از زینب موسوی تا اصلاحطلبان
اعلام جرم علیه زینب موسوی، دیگر از آن حرفهاست. حرف بیخود زده، حد و حدود خودش را نشناخته، عفتکلام را رعایت نکرده، همه اینها درست. اما مردم هم حسابی از خجالتاش درآمدند و همین بزرگترین تنبیه برای او محسوب میشود.

اعلام جرم علیه زینب موسوی، دیگر از آن حرفهاست. حرف بیخود زده، حد و حدود خودش را نشناخته، عفتکلام را رعایت نکرده، همه اینها درست. اما مردم هم حسابی از خجالتاش درآمدند و همین بزرگترین تنبیه برای او محسوب میشود. حالا این وسط پایش به دادگاه هم باز شود و گیرم چندصباحی حبس و ممنوعیت از فعالیت در شبکههای اجتماعی را هم تجربه کند یا جریمه نقدی برایش در نظر بگیرند، چه اتفاقی میافتد؟ میدانید اگر قرار باشد سراغ همه کسانی که چنین خطاهایی را مرتکب میشوند، برویم و برایشان پرونده تشکیل دهیم، چه مصیبتی رخ خواهد داد؟
بحث بر سر این نیست که خطای زینب موسوی، خطای کوچکی است یا باید نسبت به هرگونه پرتوپلایی بیاعتنا بود، بلکه میخواهم بگویم تنبیهی که مخاطبان او برایش درنظر گرفتند بهمراتب سختگیرانهتر از هر حکمی است که قوهقضائیه میخواهد برایش صادر کند. کاربران فضای مجازی امکان هرگونه فعالیتی را از او سلب کردند و او اگر خردک هوشی و سرِ سوزن ذوقی داشته باشد، از این ماجرا درسها خواهد گرفت و عبرتها خواهد آموخت. اگر احکام قضایی برای تنبه صادر میشوند، هیچ حکمی در جهان نمیتواند جای بلایی را که مخاطبان زینب موسوی بر سر او آوردند، بگیرد. بله، توهین و خدشهدار کردن عفت عمومی جامعه با اظهارنظر فرق میکند اما باور بفرمایید در این مورد خاص ماجرا آنقدر سخیف، پیشپاافتاده و مبتذل است که اصلاً کار به توهین و این حرفها نمیرسد.
در ثانی، دوستان قوهقضائیه گاهی نشان دادهاند که با صرف اظهارنظر هم مشکل دارند. نمونه بارزش؛ تهدید نویسندگان بیانیه اخیر اصلاحطلبان. اگر این تهدید از سوی شخص آقای اژهای صورت نمیگرفت، شاید جسارت نوشتن در این موضوع را نداشتم اما یقین دارم -امیدوارم اشتباه نکرده باشم- که سخنگفتن صریح با ایشان، عواقب چندانی درپی نخواهد داشت. اینکه بیانیه جمعی از اصلاحطلبان خوب است یا بد، موضوع بحث ما نیست.
بحث بر سر این است که جمعی از فعالان سیاسی که شاید بعضی از آنها از نظر صاحب این قلم بهقدر ارزنی صلاحیت اظهارنظر سیاسی ندارند، فکر کردهاند که برای برونشد از وضع موجود، راهکارهایی باید ارائه دهند. ممکن است این راهکارها از نظر بعضیها راهکارهای غلطی باشند یا اصلاً زمان طرح این راهکارها مناسب نباشد اما آیا همه اینها به آقای اژهای این اجازه را میدهد که بگویند دادستان به تکلیف قانونی خود عمل خواهد کرد؟ شاید مقایسه حرفهای سخیف زینب موسوی با بیانیه اصلاحطلبان مقایسه درستی نباشد، که نیست، اما همانطور که مخاطبان موسوی از خجالتاش درآمدند و ادامه فعالتیاش را با اما و اگرهای دشواری روبهرو ساختند، بهترین قاضی برای بیانیه اصلاحطلبان هم مخاطبان این بیانیه خواهند بود.
جالب اینکه خود آقای اژهای هم به این موضوع اشاره داشتند و گفتند: «چندی پیش، یک جمع بهاصطلاح سیاسی، بیانیهای را در راستای خواست دشمن صادر کرد؛ برخی اشخاص توصیه کردند که در برخورد قضایی با صادرکنندگان بیانیه مذکور، تعجیل نشود تا اینکه خودِ مردم و جریانات سیاسی و اجتماعی، پاسخ درخوری را به آنها بدهند؛ این امر محقق شد و جریانات و تشکلهای مختلف، صدور چنین بیانیهای را محکوم کردند؛ حتی برخی افراد و طیفهای همسو با صادرکنندگان آن بیانیه نیز نسبت به چنین کاری، اعلام انزجار کردند و با تعابیر مختلفی، این مضمون را بیان کردند که صادرکنندگان بیانیه مزبور درشرایطیکه دشمن به کشور ما تجاوز کرده و همچنان تهدید میکند، بیانیهای در جهت خواست دشمن صادر کردهاند.
البته آنها امید داشتند که درنتیجه صحبتکردن با صادرکنندگان آن بیانیه، آنها را نسبت به اشتباهشان آگاه سازند و تاکید کردند که ممکن است آنها اعلام برائت کنند و اظهارکنند غفلت کردیم؛ علیایحال من از همه کسانی که بهصورت مستدل و متقن، بیانیه مذکور را محکوم کردند تقدیر دارم و امید دارم آنهایی که از روی غفلت یا اغراض خاص، این بیانیه را صادر کردند، از مسیر اشتباهشان بازگردند و رویه خود را اصلاح کنند؛ البته طبیعی است که دادستان تهران در این راستا، به تکلیف قانونی خود عمل خواهد کرد.»
جدای از بند اول سخنان آقای اژهای که مثل روزنامه کیهان از واژه «بهاصطلاح» بهمنظور تحقیر و تخفیف اصلاحطلبان استفاده شده و آن حکم قطعی که «این بیانیه در راستای خواست دشمن صادر شده»، مابقی حرفهای ایشان جدای از اینکه با آن مخالف یا موافق باشیم، حرفهای خوفناک و قهرآمیزی بهنظر نمیرسند. یک اظهارنظر است که میتوان بر سر آنها چندوچون کرد؛ و ایکاش سخنان ریاست قوهقضائیه پس از «رویه خود را اصلاح کنند» که لحنی مشفقانه دارد، به پایان میرسید. ایکاش. در آنصورت شاید منتقدان جدی آن بیانیه هم با شجاعت و جسارت بیشتری نقدهایشان را بیان میکردند.