| کد مطلب: ۲۲۲۳۶

بررسی سناریوهای محتمل در خصوص آینده جنگ اسرائیل و حزب‌‏الله

خواب اسرائیل برای لبنان

خواب اسرائیل برای لبنان

پس از حملات پیجری اسرائیل به حزب‌الله و اخلال گسترده در ساختار ارتباطی نیروهای حزب‌الله و در ادامه، ترور دبیرکل و فرماندهان ارشد نظامی و رهبران سیاسی این گروه، اسرائیل وارد فاز حمله زمینی به جنوب شده است.

به نظر می‌رسد که اسرائیل سعی دارد از فرصت ایجادشده به واسطه وارد آمدن شوک به ساختار فرماندهی و ارتباطی حزب‌الله استفاده کند. درحالی‌که حزب‌الله تلاش می‌کند تا ساختارش را از نو سازماندهی کند و خسارات وارد آمده را جبران کند، اسرائیل گزینه‌هایی را برای حمله زمینی به جنوب لبنان در مقابل خود می‌بیند. اما واقعیت این است که هیچ نوع عملیات زمینی در جنوب لبنان نمی‌تواند جنوب این منطقه را برای اسرائیل امن کند.

در نتیجه کارزار زمینی اسرائیل در جنوب لبنان ممکن است به یک کارزار طولانی و گسترده‌تر تبدیل شود و حتی این کارزار طولانی نیز نخواهد توانست همه اهداف اسرائیل را محقق کند اما آسیب‌های ویرانگری به لبنان وارد خواهد آورد.

دو روز پیش تانک‌های اسرائیلی در مرزهای شمالی با جنوب لبنان مستقر شدند. مقامات آمریکایی نیز بلافاصله اعلام کردند که اسرائیل به آنها اطلاع داده قصد دارد یک «تهاجم زمینی محدود» را در جنوب لبنان آغاز کند. آمریکایی‌ها اعلام کردند که ممکن است این تهاجم در ساعات آینده رخ دهد. پس از آن علائمی مبنی بر آمادگی اسرائیل برای اجرای این عملیات ظاهر شد.

اما پیش از آن و در روزهای ۲۸ و ۲۹ سپتامبر، نیروهای ارتش اسرائیل حمله‌های گسترده هوایی را در سراسر دره بقاع، بیروت، جنوب لبنان و مرز سوریه و لبنان صورت دادند. این حملات پس از ترور سیدحسن‌ نصرالله در تاریخ ۲۷ سپتامبر صورت گرفت. هدف از این عملیات، تضعیف توانایی‌های حزب‌الله، برچیدن ساختار فرماندهی آن و مسدود کردن مسیر محموله‌های تسلیحاتی از سوریه به لبنان بود. در واقع هدف اسرائیل این بود که حزب‌الله را در محاصره نظامی قرار دهد و با منزوی کردن این گروه از متحدانش، خطوط تدارکاتی حزب‌الله را از بین ببرد.

به موازات این حملات، شیخ نعیم قاسم، قائم‌مقام دبیرکل حزب‌الله لبنان در نخستین سخنرانی خود پس از ترور سیدحسن نصرالله متعهد شد حزب‌الله به مبارزه ادامه خواهد داد و این گروه همچنان از ظرفیت و توانایی اجرای حملات میان‌برد و کوتاه‌برد برخوردار است.  نعیم قاسم همچنین اعلام کرد که ساختار رهبری و فرماندهی حزب‌الله پس از عملیات‌های ترور اسرائیل به سرعت سازماندهی شده و این گروه برای دفاع در مقابل تهاجم زمینی اسرائیل آماده است.

برخی مقامات اسرائیلی که نخواستند نام‌شان فاش شود مدعی شدند که ارتش اسرائیل در روزها و ماه‌های اخیر عملیات ویژه‌ای را علیه حزب‌الله در جنوب لبنان آغاز کرده و به مسیرهایی برای جمع‌آوری اطلاعات درباره نیروهای حزب‌الله و سنجش میزان آمادگی این گروه برای ورود به جنگ زمینی دست یافته است. در همان روزهای ۲۸ و ۲۹ سپتامبر، اسرائیل در حملات دیگری به لبنان برخی فرماندهان بلندپایه حماس نظیر فتح شریف و چند مقام دیگر فلسطینی را ترور کرد.

به نظر می‌رسد اسرائیل تاکنون از هرج و مرج موقتی که در ساختار کنترل و فرماندهی حزب‌الله ایجاد شده استفاده کرده است. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، احتمالاً سعی دارد از فرصت ایجادشده برای از بین بردن شاخه نظامی حزب‌الله لبنان استفاده کند. برخی پیروزی‌های تاکتیکی اسرائیل در چند هفته اخیر از جمله حملات پیجری در روزهای ۱۷ و ۱۸ سپتامبر و آسیب‌های متعاقب آن به ساختار فرماندهی و کنترل حزب‌الله و همچنین توانایی‌های نظامی این گروه، اسرائیل را ترغیب کرده تا از فرصت به‌وجودآمده برای ایجاد یک منطقه حائل سرزمینی در جنوب لبنان استفاده کند.

امید اسرائیل این است که یهودیان شهرک‌نشین در شمال اسرائیل که پس از حملات راکتی حزب‌الله به شمال اسرائیل آواره شده‌ بودند، بتوانند به خانه‌های خود بازگردند. علاوه بر این، با توجه به اینکه حزب‌الله تاکنون به‌رغم پرتاب ده‌ها موشک، از جمله موشک‌های بالستیک به سمت شهرهای بزرگ، هنوز نتوانسته تلافی حملات اخیر اسرائیل را به سرانجام برساند، اسرائیلی‌ها جسارت بیشتری یافته‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که حزب‌الله به‌طور قابل توجهی تحلیل رفته و در رویارویی زمینی در جنوب لبنان قادر به دفاع از خود نیست و آنقدر توان ندارد که شهرهای بزرگ اسرائیل را هدف قرار دهد. 

در نهایت، اسرائیلی‌ها از عدم تمایل آشکار ایران برای عجله در دفاع از حزب‌الله یا انتقام‌جویی سخت از اسرائیل به دلیل ترور اسماعیل هنیه و سیدحسن نصرالله، بهره‌برداری می‌کنند.  در ۳۰ سپتامبر، یوآو گالانت، وزیر دفاع اسرائیل اشاره کرد که ممکن است عملیات زمینی در داخل لبنان قریب‌الوقوع باشد. در همان روز، وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد که ایران برای جنگ در کنار حزب‌الله نیرو اعزام نخواهد کرد.

اسرائیل احتمالاً حداقل یک تهاجم زمینی محدود به لبنان را به‌عنوان اولین انتخاب خود آغاز خواهد کرد. اگرچه اسرائیل ممکن است راهبردهای تهاجمی‌تری را برای ایجاد منطقه حائل مورد نظر خود در جنوب لبنان اتخاذ کند اما اعلام کرده که به مانند جنگ ۳۳روزه سال ۲۰۰۶ به دنبال نابودی حزب‌الله نیست بلکه به دنبال تضعیف حزب‌الله تا مرحله‌ای است که این گروه مجبور به عقب‌نشینی از مرزها تا پشت رودخانه لیتانی شده و حملات خود به اسرائیل را پایان دهد.

اگر آنچه که اسرائیلی‌ها می‌گویند اجرا شود باید گفت که این هدف آنچنان گسترده نیست که نیاز به حمله زمینی فراگیر و همه‌جانبه به جنوب لبنان باشد. در نتیجه اسرائیل این حمله را با هدف شکستن اراده سیاسی حزب‌الله برای مقاومت و دفاع و ایجاد یک منطقه حائل در جنوب انجام خواهد داد و در عین حال تلاش خواهد کرد توجهش را از تحولات نظامی و امنیتی در غزه و کرانه باختری منحرف نکند.

به‌طور کلی با توجه به شرایط فعلی چهار سناریو را در خصوص حمله زمینی اسرائیل به جنوب لبنان می‌توان متصور شد.

تهاجم زمینی اسرائیل

۱ محتمل‌ترین گزینه، تهاجم زمینی اسرائیل به جنوب لبنان و به دنبال آن عقب‌نشینی به سمت مرز خواهد بود. این سناریو مشابه سناریویی است که اسرائیل در آغاز حمله زمینی به غزه اجرا کرد. اگر اسرائیل بخواهد این سناریو را اجرا کند، قاعدتاً باید مشابه تاکتیک‌هایی که علیه حماس اجرا کرد، تعداد محدودی از نیروها را وارد جنوب لبنان کند. وظیفه این نیروها این است که زیرساخت‌های حزب‌الله را هدف بگیرند، در جنگ رودررو تلفات وارد کنند و اسیر بگیرند و بعد به سمت مرز عقب‌نشینی کنند. چنین عملیاتی احتمالاً با هدف ایجاد یک «منطقه امن» محدود انجام می‌شود تا نیروهای حزب‌الله نتوانند در آن مستقر شده و یا به آن ورود کنند.

پس از عقب‌نشینی نیروهای اسرائیل، توپخانه و نیروهای هوایی اسرائیل این منطقه امن را با آتش از راه دور کنترل خواهند کرد. مشابه عملیات ابتدایی اسرائیل در غزه، هدف اسرائیل از این اقدام احتمالاً این است که خطر گرفتار شدن نیروی زمینی خود را در یک جنگ چریکی و پارتیزانی کاهش دهد. ضمن اینکه این اقدام از دیدگاه دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا و دیگر حامیان اسرائیل، کمتر مشکل‌ساز خواهد بود زیرا توجیهاتی می‌توان برای آن ذکر کرد و عنوان کرد که این اقدام اشغال آشکار سرزمین‌های جنوبی لبنان به حساب نمی‌آید.

اما واقعیت این است که این عملیات، روندی کُند خواهد داشت و این روند کُند در برابر حزب‌الله که به مراتب قدرتمندتر از حماس است و فضای مانور و تدارک به مراتب بیشتری از حماس دارد، ممکن است با مشکلاتی روبه‌رو شود. علاوه بر این، اگر اسرائیل بخواهد به این سناریو بسنده کند، احتمالاً مجبور خواهد شد برای هفته‌ها و یا حتی ماه‌ها این سناریو را ادامه دهد تا بلکه بتواند اراده سیاسی حزب‌الله برای ادامه جنگ را بشکند.

طولانی شدن نبرد با توجه به خستگی روزافزون مردم اسرائیل از جنگ، ممکن است کابینه اسرائیل را به لحاظ سیاسی به قدری ضعیف کند که نتواند این روند را ادامه دهد. اسرائیلی‌ها به‌طور کلی به پیروزی‌های زودرس و سریع عادت دارند و تاب‌آوری آنها برای تحمل شرایط سخت در طولانی‌مدت زیاد نیست.

عملیات محدود مرزی

۲ سناریوی دوم که احتمالش از سناریوی نخست کمتر است، اجرای یک عملیات محدود مرزی برای اشغال یک منطقه حائل در درون سرزمین‌های جنوب لبنان است. براساس این سناریو، احتمالاً اسرائیلی‌ها مجبور خواهند شد نیروهایی به عمق ۱۰ کلیومتری خاک جنوب لبنان اعزام کنند. این سناریو به لحاظ دیپلماتیک و نظامی بیشتر از سناریوی نخست مخاطره‌آمیز خواهد بود. اما احتمالاً اسرائیل سعی خواهد کرد از تعداد بسیار زیاد نیرو برای اعزام به عمق خاک جنوب لبنان استفاده نکند تا تلفات احتمالی کاهش یابد.

با این حال، باید گفت که این اقدام به مراتب بیشتر از سناریوی نخست، نیروهای اسرائیلی را در معرض حملات مکرر چریکی و پارتیزانی نیروهای حزب‌الله قرار خواهد داد. در چارچوب این سناریو در صورتی که موفقیت برای اسرائیل حاصل شود، ممکن است حزب‌الله در نهایت متقاعد شود که به یک توافق دیپلماتیک تن دهد تا این منطقه را بتواند بازپس بگیرد اما چنین توافقی احتمالاً پس از یک درگیری طولانی بین دو طرف حاصل خواهد شد و در میانه این درگیری طولانی احتمالاً شاهد عملیات‌های ترور اسرائیل علیه نیروهای حزب‌الله و حملات بیشتر و شدیدتر حزب‌الله به شهرهای بزرگ اسرائیل خواهیم بود.

عقب راندن حزب‌الله

۳ در سناریوی سوم که احتمالش از سناریوی دوم کمتر است، تصمیم اسرائیل برای عقب‌راندن نیروهای حزب‌الله به پشت رودخانه لیتانی و بعد عقب‌نشینی به سمت مرزهای اسرائیل است. در چارچوب این سناریو احتمالاً اسرائیل تلاش خواهد کرد تا عمق جنوب لبنان پیش رفته و خود را به رودخانه لیتانی برساند. اسرائیل سعی خواهد کرد این منطقه را با نیروهای پرتعداد پر کند و زیرساخت‌های حزب‌‌الله را از بین برده و تا آنجا که ممکن است از حزب‌الله تلفات گرفته و یا اسیر بگیرد.

در صورتی که این سناریوی اسرائیل موفق باشد و بتواند شوکی به حزب‌الله وارد کند، آن‌وقت ممکن است اعلام کند که توانایی‌های حزب‌الله را به اندازه کافی تضعیف کرده است و آن‌وقت نیروهایش را به ۱۰ کیلومتری مرزهای اسرائیل برگرداند و سپس بر سر همین منطقه حائل ۱۰کیلومتری پیشنهاد مذاکره را روی میز بگذارد و حزب‌الله را وادار به پذیرش پایان درگیری کند.

  اما این عملیات خطرات زیادی برای نیروهای اسرائیلی خواهد داشت. در این سناریو علاوه بر درگیر شدن تعداد زیادی از نیروهای زمینی اسرائیل، ممکن است نیروهای ارتش لبنان نیز وارد عمل شوند و تلفات زیادی را به نیروهای اسرائیلی تحمیل کنند. علاوه بر این اجرای این سناریو ممکن است با مخالفت دیپلماتیک ایالات متحده آمریکا و اکثر حامیان اسرائیل مواجه شود.

در این سناریو، اگرچه به‌هیچ‌عنوان نمی‌توان موفقیت اسرائیل را تضمین کرد، اما اگر این عملیات موفق شود، اراده حزب‌الله برای مبارزه تضعیف شده و حزب‌الله مجبور خواهد شد به توافقی دیپلماتیک تن بدهد که منطقه‌ای حائل از دل آن ایجاد شود؛ خصوصاً اینکه اگر اسرائیل تهدید کند که این کار را نه یک بار، که به دفعات تکرار خواهد کرد.

اشغال خاک لبنان

۴ سناریوی چهارم که احتمالش از سناریوی سوم کمتر است، پیشروی نیروهای اسرائیلی تا رودخانه لیتانی و ماندن در این منطقه است. در این سناریو، اسرائیل ممکن است به این نتیجه برسد که اشغال خاک لبنان تنها راه برای دستیابی به اهداف امنیتی اسرائیل و وادار کردن حزب‌الله به مذاکره برای پایان نبرد است. اجرای این سناریو نیاز به نیروی زمینی بسیار زیاد و زمانی بسیار طولانی دارد چراکه اسرائیل مجبور خواهد شد قلمرو جنوب رودخانه لیتانی را تا زمانی که حزب‌الله به توافق دیپلماتیک تن دهد، در اشغال خود نگه دارد.

این سناریو در صورتی به طور جدی مدنظر اسرائیل قرار خواهد گرفت که ارتش اسرائیل به این نتیجه برسد که حملات اخیرش به حزب‌الله به شکل مؤثری ساختار فرماندهی و کنترل حزب‌الله را مختل کرده است و اسرائیل فرصتی برای تغییر رادیکال داینامیک‌های نبرد در جنوب لبنان به صرف هزینه کمتر به دست آورده است. ایالات متحده، کشورهای عربی و بسیاری از کشورهای اروپایی به طور قطع با اشغال بی‌پایان جنوب لبنان مخالفت خواهند کرد. در نتیجه این احتمال وجود دارد که واشنگتن ارسال محموله‌های تسلیحاتی به اسرائیل نظیر بمب‌های سنگین را متوقف کند.

اما اگر حزب‌الله در چارچوب این سناریو بتواند تلفات سنگینی از نیروهای اسرائیلی بگیرد، عزم اسرائیل برای اشغال این منطقه حائل تضعیف خواهد شد و ممکن است اسرائیل مجبور شود بدون دستاوردی مبنی بر تضمین خروج دائمی حزب‌الله از جنوب لبنان و عقب‌نشینی به پشت رودخانه لیتانی، به پایان جنگ تن دهد.

فارغ از اینکه اسرائیل کدام‌یک از چهار سناریوی بالا را انتخاب کند، این احتمال نیز وجود دارد که ارتش اسرائیل چشم‌انداز تهاجم زمینی در عمق خاک لبنان را پیش چشم داشته باشد و دامنه عملیات زمینی را به سرزمین‌های بعد از رودخانه لیتانی به سمت بیروت و یا دره بقاع گسترش دهد. بسیاری از خطوط تدارکاتی حزب‌الله در شرق دره بقاع واقع شده است.

این اقدام اسرائیل موجب بروز یک بحران انسانی شدید و تشدید بی‌ثباتی در لبنان خواهد شد. اگر گزینه‌هایی که در بالا ذکر شد نتوانند اهداف اسرائیل را محقق کرده و حزب‌الله را به توافقی دیپلماتیک وادار کنند، اسرائیل در دام یک کمپین تهاجم زمینی بی‌پایان در جنوب لبنان گرفتار شده و مجبور خواهد شد تهاجم زمینی خود را بیشتر به سمت شمال لبنان معطوف کند تا اراده حزب‌الله برای مبارزه را شکسته و خطوط ارتباطی حزب‌الله را قطع کرده و زرادخانه‌های این گروه را منهدم کند. در چارچوب این عملیات‌ها ممکن است ارتش اسرائیل به سمت شمال رودخانه لیتانی پیشروی کرده و به مانند حمله سال ۱۹۸۲ وارد بیروت شود.

پیشروی اسرائیل به سمت دره بقاع احتمالاً نه با استفاده از نیروی زمینی متعارف بلکه با استفاده از تیپ‌های کماندویی انجام خواهد شد. احتمالاً کماندوهای اسرائیلی عملیات‌هایی را در خاک سوریه نیز انجام دهند تا خطوط تدارکاتی حزب‌الله را که از سوریه می‌گذرد قطع کنند. در این میان حملات هوایی اسرائیل به دیگر نقاط لبنان شدت بیشتری خواهد یافت و زیرساخت‌های حمل و نقلی لبنان با هدف اخلال در خطوط ارتباطی حزب‌الله منهدم خواهد شد.

این اقدام نیز منجر به بروز یک فاجعه انسانی دیگر و هجوم پناهجویان لبنانی به سوریه، ترکیه و اردن و حتی اروپا خواهد شد. در صورت وقوع چنین فجایع انسانی‌ای، به احتمال زیاد فشار داخلی و سیاسی از سوی احزاب و جریانات سیاسی مخالف بر حزب‌الله لبنان افزایش خواهد یافت. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، آن‌وقت چشم‌انداز ورود لبنان به یک دوره بی‌ثباتی داخلی و حتی درگرفتن یک جنگ داخلی بعید نیست.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی