پایان «خدمتگزار خاموش»
شاید باید بهمرور عادت کنیم که بزرگان و استعدادیابهای فوتبال ایران در سکوت خبری و بیتوجهی کامل از میان ما بروند. یک قیاس سرانگشتی با کشورهای پیشرفته کافی است که ببینیم، رفتار درستی با بزرگان فوتبال ایران نداشتیم.

شاید باید بهمرور عادت کنیم که بزرگان و استعدادیابهای فوتبال ایران در سکوت خبری و بیتوجهی کامل از میان ما بروند. یک قیاس سرانگشتی با کشورهای پیشرفته کافی است که ببینیم، رفتار درستی با بزرگان فوتبال ایران نداشتیم. بایکوتشدن باید برای افرادی باشد که کارنامه مقبولی نداشتند اما متاسفانه رفتارها طوری است که تاثیرگذارهای فوتبال ایران باید بارها در مصاحبههایشان اعلام کنند، چرا از یاد رفتهاند. به اصل مطلب برگردیم. جامعه فوتبال ایران یکی از چهرههای مؤثر و پیشکسوت خود را از دست داد.
امیر ابوطالب، مربی سازنده و بازیکن قدیمی فوتبال ایران، در سن ۸۸ سالگی دار فانی را وداع گفت. این مربی باتجربه، که سالها از عمر خود را صرف پرورش استعدادهای جوان فوتبال کرده بود، ۱۵ تیرماه ۱۴۰۴ چشم از جهان فروبست. پدرش کارمند راهآهن بود و خودش از دوران نوجوانی با باشگاه راهآهن آشنا شد. «امیر ابوطالب» را بهعنوان یکی از موسسان تیم فوتبال راهآهن میشناسند که بیش از 10 سال بهعنوان سرمربی این باشگاه حضور داشت و بازیکنان زیادی را به فوتبال ایران معرفی کرد. امیر ابوطالب متولد ۱۳۱۶ در تهران بود.
بهدلیل شغل پدر که کارمند راهآهن بود، او فوتبال را از زمینهای خاکی راهآهن آغاز کرد و خیلی زود به تیم جوانان راهآهن، سپس به تیم دیهیم تهران (وابسته به باشگاه تاج) راه یافت. امیر در کنار پرویز (برادرش) از بازیکنان شاخص تیم دیهیم شدند و در سال 1338، دو برادر کمک شایانی کردند تا این تیم قهرمان دستهدوم تهران شود.
امیر ابوطالب در دهه 40 مربی تیم دارایی بود و دستیارش اردشیر لارودی از روزنامهنگاران قدیمی ایران بود و آن دو تحول خاصی را در تیم دارایی رقم زدند. امیر ابوطالب البته از ناملایمتیهای برخی مسئولان و بیتوجهی به پیشکسوتهای فوتبال، دل پُردردی داشت. او در یکی از مصاحبههای تلویزیونی گفته بود: «هشت سال پیاپی تیم فوتبال جوانان راهآهن با مدیریت من قهرمان تهران شد که این اتفاق هیچوقت دیگر در تاریخ فوتبال ایران تکرار نمیشود. بازیکنان زیادی به فوتبال ایران معرفی کردم ولی مسئولان حتی یک لیوان آب هم به من ندادند.
برای اینکه شخصی از من تعریف کند، کار نکردم و اصلاً محتاج کمککردن کسی نیستم اما احترام و ارزشگذاری به پیشکسوتان، اینجا مشخص میشود. میتوانستند ما را دلگرم کنند، اما بیتوجهی مسئولان باعث شد تا امثال من برای کار کردن دلسرد شویم. هیچوقت دنبال پول گرفتن نبودم، اما توقع محبت داشتم». در دوران فوتبال، امیر ابوطالب همبازی بزرگان فوتبال ایران نظیر علی جباری، اکبر کارگرجم، بیوک وطنخواه، رضا وطنخواه و مسعود معینی بود و از بازیکنان فعال و فنی فوتبال پایتخت بهشمار میرفت.
پس از پایان دوران بازیگری، امیر ابوطالب از اواخر دهه ۴۰ وارد عرصه مربیگری شد. مهمترین دوران مربیگری او به باشگاه راهآهن تهران بازمیگردد؛ جایی که از سال ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۷ هدایت تیم را برعهده داشت. پس از انقلاب نیز در سالهای ۱۳۶۶ و ۱۳۶۷ هدایت باشگاه دارایی تهران را در اختیار گرفت که پیشتر در این باره گفته شد.
امیر ابوطالب در آخرین مصاحبههایش با ناراحتی تمام از بیتفاوتی مسئولان نسبت به نابودی تیم راهآهن گفته بود که چطور ممکن است یکی از قدیمیترین باشگاههای قاره آسیا به چنین روزی افتاده باشد: «اینکه حاصل دسترنج من و دوستانم در باشگاه راهآهن مقابل چشمانمان نابود شده، بسیار ناراحتکننده است. روزگاری در اکباتان، تیم فوتبال راهآهن که بازی داشت، جمعیتی میآمد که خیابان قفل میشد اما حالا همه چیز سیاه و سفید است و دیگر هیچچیز رنگی نیست؛ نه راهآهن، نه جنبوجوش فوتبالی».