تبعات ترور المقدح
اسرائیل اعلام کرد که در حملهای به یک خودرو در جنوب لبنان، خلیلالمقدح، یکی از فرماندهان شاخه نظامی فتح را ترور کردهاست. اسرائیل ادعا میکند که المقدح با سپاه پاسداران همکاری نزدیک داشته و در ورود اسلحه و پول به کرانه باختری نقش داشتهاست. مسلماً این اقدام اسرائیل، روابط فتح با تلآویو را تیره خواهد کرد. کما اینکه یکی از مقامات فتح، اسرائیل را به تلاش برای برافروختن یک جنگ منطقهای متهم کرده است.
علاوه بر این این ترور موجب خواهد شد برخی از اعضای جنبش فتح مواضع متفاوتی اتخاذ کنند و در نتیجه این مواضع، موضع فتح در همکاری برای حکمرانی در غزه پس از حماس، تضعیف خواهد شد. اما اگر این ترور، نشانهای از عزم اسرائیل برای انجام عملیاتهای ترور بیشتر علیه فتح باشد، در این صورت احتمال بروز یک اعتراض مردمی بزرگ در کرانه باختری، به شدت افزایش خواهد یافت.
جنبش فتح بهعنوان ساختاری سیاسی که بر برخی از نقاط کرانه باختری حکمرانی میکند، اسرائیل را به طور ضمنی به رسمیت میشناسد و در درگیری حماس و اسرائیل در ده ماه گذشته، دخالتی نداشته است. اما برخی از اعضای جنبش فتح با گردانهای الاقصی روابط دارند. البته این گروه بهطور رسمی بخشی از حماس یا جنبش جهاد اسلامی محسوب نمیشود.
خلیل المقدح یکی از فرماندهان ارشد گردانهای الاقصی بود که در جنبش فتح نیز عضویت داشت. این جنبش در میانه انتفاضه دوم و حدود بیست سال پیش که این گروه تشکیل شد، مسیر مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل را در پیش گرفته است. اعضای این گروه گهگاه در کرانه باختری توسط نیروهای اسرائیلی بازداشت و یا ترور میشوند اما انجام عملیات علیه اعضای این گروه در لبنان، اقدامی بسیار نادر است.
تا به اینجای کار اینطور به نظر میرسد که ترور المقدح، یک عملیات منفرد برای ترور یکی از رهبران فتح بوده که به ادعای اسرائیل روابطی با ایران داشته و هنوز نشانهای مبنی بر اینکه این ترور آغاز یک کمپین ترور علیه برخی رهبران نظامی جنبش فتح باشد، مشاهده نمیشود. ترور المقدح مسلماً باعث تیرگی در روابط فتح و اسرائیل خواهد شد و در میان کادر رهبری فتح در خصوص چگونگی تعامل با اسرائیل شکاف ایجاد خواهد کرد.
این شکاف بهطور خاص بین عملگرایان این جنبش و نظامیان ظهور و بروز خواهد یافت. این ترور حتی ممکن است برخی از اعضای فتح را وادار کند که به گردانهای الاقصی و یا دیگر گروههای شبهنظامی در کرانه باختری بپیوندند و در نهایت موضع پیشین جنبش فتح در همکاری با اسرائیل برای حکمرانی بر غزه تضعیف خواهد شد. البته در حال حاضر هم در کمیته رهبری فتح، اختلافنظرهایی در خصوص رفتار اسرائیل در غزه وجود دارد.
مسلماً این ترور باعث خواهد شد که صدای منتقدان محمود عباس، در کادر رهبری فتح بلندتر از گذشته شود و کادر رهبری به سمت اتخاذ موضع سرسختانهتری در قبال اسرائیل حرکت کند. این احتمال هم وجود دارد که با وجود موضع جنگطلبانه کابینه اسرائیل و شرایط امنیتی وخیم در کرانه باختری، اسرائیل حملات دیگر و یا بازداشتهای دیگری را علیه اعضای فتح انجام دهد تا شاخه نظامی فتح را در کرانه باختری تضعیف کند.
این اقدام اسرائیل احتمالاً باعث خواهد شد اعضای شاخه نظامی فتح با حماس و حزبالله متحد شوند. احتمال دیگر این است که کابینه اسرائیل که هنوز در انتظار واکنش تلافیجویانه ایران و حزبالله است، ممکن است به این نتیجه برسد که میتواند در مقابل تشدید کارزار علیه گردانهای شهدای الاقصی و اعضای ساخته نظامی فتح نیز اقدام کرده و شبکههای مورد نیاز برای تامین تسلیحات و هدایت حملات در کرانه باختری را مختل کند.
اگر پاسخ تلافیجویانه حزبالله و ایران آسیب زیادی به اسرائیل وارد نکند و تنش را از سطحی بالاتر نبرد، احتمالاً اسرائیل حملات بیشتری علیه فتح انجام خواهد داد. چراکه اسرائیل در چنین شرایطی ممکن است به این نتیجه برسد که تهدید حملات تلافیجویانه آنقدرها خطرناک نیست که مانع کمپین ترور اسرائیل علیه اعضای فتح شود. اگر اسرائیل کمپین ادامه ترور علیه فتح را ادامه دهد، مسلماً خطر شعلهور شدن تنش در کرانه باختری افزایش خواهد یافت.