| کد مطلب: ۱۵۰۳۲

چه بر سر بن‌بست اوکراین آمده است؟

چه بر سر بن‌بست اوکراین آمده است؟

با نزدیک شدن به سومین سالگرد تهاجم پوتین، در فوریه 2025، این احتمال وجود دارد که یک طرف پیروز شود و طرف دیگر شکست بخورد. سیاستگذاران غربی باید این نتایج احتمالی را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند.

ماه‌ها بود که کلمه‌ای جز «بن‌بست» برای توصیف جنگ روسیه علیه اوکراین به کار نمی‌رفت. از نظر ژنرال‌ها و سیاست‌گذاران، تحلیلگران نظامی و روزنامه‌نگاران، این اصطلاح به درک دشواری‌هایی که هر یک از طرف‌ها در دستیابی به دستاوردهای بزرگ در برابر دیگری با آن مواجه بودند، کمک می‌کرد.

تشبیه یک جنگ به بن‌بست، فضایی برای بحث‌های سیاسی نیز باز کرد. برای طرفداران آتش‌بس، این امر زمینه را برای مذاکره تقویت کرد. برای منتقدانی که احساس می‌کردند دولت جو بایدن بیش از حد محتاط است، خطوط مقدم بی‌سروصدا به این معنی بود که واشنگتن کمک کافی ارائه نکرده، درحالی‌که انجام این کار می‌توانست تغییری ایجاد کند.

منتقدان دیگر، از ترس وجود درگیری پایان ناپذیر در پیش رو، شروع به بیهوده خواندن کمک‌های ایالات متحده می‌کنند. اما درحالی‌که کلمه بن‌بست خلاصه‌ای مفید از جنگ ارائه می‌دهد، زیرا ضدحمله اوکراین در نیمه دوم سال ۲۰۲۳ به پایان رسید – درحالی‌که هر دو طرف قادر به کسب دستاوردهای بزرگ نیستند- این اصطلاح اکنون منسوخ شده است.

در سال ۲۰۲۴، مهمترین مسائلی که دو طرف با آن روبه‌رو هستند، در مورد شکست احتمالی بن‌بست است. روسیه و اوکراین ممکن است به زودی به یک درگیری متحول‌شده در پیش چشم خود نگاه کنند؛ جنگی که در آن هر دو کشور دلایلی واقعی برای امیدوار بودن و دلایلی واقعی برای ترسیدن دارند. نگرانی اوکراین بر این متمرکز است که اگر ایالات متحده که از نظر سیاسی شکست خورده است حمایت لازم را نکند، چه اتفاقی می‌افتد.

بریجت برینک، سفیر ایالات متحده در کی‌یف، این چشم‌انداز را «وخیم» می‌خواند. ژنرال کریستوفر جی. کاولی، که فرماندهی عملیات نظامی ایالات متحده در اروپا را برعهده دارد، در جلسه شهادت مجلس نمایندگان در ۱۰ آوریل، برتری پنج بر یک روسیه در گلوله‌های توپخانه را مطرح کرد و پیش‌بینی کرد که به زودی این برتری به ده بر یک خواهد رسید.

با این حال، روسیه نیز باید شانس یک کمپین تقویت‌شده اوکراینی را در نظر بگیرد؛ چشم‌اندازی که عمدتاً به میزان کمک‌های غرب بستگی دارد.  اقدام کنگره می‌تواند تأثیر اولیه‌ای بر تأمین تجهیزات نظامی اوکراینی مانند گلوله‌های توپخانه و اجزای پدافند هوایی داشته باشد و این امر باعث می‌شود که سهمیه‌بندی آن‌ها دیگر ضروری نباشد. افزایش کمک‌ها احتمالاً با افزایش اعتماد نیروها، محدود کردن فرار از سربازی و احیای جایگاه ملی رهبران سیاسی و نظامی این کشور، تأثیر غیرمستقیم بر سطح نیروی انسانی اوکراین خواهد داشت.

توانایی جلوگیری از فشارهای روسیه در خط مقدم به خودی خود جریان جنگ را به نفع اوکراین تغییر نخواهد داد. موفقیت از این نوع به این بستگی دارد که آیا دولت بایدن و شرکای اروپایی آن نیز مایل به کاهش محدودیت‌هایی هستند که بر استراتژی و عملیات اوکراین اعمال کرده‌اند یا تلاش کرده‌اند اعمال کنند یا خیر. اگر نیروهای اوکراینی به اندازه کافی سامانه‌های موشکی با برد بلندتر در اختیار داشتند، می‌توانستند استفاده روسیه از کریمه را به‌عنوان منطقه تدارکاتی برای پشتیبانی از نیروهایش در خط مقدم خنثی کنند. اپراتورهای پهپاد کی‌یف می‌توانند عرضه سوخت را هم برای بازار داخلی روسیه و هم برای عملیات نظامی در اوکراین تهدید کنند.

از دست دادن بیشتر کشتی‌ها در ناوگان دریای سیاه، مسکو را همچنان ناامیدتر و در حالت تدافعی قرار می‌دهد و حتی خطر شورش نیروها، شورش‌های مردمی و تردید در نخبگان روسیه را افزایش می‌دهد. این طیف از نتایج - از دستاوردهای بزرگ روسیه در مقاطعی تا استراتژی بسیار قوی‌تر اوکراین در طرف دیگر - نشان می‌دهد که بن‌بست ظاهری جنگ چقدر زودگذر بوده است.

حتی اصطلاح جدید «بن‌بست پویا» نتایج بسیار متفاوتی را که سال آینده می‌تواند به همراه داشته باشد، به‌طور کامل نشان نمی‌دهد. با نزدیک شدن به سومین سالگرد تهاجم پوتین، در فوریه ۲۰۲۵، این احتمال وجود دارد که یک طرف پیروز شود و طرف دیگر شکست بخورد. سیاستگذاران غربی باید این نتایج احتمالی را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی