فاجعهای به نام سیاست تعرفهای ترامپ
در این فصل پرالتهاب انتخابات، یکی از برنامههای بسیار مهم دونالد ترامپ، نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، اعمال تعرفههای سنگین بر تمامی واردات به این کشور است.
در این فصل پرالتهاب انتخابات، یکی از برنامههای بسیار مهم دونالد ترامپ، نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، اعمال تعرفههای سنگین بر تمامی واردات به این کشور است. تجربه نشان داده و اقتصاددانان نیز همنظر هستند که تعرفهها به افزایش دائمی قیمتها برای مصرفکنندگان منجر میشوند. با این حال، آسیبهای کوتاهمدت شدیدتر خواهند بود، بهویژه اگر اختلالات گسترده در زنجیره تأمین، موجب آشفتگی برای کسبوکارهای وابسته به واردات شود.
ترامپ وعده داده است که تعرفه واردات از چین را ۶۰ درصد افزایش دهد و برای سایر واردات بین ۱۰ تا ۲۰ درصد تعرفه جدید وضع کند. او معتقد است این تعرفهها تأثیری بر افزایش قیمت برای مصرفکنندگان و کسبوکارهای آمریکایی نخواهد داشت، اما این دیدگاه نشاندهنده عدم درک صحیح از سازوکار تعرفهها در عمل است.
وقتی واردکنندهای کالایی را به آمریکا وارد میکند، باید به دولت آمریکا مبلغی معادل درصدی از قیمت پرداختشده به صادرکننده خارجی بهعنوان تعرفه بپردازد. در این شرایط، واردکنندگان سه راهحل دارند: (۱) تعرفه را به مشتری منتقل کنند، (۲) تعرفه را خود پرداخت کنند و سود کمتری داشته باشند، یا (۳) با تأمینکنندگان مذاکره کرده و یا تأمینکنندگان ارزانتری پیدا کنند (که این فرآیند هزینهبر است).
برخی از صادرکنندگان خارجی ممکن است برای باقیماندن در بازار رقابتی آمریکا، قیمتهای خود را کاهش دهند. در این حالت، بخشی از بار تعرفه بر دوش صادرکنندگان خواهد بود و درآمدهای دولت آمریکا کاهش پیدا میکند. اما مطالعات تعرفههای اعمالشده در دوره ریاستجمهوری قبلی ترامپ نشان میدهند که کاهش قیمت توسط صادرکنندگان بسیار ناچیز بوده است. در عوض، تعرفههای ۲۰۱9–۲۰۱8 باعث شد که قیمتها برای مصرفکنندگان آمریکایی دقیقاً به اندازه تعرفهها افزایش یابد.
این تعرفهها همچنین تأثیرات منفی دیگری داشتند. برای تولیدکنندگان آمریکایی که به کالاهای واسطهای وارداتی وابسته بودند، تعرفهها باعث کاهش صادرات شد، زیرا آنها قادر به بازسازی سریع زنجیرههای تأمین خود برای جبران هزینههای اضافی نبودند. همچنین، این تعرفهها منجر به وضع تعرفههای تلافیجویانه توسط سایر کشورها شد، که برخی از صادرکنندگان آمریکایی را مجبور کرد قیمتهای خود را در بازارهای خارجی به شدت کاهش دهند تا سهم خود را حفظ کنند.
یکی از هزینههای پنهان تعرفهها، درخواستهای گسترده برای معافیت بود. بسیاری از واردکنندگان که از حمایت سیاسی برخوردار بودند، موفق به دریافت معافیت از دولت ترامپ شدند. این روند، بار سنگینی بر دوش شرکتهای کوچک و متوسط گذاشت که توانایی مقابله با روندهای پیچیده اداری و سیاسی را نداشتند.
حال اگر بخواهیم درباره هزینههای سنگین تعرفههای پیشنهادی ترامپ بر تمامی کالاهای وارداتی فکر کنیم، کافی است بدانیم که او این بار قصد دارد بر بیش از ۱۰ برابر مقدار وارداتِ مشمول تعرفههای جنگ تجاری اول خود، تعرفه وضع کند. درحالیکه تعرفههای اولیه ترامپ حدود ۳۸۰ میلیارد دلار از واردات آمریکا را شامل میشد، میزان واردات کالاها در سال ۲۰۲۳ به 3/1 تریلیون دلار رسیده است. جدا از تورم و دیگر اثرات منفی اقتصادی، از جمله واکنشهای تلافیجویانه شرکای تجاری، زنجیرههای تأمین جهانی به هم خواهند ریخت؛ چراکه واردکنندگان آمریکایی به دنبال راههایی برای دور زدن تعرفهها خواهند بود.
این تعرفهها بر تمام شرکتهایی که کالاهای وارداتی میفروشند و یا از مواد اولیه وارداتی استفاده میکنند، تأثیر خواهد گذاشت. قیمتها افزایش مییابد، تولید کاهش پیدا میکند و اشتغال، بهویژه در بخشهایی که تحت تأثیر افزایش قیمت مواد اولیه یا اقدامات تلافیجویانه خارجی قرار میگیرند، احتمالاً کاهش خواهد یافت. اما چیزی که به همان اندازه نگرانکننده است، آشفتگیهای کوتاهمدتی است که در انتظار ماست.
هر واردکننده و هر خریدار مواد اولیه وارداتی مجبور خواهد شد تمرکز خود را از نیازهای روزمره کسبوکار منحرف کرده و در تلاش برای مذاکره مجدد قراردادها، بازسازی زنجیرههای تأمین و لابی برای معافیتهای تعرفهای باشد؛ آن هم در فضایی نامطمئن و سیاسی. تجربه دوران همهگیری به ما نشان داده است که زمانی که زنجیرههای تأمین مختل میشوند، چه اتفاقی میافتد: قیمتها به شدت افزایش مییابد و قفسهها خالی میشوند. چرا باید دوباره چنین آشفتگیای را تجربه کنیم؟