اسرائیل تا کجا پیش میرود؟
جنگ سوم اسرائیل و لبنان
از روز ۸ اکتبر ۲۰۲۳ یعنی یک روز پس از شروع درگیری میان اسرائیل و حماس در اطراف نوار غزه، حزبالله لبنان در امتداد راهبرد «وحدت میدانها» علیه اسرائیل حملات خمپارهای، موشکی و راکتی به شمال اسرائیل را آغاز کرد.
این اقدام حزبالله به ناامن شدن مناطق شمالی تا عمق 10 کیلومتر منجر شد و در نتیجه ساکنان 100 شهرک که به 200 هزار نفر میرسیدند از این منطقه تخلیه شدند. در ماههای بعدی شمار شهرکهای تخلیهشده به 50 مورد کاهش یافت و 66 هزار ساکن این مناطق مجبور به اسکان موقت در هتلها و منازل استیجاری به خرج کابینه اسرائیل شدند.
این مسئله تقریباً برای نخستین بار از زمان پایان یافتن جنگهای کلاسیک اسرائیل (آخرین مورد جنگ یوم کیپور 1973 بود) و رویارویی جنبشهای مقاومت بود که وقتی ارتش اسرائیل وارد جنگ با یکی از دشمنان خود میشد، دشمن دیگری از یک منطقه دیگر پای اسرائیل را به یک تبادل آتش بزرگ میکشاند.
اسرائیل در ماههای نخست جنگ غزه توانایی رویارویی همزمان با حزبالله در سطح فعلی را نداشت برای همین سعی کرد به تهدید این گروه با پاسخ چندبرابری موشکی و ترور فرماندهان حزبالله روبهرو شود؛ در این راستا هر یک حمله حزبالله با 8 حمله اسرائیل روبهرو شد. اما این راهبرد برای وادار کردن حزبالله به عقبنشینی کافی نبود و تبادل آتش در جبهه شمال همچنان ادامه یافت و در نتیجه تلآویو نتوانست منطقه شمال را امن کرده و ساکنان آن را بازگرداند.
اما از یکسو مزمن شدن بحران در شمال و از سوی دیگر سبکتر شدن شدت معرکه در جبهه غزه رفتهرفته باعث شد اسرائیل کمکم توجه بیشتری به جبهه شمال کند. بهجز اصل موضوع ناامنی در شمال، صهیونیستها از منظر استراتژیک دو برداشت دیگر از این تبادل آتش داشتند؛
1 تثبیت شدن این معادله جدید باعث میشد حملات حزبالله در جریان جنگ اسرائیل با یک دشمن دیگر، امری عادی و همیشگی شود.
2 اگر اسرائیل در حین تبادل آتش با حزبالله تن به آتشبس در نوار غزه میداد، حمل بر ضعف و تأثیرپذیری از حزبالله میشد و این گروه توانسته بود به صورت موفقیتآمیز در فرجام جنگ غزه نیز تأثیر مثبت بگذارد.
از این رو اسرائیل رفتهرفته نقطه ثقل جنگ را از جنوب به جبهه شمال منتقل کرد. تا دو ماه قبل اسرائیل مایل بود بدون اینکه وارد جنگ با حزبالله شود، حزبالله را وادار به عقبنشینی و پایان دادن به تبادل آتش سازد، ولی این جنبش در برابر اسرائیل ایستادگی کرد و به سیاست پیشین ادامه داد.
جنگ آغاز میشود
در نتیجه اسرائیل مجبور شد برای جدا کردن ارتباط دو جبهه سطح تنش را افزایش دهد. عملیات امنیتی پیجرها در 17 سپتامبر و پاسخ حزبالله به آن سطح تنش را به شدت افزایش داد و باعث شد رژیم اسرائیل نیز از روز 23 سپتامبر 2024 حملات جدیتری را علیه لبنان آغاز کند. حملات شدید اسرائیل در طول روزهای 23 و 24 سپتامبر به کشته شدن حدود 600 لبنانی و زخمی شدن 2 هزار نفر منجر شد. شدت گرفتن حملات دو طرف علیه یکدیگر در طول این روزها باعث شد دیگر نتوانیم از مفهوم «تبادل آتش» برای توصیف آن استفاده کنیم و اسم آن دیگر «جنگ» از نوع نامتقارن خواهد بود. در این جنگ و تا این لحظه به نظر میرسد اسرائیل دو رویکرد در دستورکار خود قرار خواهد داد:
1 تکرار سناریوی جنگ 33 روزه (نگاه حداقلی)
اگر اسرائیل در ادامه روند کنونی تنشها هنوز «جدا کردن جبهه شمال از جنوب» و «امنسازی جبهه شمال» را بهعنوان هدف اولیه و اصلی و کوتاهمدت خود بداند و بخواهد در جریان تشدید تنش تنها به این هدف دست یابد، رفتاری شبیه جنگ 33 روزه 2006 از خود بروز خواهد داد. بدین معنا که پس از مدتی درگیری مداخله قدرتهای جهان و شورای امنیت در جنگ را پذیرا خواهد شد و زمینه تصویب یک قطعنامه که خواستار پایان درگیری شود را فراهم میکند. بدین ترتیب اسرائیل فکر میکند میتواند با چنین رویهای حزبالله را از تبادل آتش باز دارد و منطقه شمال را امن کرده و ساکنان این مناطق را بازگرداند.
این یک رویکرد حداقلی و کوتاهمدت خواهد بود و ممکن است اسرائیل حاضر شود استراتژی خود را برای فازهای بعدی تقابل با حزبالله پس از آن برنامهریزی کند و مثلاً بعد از تحقق این عقبنشینی خواستار بازگشت حزبالله به پشت رودخانه لیتانی یا خلع سلاح حزبالله شود (بیان این سطور به معنی آن نیست که این خواستهها حتماً تحقق پیدا میکند).
2 تکرار سناریوی 1982 (نگاه حداکثری)
دومین سناریو این است که اسرائیل به جنگ سوم با لبنان حداکثری بنگرد و بهرغم تهدیدات بزرگتری که حزبالله نسبت به حماس دارد، بخواهد از این درگیری بهعنوان یک فرصت طلایی برای یک تسویه حساب کامل با حزبالله بنگرد و همه اهداف خود نظیر امن کردن شمال، عقب راندن حزبالله به پشت لیتانی و نهایتاً خلع سلاح مقاومت را به صورت یکجا پیگیری کند. در این صورت اسرائیل رفتاری شبیه جنگ اول لبنان در سال 1982 بروز خواهد داد و سعی میکند مناطقی به عمق دستکم 10 کیلومتر را به اشغال خود درآورد و به منطقه حائل تبدیل سازد و از این طریق از نزدیک شدن مجدد حزبالله به مرز اسرائیل جلوگیری کند.