چرخش سیاسی ریاض
وقتی که دولت عدالت و توسعه در ترکیه بر سر کار آمد، اعلام کرد که قصد دارد روابطش را با کشورهای خاورمیانه تحت سیاست «مشکلات صفر با همسایگان» بهبود ببخشد. حالا شاید بتوان گفت که عربستان نیز همین سیاست را در پیش گرفته است.
وقتی که ملک سلمان در سال 2015 به قدرت رسید و کنترل همه سیاستها را به دست پسرش بنسلمان داد، پادشاهی عربستان با بسیاری از کشورها و جریانات سیاسی منطقه در خصومت به سر میبرد. در طول چند ماه نخست پادشاهی ملکسلمان، کشورهای غربی توافق هستهای با ایران را که متحد حوثیها در یمن بود امضا کردند و ایران بهعنوان متحد حوثیهای یمن سعی کرد دامنه نفوذش را تا خلیج عدن گسترش دهد.
پادشاهی عربستان سیاست ناشی از ترس را در پیش گرفت و حمله نظامی به یمن را ترتیب داد. در لبنان نیز، بنسلمان، سعد حریری، نخستوزیر وقت لبنان را وادار کرد تا حزبالله را تحت فشار بگذارد و برای چند روز حریری را در ریاض محصور کرد. در سال 2017، ریاض یک محاصره اقتصادی را علیه قطر آغاز کرد و در سال 2018 نیز جمال خاشقجی، منتقد پادشاهی عربستان را در کنسولگری عربستان در استانبول قطعهقطعه کرد.
اما به محض اینکه حوثیهای یمن در سپتامبر سال 2019 به تاسیسات نفتی آرامکو حمله کردند، روند خصومتهای عربستان نیز پایان یافت. آمریکا نیز نتوانست در این خصوص از عربستان دفاع کند. یک سال بعد، جو بایدن رئیسجمهوری آمریکا به قدرت رسید و متعهد شد که ارسال سلاح به عربستان برای استفاده در یمن را متوقف خواهد کرد. سپس پاندمی کووید-19 آغاز شد.
این دو اتفاق موجب شد که رهبری عربستان سعودی در سیاستخارجی خود تجدیدنظر کند چراکه این سیاستخارجی نتیجهای به بار نیاورده بود و در حقیقت منابع سعودی در منطقه را هدر داده بود. عربستان یک چرخش بزرگ در سیاستخارجیاش صورت داد. بنسلمان به سمت آغاز چشمانداز 2030 عربستان حرکت کرد. حالا چالش عربستان این است که این چشمانداز را به واقعیت تبدیل کند. در این مسیر، آنچه که عربستان از آن دوری میکند، داشتن مشکل با همسایگانش است. عربستان متوجه شده که داشتن مشکل با ایران و یمن برایش مشکلساز شده است.
علاوه بر این جنگ در غزه و مسئله صلح اسرائیل و فلسطین نیز به این مشکلات افزوده است. عقبنشینی عربستان سعودی از یمن موجب شد مسیر برای عادیسازی روابط ریاض و تهران با میانجیگری چین باز شود. از آن زمان تاکنون، سفرای ایران و عربستان به ریاض و تهران بازگشتند و دو طرف درباره گسترش تبادلات تجاری با یکدیگر مذاکره کرده و مشورتهایی را درباره بحران غزه با یکدیگر داشتهاند.
در خصوص محاصره اقتصادی قطر نیز باید گفت که این محاصره در ژانویه سال 2021 پایان یافت. حالا دولت عربستان سعودی حتی سرمایهگذاران قطری را تشویق کرده و از آنها دعوت میکند تا بر روی پروژههای چشمانداز 2030 عربستان سرمایهگذاری کنند. بهطور خاص از قطریها دعوت شده تا در صنعت معدن عربستان که ریاض قصد دارد در آن به یک بازیگر جهانی تبدیل شود، سرمایهگذاری کنند.
آخرین چرخش عربستان سعودی در سیاستخارجی به اسرائیل مربوط میشود. بنسلمان مدتها بود که قصد داشت روابط عربستان با اسرائیل را عادیسازی کند و در قبال آن امتیازهایی از ایالات متحده آمریکا دریافت کند. واضح بود که حتی در طول ماههای نخست کمپین نظامی اسرائیل در غزه، دولت بنسلمان حمایت سیاسی اندکی از فلسطینیها صورت میداد.
درست قبل از هفتم اکتبر، اینطور به نظر میرسید که بنسلمان به اعلام عادیسازی روابط با اسرائیل بسیار نزدیک شده است. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نیز درباره پیشرفت قریبالوقوع در روابط بین ریاض و تلآویو سخن میگفت. به لحاظ سیاسی برای عربستان دشوار بود که دفاع از آرمان فلسطین را به دریافت چند امتیار بفروشد. این کار او میتوانست او را به عنوان انورسادات جدید جهان عرب تصویر کند. البته عربستان سعودی هنوز هم در این خصوص محافظهکار است. اما روند سیاستخارجی بنسلمان آغاز شده و قرار نیست متوقف شود. آنچه که برای بنسلمان مهم است، تحقق چشمانداز 2030 است.