قبل روی میز واتیکان مانده بود؛ زمانی که طبق افشاگری‌ها مشخص شده بود، واتیکان پس از خبردارشدن از این جرائم، به جای برخورد، مجازات و برکناری، به مخفی‌کاری در این باره پرداخته و صرفاً محل مأموریت این کشیش‌ها را تغییر می‌داده است.

زمانی که او واتیکان را از سلفش، بندیکت شانزدهم تحویل گرفت، اوج رسوایی این پدیده در سطح جهان بود و شاید از جمله دلایلی که بندیکت، بعد از قرن‌ها، اولین پاپی شد که به جای مرگ، با استعفا سمتش را ترک می‌کند. پاپ فرانسیس اسقف‌هایی را که متهم به سوء‌استفاده جنسی از کودکان بودند، خلع لباس کرد اما نتوانست تحولی جدی در ریشه‌کنی این معضل کلیسا ایجاد کند یا تصویر کلیسا را در این زمینه بهبود بخشد.

او حتی یک بار متهم شد، تئودور مک‌کریک، یکی از متهمان شناخته‌شده این قبیل پرونده‌ها را در کلیسای خود منصب داده و اتهامات او را نادیده گرفته است؛ هرچند، کمی بعد دادگاهی در واتیکان با اعلام پایان تحقیقات مک‌کریک را گناهکار خواند و او را خلع لباس کرد. گزارشی که واتیکان بعدها در این باره منتشر کرد، خطای کلیسا در این زمینه را پذیرفت اما بیشتر تقصیر را به گردن پاپ ژان پل دوم انداخت. پاپ فرانسیس پنلی بین‌المللی هم برای رسیدگی به این موضوع تشکیل داد اما این کمیسیون نیز به نوبه خود برای کلیسا جنجال‌آفرین شد و اعضایش یکی پس از دیگری با استعفا یا برکناری از آن رفتند.

در سفری به شیلی، او از اسقفی متهم در این زمینه دفاع کرد و خواستار اثبات جرم او شد؛ هرچند بعدتر اذعان کرد در این زمینه مرتکب «اشتباهاتی بزرگ» شده است و با فراخواندن همه اسقف‌های شیلی، استعفایشان را در واتیکان تحویل گرفت. نشستی با حضور ۱۱۴ اسقف از سراسر جهان برای بررسی این موضوع و شنیدن شهادت قربانیان و تغییر قوانین به شکلی که پرونده‌ها در این باره را از دادگاه‌های داخلی کلیسا در اختیار دادگاه‌های عادی قرار می‌داد، از جمله دیگر اقدامات او در این زمینه بود؛ اما جرم‌انگاری صریح در قوانین کلیسا نیز باعث توقف این بحران نشد و گزارش‌های بسیاری منتشر شد که کشیش‌ها از گزارش پرونده‌های این‌چنینی و رسیدگی به آن‌ها سر باز می‌زنند.

منتقدان البته اذعان می‌کنند که پاپ فرانسیس بیش از اسلاف خود در این زمینه به فعالیت پرداخت اما در نهایت، نه‌تنها موفق نبود بلکه به اعتقاد برخی، از پذیرفتن اینکه بحران کودک‌آزاری در کلیسا، نظام‌مند و نهادی است، خودداری کرد.

ادامه راه یا بازگشت؟

سوالی که حالا پیش روی واتیکان است این است: آیا این نهاد برجسته مذهبی، مسیر پاپ فرانسیس را ادامه می‌دهد و بلکه نقایص آن را رفع می‌کند، یا این را فرصتی برای عبور از دوران تحول‌خواهی و بازگشت به محافظه‌کاری اسلاف او می‌بیند؟ گمانه‌زنی‌ها در این باره، خود مسئله جداگانه‌ای است، اما حتی اگر کلیسا سکان را دوباره به سمت گذشته بچرخاند، تاریخ ۱۲ سال گذشته تغییر نخواهد کرد؛ تاریخ صدارت پاپ فرانسیس، مردی که در چند سال دوران صدارت او، چیزهایی تغییر کرد که چندین قرن تغییرناپذیر انگاشته می‌شد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
پربازدیدترین
آخرین اخبار