| کد مطلب: ۳۰۱۲۹

تاکتیک اشتباه اوکراین

در تاریخ ۱۷ دسامبر، سرلشکر ایگور کریلوف، رئیس نیروهای دفاع هسته‌ای، شیمیایی و بیولوژیکی روسیه، به همراه دستیارش در اثر انفجار بمبی که در یک اسکوتر خارج از منزل وی در حومه مسکو کار گذاشته شده بود، کشته شد.

تاکتیک اشتباه اوکراین

در تاریخ ۱۷ دسامبر، سرلشکر ایگور کریلوف، رئیس نیروهای دفاع هسته‌ای، شیمیایی و بیولوژیکی روسیه، به همراه دستیارش در اثر انفجار بمبی که در یک اسکوتر خارج از منزل وی در حومه مسکو کار گذاشته شده بود، کشته شد. سرویس امنیتی اوکراین (SBU) مسئولیت این حادثه را پذیرفت. یک روز پس از این واقعه، مردی ازبک‌تبار در مسکو بازداشت شد که طبق گزارش‌ها، به انجام این حمله اعتراف کرد.

او مدعی شد که برای این اقدام، وعده دریافت ۱۰۰ هزار دلار از سوی اوکراین به وی داده شده بود. از زمان آغاز تهاجم گسترده روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۲، اوکراین چندین عملیات ترور را در خارج از مناطق جنگی اجرا کرده است. ترور معمولاً به معنای کشتن هدفمند از طریق حملات مخفیانه یا غافلگیرانه است. در زمان جنگ، این اصطلاح به اقداماتی اطلاق می‌شود که خارج از حوزه عادی عملیات نظامی صورت می‌گیرند. پروفسور مری الن اوکانل از دانشگاه نوتردام تأکید دارد که «ترور همیشه غیرقانونی است»؛ دیدگاهی که توسط نهادهای بین‌المللی مانند دادگاه بین‌المللی دادگستری سازمان ملل و دادگاه اروپایی حقوق بشر تأیید شده است.

این ممنوعیت به کنوانسیون لاهه ۱۹۰۷ بازمی‌گردد که قتل از طریق روش‌های «خیانت‌آمیز یا غیراخلاقی» را منع کرده است. همچنین، کنوانسیون ژنو ۱۹۴۹ قتل، زخمی کردن یا اسیر گرفتن دشمن از طریق فریب، مانند «تظاهر به وضعیت غیرنظامی» را ممنوع می‌کند. با وجود این محدودیت‌ها، بسیاری از کشورها به ترور متوسل شده‌اند. روسیه یکی از برجسته‌ترین بازیگران در این زمینه است؛ برای مثال، در سال ۲۰۱۹ وادیم کراسیکوف، جدایی‌طلب چچنی را در برلین به قتل رساند. این اقدام منجر به محکومیت و زندانی شدن وی در آلمان شد. ایالات متحده نیز سابقه طولانی در ترور رهبران خارجی دارد.

این کشور در سال ۱۹۷۶ رسماً از این روش دست کشید اما پس از حملات ۱۱ سپتامبر دوباره به آن متوسل شد. اسرائیل نیز به‌عنوان یکی از بازیگرانی که به‌طور منظم از ترور استفاده می‌کند، اقدامات خود را تحت عنوان «قتل‌های هدفمند» توجیه می‌کند. رونن برگمن، نویسنده کتاب «اول برخیز و بکش» (۲۰۱۸)، استدلال می‌کند که وابستگی اسرائیل به ترور در بسیاری موارد نتیجه معکوس داشته است.

در مقایسه با اسرائیل، ترورهای اوکراین علیه مقامات روسی از نظر مقیاس و اثربخشی بسیار محدودتر است. اوکراین استدلال می‌کند که این نوع ترورها می‌تواند روحیه رهبران نظامی و جامعه روسیه را تضعیف کند. با این حال، شواهد نشان می‌دهد که این اقدامات نتیجه‌ای معکوس به همراه داشته و به جای تضعیف، موجب تشدید خشم روسیه و تحریک آن به ارتکاب جنایات جنگی بیشتر شده است. این وضعیت، یادآور جمله مشهور شاهزاده تالیران پس از اعدام لوئی دو بوربون توسط ناپلئون در سال ۱۸۰۴ است که گفت: «این بدتر از یک جنایت است؛ این یک اشتباه است.»

برخی تحلیل‌گران بر این باورند که کمپین ترورهای سرویس امنیتی اوکراین (SBU) تا حدی تحت تأثیر رقابت با سازمان اطلاعات دفاعی اوکراین (GUR) است. با این حال، انگیزه اصلی این عملیات‌ها به نظر می‌رسد بیشتر از آنکه ناشی از محاسبات راهبردی باشد، واکنشی احساسی برای انتقام‌جویی و نمایش توانایی اوکراین در ضربه زدن به روسیه است. این اقدامات نه نشانه قدرت، بلکه بازتابی از ضعف اوکراین محسوب می‌شود.

نمونه تاریخی مشابه این وضعیت، ترور راینهارد هایدریش، فرماندار رایش در بوهم و موراویا در ژوئن ۱۹۴۲ است. در آن زمان، وینستون چرچیل برای نمایش قدرت مقاومت بریتانیا، دستور این عملیات را صادر کرد. اگرچه هایدریش کشته شد، اما آلمان‌ها به تلافی، روستای لیدیتسه را به طور کامل نابود کردند و بیش از ۵۰۰۰ غیرنظامی در موجی از اقدامات انتقام‌جویانه جان باختند.

بررسی این رویداد از دیدگاه تاریخی نشان می‌دهد که این ترور فاقد دستاوردی قابل توجه بوده و پیامدهای ناگواری به همراه داشته است. بی‌تردید، روسیه مسئول جنایات جنگی در اوکراین است، که بزرگ‌ترین آنها تصمیم ولادیمیر پوتین برای آغاز تهاجم گسترده به این کشور بوده است. با این حال، ادامه اقدامات خلاف قوانین جنگ از سوی اوکراین نه‌تنها مشروعیت مبارزات این کشور را تضعیف می‌کند، بلکه ابزار تبلیغاتی بیشتری در اختیار روسیه قرار می‌دهد.

ترور مقامات روسیه نه قانونی است و نه از نظر راهبردی خردمندانه. ایالات متحده باید فشار دیپلماتیک خود را بر اوکراین افزایش دهد تا این تاکتیک‌ها پایان یابند. چنین اقدامی به حفظ مشروعیت بین‌المللی اوکراین و مقابله مؤثرتر با اقدامات روسیه کمک خواهد کرد.

دیدگاه

ویژه بین‌الملل