بررسی تاثیر تغییر دکترین هستهای روسیه بر آینده حمایت غرب از اوکراین
تهدید هستـهای
مسکو، روز چهارشنبه ۲۵ سپتامبر تصمیم گرفت تا در واکنش به شرایط و تحولات جدید در جریان جنگ اوکراین به بازنگری در دکترین هستهای خود بپردازد. این موضوع را ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در نشست شورای امنیت فدراسیون روسیه که خلاصهای از آن در رسانهها بازتاب یافت، مطرح کرد. این اقدام گامی جدید و البته مهم از سوی مسکو در راستای مقابله با سیاستهای غرب در زمینه حمایت از اوکراین به حساب میآید. تا پیش از این کرملین عمدتاً تلاش داشت که از طریق تهدیدهای لفظی طرف مقابل را به رعایت خطوط قرمز خود وادار کند.
دکترین هستهای روسیه که آخرین نسخه عمومی آن در سال ۲۰۲۰ منتشر شد و سپس به سندی محرمانه در روسیه بدل شد، تأکید میکرد که مسکو تنها زمانی میتواند از تسلیحات هستهای خود استفاده کند که این کشور مورد حمله اتمی قرار گرفته باشد یا اینکه طی حملهای متعارف، «موجودیت روسیه در خطر باشد.» به گفته پوتین، براساس تغییرات جدیدی که در دکترین هستهای روسیه اعمال خواهد شد از این پس هر حملهای به روسیه از سوی یک کشور غیرهستهای نیز که با حمایت یا مشارکت یک قدرت هستهای صورت بگیرد، بهعنوان حمله مشترک آنها به روسیه در نظر گرفته میشود و به کرملین اجازه میدهد برای دفع این حمله از تسلیحات هستهای بهره گیرد. این تغییر حاوی اشارهای آشکار به حمله اخیر اوکراین به منطقه کورسک در درون خاک روسیه است که با استفاده از تجهیزات غربی صورت گرفت.
بر مبنای تغییراتی که پوتین به آن اشاره میکند، در دکترین هستهای جدید روسیه در صورتی که این کشور «به اطلاعاتی قابل اتکا دست پیدا کند که حمله هوایی گستردهای با استفاده از هواپیماهای استراتژیک و تاکتیکی، موشکهای کروز، پهپادها و سلاحهای مافوق صوت در راه است» اجازه استفاده از سلاح هستهای را خواهد داشت. این اظهارات پوتین هشداری واضح به کشورهای غربی است که در ماههای اخیر با درخواستهای مکرر مقامهای اوکراینی برای صدور مجوز استفاده از تسلیحات دوربرد غربی علیه مواضعی در عمق خاک روسیه مواجه بودهاند.
گفتههای رئیسجمهور روسیه روشن میکند که در دکترین هستهای جدید روسیه، بلاروس نیز تحت چتر حمایتی روسیه قرار دارد و مسکو این حق را برای خود قائل است که در صورت حمله نظامی کشورهای دیگر به بلاروس از تسلیحات هستهای برای پاسخگویی به این حملات استفاده کند. این اظهارات، با اقدامات روسیه در راستای استقرار سلاح هستهای در بلاروس از ژوئن ۲۰۲۳ به این سو همخوانی دارد. بلاروس اولین کشوری است که پس از سقوط اتحاد جماهیر شوروی در دهه ۱۹۹۰ میلادی، میزبان تسلیحات هستهای روسیه میشود.
خطر استفاده روسیه از سلاح هستهای واقعی است؟
از نگاه مقامهای آمریکایی این خطر واقعی است و آنها در مقاطعی از جنگ اوکراین عمیقاً نگران بودند که روسیه برای فرار از قرار گرفتن در موضع ضعف از سلاحهای هستهای تاکتیکی استفاده کند. ویلیام برنز، دیپلمات کهنهکار و رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) ماه سپتامبر در نشست مشترکی که به همراه ریچارد مور، رئیس MI6 در آن شرکت داشت در پاسخ به سوالی پیرامون نگرانی پایتختهای غربی از صدور مجوز استفاده از موشکهای «استورم شدو» به اوکراین گفت: «هیچکدام از ما نباید ریسکها و خطرات احتمالی افزایش تنش را سبک بشماریم.
در نخستین سال جنگ، در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا این باور به وجود آمده بود که واقعاً امکان دارد روسیه از سلاحهای هستهای استفاده کند. پاییز ۲۰۲۲، درست زمانی که اوکراین موفق شد روسیه را از خارکیف و مناطق شمالی بیرون کند و سربازان روسی را به عقبنشینی گسترده در خرسون وا دارد، این باور به وجود آمده بود که روسیه کاملاً امکان دارد که به سوی استفاده از تسلیحات هستهای تاکتیکی گام بردارد.»
با این وجود برنز در همان نشست تأکید کرد که غرب نباید تحت تأثیر این تهدید از کمک به اوکراین دست بردارد. جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا در آگوست ۲۰۲۴ پیرامون این مسئله تصریح کرد: «ما نگرانیم که افزایش تنش و درگیری در اوکراین کار را به جایی برساند که جنگ به سایر نقاط قاره اروپا سرایت کند.»
پیش از آن نیز بهرغم اینکه جو بایدن رئیسجمهور ایالات متحده خطر استفاده روسیه از سلاح هستهای را یک خطر قابل اعتنا ارزیابی کرده بود اما تأکید بیش از حد روسیه بر این تهدید و تکرار چندین و چند باره آن از سوی مقامهای مختلف کرملین در کنار عدم اقدام روسیه در این زمینه باعث شده بود تا آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی به صورت گام به گام تلاش کنند تا خطوط قرمز روسیه را زیر پا بگذارند.
در ابتدای جنگ، هم ایالات متحده و هم کشورهای اروپایی از ارسال تسلیحات تهاجمی به اوکراین خودداری میکردند اما به مرور زمان مواضع خود را تغییر دادند. ایالات متحده موشکاندازهای هایمارس، تانک ام۱ آبرامز و تعداد زیادی خودروهای زرهی برای اوکراین ارسال کرد، بریتانیا تانکهای چلنجر ۲ و موشکهای استورم شدو را به اوکراین فرستاد، آلمان مجوز استفاده اوکراین از تانک لئوپارد ۲ را صادر کرد و تعدادی دیگر از کشورهای اروپایی نیز جنگندههای اف ۱۶ را به کییف فرستادند.
الکساندر گابوئف، مدیر مرکز روسیه در اندیشکده کارنگی مینویسد: «غرب تلاش داشت که خطوط قرمز روسیه را با دقت و به آرامی رد کند و عبور از این خطوط قرمز را با بحثهای طولانی، اقدامات رسانهای و گفتوگو با مسکو از کانالهای اطلاعاتی همراه سازد. این رویکرد هرچند که اعتراض کییف را در پی داشت اما خطر روبهرو شدن با یک واکنش شدید از سوی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را کاهش داد. علاوه بر اینها، این رویکرد براساس منافع ملی آمریکا صورت گرفت. مهمترین بخش هرم منافع آمریکا منافع خود ایالات متحده است و پس از آن منافع متحدان رسمی و در آخر منافع دوستان و شرکا شامل اوکراین قرار میگیرد.» گابوئف باور دارد که بازدارندگی هستهای روسیه از این کشور در برابر یک حمله تمامعیار از سوی ناتو محافظت میکند اما نمیتواند ابزاری برای دستیابی روسیه به اهداف کوچکتر در میدان نبرد باشد.
تغییر دکترین روسیه رفتار غرب را تغییر میدهد؟
برای همه ناظران روشن است که هدف اصلی روسیه از تغییر دکترین هستهای، وادار ساختن غرب به تغییر رفتار در قبال اوکراین و کاهش حمایتهای نظامی از کییف است؛ اما آیا این تغییر دکترین برای تغییر رفتار غرب کافی خواهد بود؟ برای پاسخ به این سوال باید به سه سال قبل بازگشت. اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی هرچند تنشها میان روسیه و اوکراین در حال افزایش بود و استقرار سربازان روسیه در سراسر مرز با اوکراین خبر از یک تهاجم قریبالوقوع را میداد اما تصور اینکه مرکز فرماندهی و ناوگان دریای سیاه روسیه توسط موشکها و تجهیزات ناتو هدف حمله قرار گیرد و جنگی میان ناتو و روسیه به راه نیفتد چندان آسان نبود.
یا حتی آنچه یک سال قبل در سواستوپول اتفاق افتاد و اوکراین این شهر در کریمه را با موشکهای بریتانیایی استورم شدو هدف قرار داد اتفاقی بود که از نگاه بسیاری از کارشناسان میتوانست خطر افزایش تنش را به شکل بیسابقهای بیشتر کند. چنانچه پوتین نیز در واکنش به این حمله تأکید کرد، ابعاد و پیچیدگی این حمله به نوعی بود که بدون حضور مستقیم پرسنل نظامی ناتو امکان نداشت که اوکراین بتواند چنین حملهای را ترتیب دهد.
امکان پیشبینی دقیق آینده و آنچه رخ خواهد داد وجود ندارد اما به نظر میرسد بهرغم اینکه تغییر دکترین هستهای روسیه باعث شده تا تصمیمگیری غرب در خصوص اعطای مجوز استفاده از تسلیحات دوربرد غربی برای هدف قرار دادن عمق خاک روسیه توسط اوکراین به تعویق بیفتد اما غرب همچنان مصمم است که به حمایتها در سطح فعلی از اوکراین ادامه دهد.
بایدن روز ۲۶ سپتامبر پس از میزبانی از ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در کاخ سفید در بیانیهای کمکهای جدیدی را که قرار است از سوی آمریکا به اوکراین ارسال شود، اعلام کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: «برای افزایش توان اوکراین در زمینه حمله به اهداف دوربرد من تصمیم گرفتهام که Joint Stand-Off Weapon (JSOW) را در اختیار اوکراین قرار دهم.» (JSOW) یک سیستم تسلیحاتی هدایتشونده و دوربرد است که توسط ایالات متحده طراحی شده است. این تسلیحات بهطور ویژه برای حملات دقیق به اهداف زمینی و دریایی از فواصل دور طراحی شدهاند تا هواپیماهای حملکننده آنها از محدوده دفاعی دشمن خارج بمانند. برد این تسلیحات بین ۲۰ تا ۱۳۰ کیلومتر است. این نشان میدهد دستکم هنوز ایالات متحده آماده عبور از این خط قرمز نیست و ترجیح میدهد همچنان به مسیر گذشته ادامه دهد.
اولین واکنشهای کشورهای اروپایی و مقامهای ناتو هم ثابت میکند آنها نیز قصدی برای تغییر سیاستها در راستای دفاع از اوکراین ندارند. مته فردریکسن، نخستوزیر فنلاند که یکی از حامیان سرسخت حمایت از اوکراین در ناتو به شمار میرود در یکی از اولین واکنشها از سوی مقامهای اروپایی به تغییر دکترین هستهای روسیه گفت: «من نمیدانم این نوعی بلوف است یا نه اما برداشت من این است که ما اجازه نداریم به کسی که احترامی برای دموکراسی، حقوق بشر و تمام چیزهایی که ما باور داریم قائل نیست، فرصت دهیم برای ما تصمیمگیری کند و بگوید چه کارهایی را باید و چه کارهایی را نباید انجام دهیم.»
به گفته او «رهبری و ترس در یک جا جمع نمیشوند» و «این عادت غربی نگران خط قرمزهای پوتین بودن» باعث تأخیرهای زیادی در ارسال کمکها به اوکراین شده است. فردریکسن تأکید کرد: «تنها خط قرمزی که در این جنگ وجود داشت، تهاجم به اوکراین بود که روسیه از آن عبور کرد.» اخیراً پیش از تغییر دکترین هستهای روسیه نیز پارلمان اروپا در قطعنامهای خواهان حمایت از اوکراین شده بود: «پارلمان اروپا از کشورهای عضو میخواهد که فوراً محدودیتهای استفاده از تسلیحات غربی ارائهشده به اوکراین علیه اهداف نظامی قانونی را در خاک روسیه لغو کنند، زیرا این محدودیتها مانع از توانایی اوکراین برای اعمال حق کامل برای دفاع از خود میشود.»
روسیه به این درخواست پارلمان اروپا هم در آن زمان با تهدید هستهای پاسخ داد. ویاچسلاو ولودین، رئیس پارلمان روسیه و عضو شورای امنیت ملی این کشور در اظهارنظری پیرامون این اقدام پارلمان اروپا گفت: «آنچه پارلمان اروپا خواهان آن است جهان را به سوی یک جنگ که در آن تسلیحات هستهای مورد استفاده قرار خواهد گرفت هدایت خواهد کرد. امیدوارم پارلمان اروپا در نظر داشته باشد که تنها ۳ دقیقه و ۲۰ ثانیه زمان خواهد برد که یک موشک بتواند کلاهک هستهای را به شهر استراسبورگ فرانسه (جایی که پارلمان اروپا در آن قرار دارد) برساند. آیا شهروندان اروپایی میخواهند که جنگ به در خانه آنها برسد؟»
واکنش روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا به استفاده مکرر روسیه از تهدید هستهای هم آن چیزی نیست که روسها خوششان بیاید. او هفته گذشته به نشریه تایم گفت: «استفاده از تهدید هستهای روزبهروز در میان مقامهای روس بیشتر میشود. این یک رویکرد آشکارِ تقابلی است. در صورتی که این روند ادامه داشته باشد ما نیز برای چنین شرایطی آماده خواهیم شد.»
ینس استولتنبرگ، دبیرکل سابق ناتو هم یک روز پیش از تحویل جایگاه خود به مارک روته، نخستوزیر پیشین هلند در خصوص تهدید روسیه گفت: «آنچه که دیدیم، نمونهای از لفاظیها و پیامهای هستهای تهدیدآمیز روسیه است که اظهارات اخیر پوتین نیز با این الگو مطابقت دارد. هر بار که ما حمایت خود [از اوکراین] را با انواع جدید تسلیحات از جمله تانکهای جنگی و جنگندههای اف ١۶ افزایش دادیم، روسها سعی کردهاند مانع ما شوند. آنها تاکنون موفق نشدهاند و همچنین این مورد اخیر نیز نباید مانع حمایت متحدان ناتو از اوکراین شود.»
دبیرکل جدید ناتو هم خود را متعهد به حمایت از اوکراین دانست. مارک روته، دبیرکل جدید ناتو، که این مسئولیت را کمتر از یک هفته پیش بر عهده گرفت، برای نشان دادن حمایت خود به اوکراین سفر کرد. روز پنجشنبه، روته با ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، گفتوگو کرد. او قول داد به افزایش کمکهای غرب به این کشور کمک کند. روته گفت: «من در آغاز ماموریتم به اوکراین آمدهام تا برای شما، مردم اوکراین و همه کسانی که ناظر هستند روشن کنم ناتو در کنار اوکراین ایستاده است.»
زلنسکی مجدداً از متحدان ناتو خواست سلاحهای دوربرد برای نیروهای اوکراینی فراهم کنند. زلنسکی گفت: «آنچه ما در منطقه نیاز داریم عزم بیشتر شرکایمان برای پایان دادن به تروریسم روسیه است. ما به متقاعد کردن شرکایمان درباره ضرورت سرنگون کردن موشکها و پهپادهای روسیه کماکان ادامه خواهیم داد.» زلنسکی همچنین ایدههای خود برای پایان دادن به جنگ را به عنوان بخشی از آنچه او «طرح پیروزی» خود توصیف میکند، توضیح داد. او جزئیات زیادی ارائه نکرده است اما امیدوار است در دیدار هفته آینده با رهبران بیش از ۵۰ کشور در آلمان، حمایت آنها را جلب کند.
چرا روسیه تهدید هستهای را مؤثر میداند؟
تغییرات اخیر در دکترین هستهای روسیه نشان میدهد که مسکو تلاش میکند تا با تکیه بر تهدیدات هستهای، فشار بیشتری بر اوکراین و غرب وارد کند. این رویکرد، اگرچه در برخی موارد کوتاهمدت مؤثر بوده است، اما در بلندمدت نتایج مطلوبی برای روسیه به همراه نداشته است. تهدیدات هستهای روسیه، در ابتدای جنگ اوکراین، توانست تا حدودی حمایت نظامی غرب از کییف را کُند کند. با این حال، به مرور زمان و با گسترش جنگ، این تهدیدات نتوانست مانع از افزایش حمایت ناتو از اوکراین و گسترش این اتحاد شود.
با وجود سابقه نهچندان موفقیتآمیز تهدیدات هستهای، چرا روسیه همچنان به این استراتژی پایبند است؟ یک احتمال این است که روسیه، به جای تمرکز بر شکستهای آشکار، بر دستاوردهای ظاهری تهدیدات هستهای خود تأکید میکند. این دستاوردها ممکن است شامل کُند شدن روند ارسال تسلیحات پیشرفته مانند تانک، جنگنده و موشک به اوکراین باشد. احتمال دیگر این است که روسیه معتقد است تهدیدات قبلی به اندازهای قوی نبودهاند تا بتوانند غرب را از حمایت از اوکراین بازدارند. این نگرش بسیار خطرناک است، زیرا ممکن است روسیه را به سمت تهدیدات شدیدتر و خطرناکتر سوق دهد.
محتملترین توضیح این است که پوتین بر این باور است که شرایط بینالمللی تغییر کرده و تهدیدات هستهای در شرایط جدید مؤثرتر خواهند بود. او ممکن است تصور کند که اختلافات داخلی در ناتو بر سر موضوعاتی مانند حمله به درون خاک روسیه، فرصتی برای ایجاد شکاف در میان متحدان و تضعیف حمایت از اوکراین فراهم کرده است.
چه دلایلی روسیه را از استفاده از تسلیحات هستهای باز میدارد؟
دو دلیل اصلی برای این موضوع وجود دارد؛ اولین دلیل چین است. شیجینپینگ، رئیسجمهور چین، بهطور علنی اعلام کرده و بدون شک بهصورت خصوصی نیز به پوتین هشدار داده است که سلاحهای هستهای هرگز نباید مورد استفاده قرار گیرند.
چین شریک استراتژیک روسیه محسوب میشود و اتحاد میان این دو کشور از زمان آغاز جنگ در اوکراین بهطور چشمگیری تقویت شده است. رهبر چین هرگز روسیه را برای حمله به اوکراین محکوم نکرده، اما همزمان حاضر نشده تا کمک نظامی مستقیم به این کشور ارائه دهد. علاوه بر این، شی تلاش میکند خود را بهعنوان یک چهره صلحساز در نظام بینالمللی مطرح کند و به دنبال دستیابی به توافقی است که جنگ را به پایان برساند و جایگاه و قدرت او را در عرصه جهانی ارتقا دهد. پوتین میداند که اگر دستور حمله هستهای، هرچند محدود را صادر کند، شراکتش با چین، اگر نگوییم کاملاً نابود میشود بهشدت در معرض خطر قرار میگیرد.
دلیل دوم، واکنش احتمالی ایالات متحده و ناتو است. پوتین ممکن است اینگونه در ذهن خود استدلال کند که استفاده از تسلیحات هستهای در اوکراین منجر به حمله هستهای یا متعارف از سوی غرب نخواهد شد، زیرا کییف هنوز عضو اتحاد غربی نیست و بنابراین تحت پوشش ماده ۵ پیمان تأسیس ناتو قرار ندارد. این ماده تضمین میکند که حمله به هر عضو از ائتلاف، به منزله حمله به ناتو بهعنوان یک کل است. با این حال، ایالات متحده بهصراحت اعلام کرده است که استفاده پوتین از سلاحهای هستهای در اوکراین «عواقب فاجعهباری» برای روسیه خواهد داشت. این عواقب بهطور دقیق مشخص نشده است، اما آیا این میتواند به یک رویارویی مستقیم بین ناتو و روسیه منجر شود؟ پوتین باید این سناریوی احتمالی را در نظر بگیرد؛ قبل از آنکه بر روی گزینههای هستهای خود قمار کند.
اوکراین در حال شکست است؟
پس از شکست حمله اوکراین به منطقه کورسک و ناامیدی از امکان برنامهریزی این کشور برای یک ضدحمله بزرگ یا موفق، این ارزیابی در میان کارشناسان غربی قوت گرفته است که اوکراین در حال شکست خوردن از روسیه است.
نشریه اکونومیست در شماره اخیر خود نوشت: «اگر اوکراین و حامیان غربی آن بخواهند پیروز شوند، ابتدا باید شجاعت آن را داشته باشند که بپذیرند در حال شکست هستند. در دو سال گذشته، روسیه و اوکراین یک جنگ فرسایشی پرهزینه را تجربه کردهاند که ادامه آن غیرقابلتحمل است.» این نشریه تأکید کرده «اگر زلنسکی همچنان بر این مسئله که ارتش اوکراین میتواند تمامی سرزمینهایی را که روسیه از سال ۲۰۱۴ اشغال کرده بازپس گیرد، اصرار کند، حامیان اوکراین را سرخورده و شکاف در جامعه اوکراین را بیشتر خواهد کرد.»
همزمان نشریه وال استریتژورنال در گزارشی با اشاره به وضعیت متزلزل ارتش و نیروهای اوکراینی در میدان نبرد نوشته است: «نیروهای اوکراینی به آرامی در حال شکست در میدان نبرد هستند و مقامات میگویند به کمکهای بیشتری نیاز دارند تا روسیه را به عقب برانند».
هرچند کسب پیروزی قاطع و نهایی توسط روسیه در ماههای باقیمانده از سال ۲۰۲۴ بعید و دور از دسترس به نظر میرسد اما رشد این باور در غرب که اوکراین در حال شکست است و راهی برای جلوگیری از این شکست وجود ندارد میتواند کاری را که روسیه با تهدید هستهای هنوز موفق به انجام آن نشده میسر کند؛ قطع کمکهای غرب به اوکراین.