شکافی نیازمند ترمیم/بررسی مواجهه هنرمندان با جشنواره موسیقی فجر
نامگذاری روزهای جشنوارههای تئاتر، فیلم و موسیقی فجر بهنام هنرمندان شناختهشده در سال ۱۴۰۳ آنطور که سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگوارشاد اسلامی دولت چهاردهم میگوید؛ «جلوهای از ارتباط این رویدادها با پیشکسوتان» و تلاشی برای برقراری دوباره ارتباطهای ازدسترفته و پرکردن شکافهای ایجاد شده بود؛

نامگذاری روزهای جشنوارههای تئاتر، فیلم و موسیقی فجر بهنام هنرمندان شناختهشده در سال ۱۴۰۳ آنطور که سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگوارشاد اسلامی دولت چهاردهم میگوید؛ «جلوهای از ارتباط این رویدادها با پیشکسوتان» و تلاشی برای برقراری دوباره ارتباطهای ازدسترفته و پرکردن شکافهای ایجاد شده بود؛ شکافهایی نه حاصل عملکرد دولت چهاردهم که حاصل ایرادات ناشی از سیاستهای فرهنگی و هنری بیش از چهار دهه گذشته. پُر کردن این شکافها را که در پی هرکدام از اعتراضات اجتماعی سالهای اخیر از ۱۳۷۸ تا ۱۴۰۱ بیشازپیش پررنگ شد، دولتی برعهده گرفته که با شعار تحقق وفاق ملی بر سر کار آمده است.
وزیر فرهنگوارشاد اسلامی این دولت و معاونان فرهنگی و هنری او، با علم به وجود این شکافها و آنچه قهر هنرمندان بنام و شناختهشده با رویدادهای فرهنگی و هنری دولتی نامیده میشود، بر سر کار آمدند و چنانچه تاکنون نشان دادهاند، میدانند که برای از میان برداشتن فاصله موجود در کنار داشتن گوشی شنوا، حسننیت و سعهصدر باید گامهایی عملی نیز برای هموار کردن مسیر بردارند.
از آتیلا پسیانی تا سیمین غانم
پیوند عباراتی ازقبیل «تقدیم یا نامگذاری» روزهای برگزاری جشنوارههای فجر با نام هنرمندان در دولت چهاردهم با جشنواره بینالمللی تئاتر فجر آغاز شد. بر این اساس چهلوسومین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر طی ۱۰ روز برگزاری از چهارشنبه سوم تا جمعه دوازدهم بهمنماه به دبیری خیرالله تقیانیپور به ۱۰ هنرمند درگذشته؛ آتیلا پسیانی، پرویز پورحسینی، اکبر رادی، ژاله علو، سعید کشنفلاح، محمدعلی کشاورز، جمشید مشایخی، داوود رشیدی، عزتالله انتظامی و حمید سمندریان تقدیم شد.
در ادامه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر نیز طی ۱۰ روز برگزاری از جمعه دوازدهم تا یکشنبه بیستویکم بهمنماه به دبیری منوچهر شاهسواری بهنام ۱۳ هنرمند درگذشته؛ ژاله علو، جلیل شعبانی، بهصورت مشترک؛ آرشاک قوکاسیان و پرویز ربیعی، فریدون شهبازیان، رضا داوودنژاد، پری صابری، سعید راد، صدرالدین حجازی، بهصورت مشترک؛ زهره حمیدی و پردیس افکاری و بهصورت مشترک؛ حسین خانیبیگ و هوشنگ حریرچیان نامیده شد.
این «تقدیمها» یا «نامگذاریها» که در جشنوارههای تئاتر و فیلم بهنام هنرمندان درگذشته بود نهتنها حاشیهای ایجاد نکرد که با استقبال هنرمندان شرکتکننده در این رویدادها نیز همراه شد. بهعنوان مثال در پایان اجراهایی در جشنواره تئاتر فجر، بودند کارگردانانی که با ذکر نام هنرمندانی که نامشان بر روزهای برگزاری جشنواره گذاشته شده بود، اجرای خود را به هنرمند فقید مذکور تقدیم کردند.
حاشیهها اما با چهلمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر که برگزارکنندگانش تصمیم گرفتند روزهای جشنواره را به هنرمندانی در قید حیات و نه هنرمندانی درگذشته تقدیم کنند، آغاز شد و اوج گرفت. چهلمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر طی ششروز برگزاری از سهشنبه بیستوسوم تا یکشنبه بیستوهشتم بهمنماه به دبیری رضا مهدوی به شش هنرمند؛ فرهاد فخرالدینی، هنگامه اخوان، حسین علیزاده، فوزیه مجد، محسن چاووشی و سیمین غانم تقدیم شد. هنرمندانی که ذکر نامشان بر روزهای برگزاری جشنواره به مسیری برای نشان دادن اعتراضشان تبدیل شد.
ذکر نام، راهی برای اعتراض
نخستین هنرمند معترض به ذکر نامش بر روزهای برگزاری چهلمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر، حسین علیزاده بود. این موسیقیدان، آهنگساز، پژوهشگر و نوازنده تار و سهتار بینالمللی در پی ذکر نامش بر سومین روز از روزهای برگزاری این رویداد با بیان اینکه از برگزاری هرگونه بزرگداشت از طرف ارگانهای دولتی بینیاز است، بر سپاسگزاری خود از مردمی تاکید کرد که به گفته او همواره و در هر شرایطی، بیدریغ پشتیبان هنر و هنرمندان بودهاند. این اعتراض در روزهای پنجم و ششم برگزاری جشنواره نیز از سوی محسن چاووشی؛ خواننده و آهنگساز موسیقی پاپ و سیمین غانم؛ خواننده خاطرهانگیزترین قطعات موسیقی پیش و پس از انقلاب تکرار شد.
محسن چاووشی از این گفت که نه راضی است به چنین چیزی؛ نه علاقهای به شنیدن نام خود به هر بهانه و دلیلی در چنین موقعیتها و محافلی دارد و سیمین غانم نیز با اشاره به اینکه جایزهاش را در این سالها از مردم گرفته است تاکید کرد که نیازی به قدرشناسی مسئولان جشنواره موسیقی فجر ندارد. این اعتراضات موجب انتشار اخباری با تیترهایی نظیر «پس از حسین علیزاده و محسن چاووشی، سیمین غانم هم «قدردانی» جشنواره موسیقی فجر را رد کرد»، شد و دیگر هنرمندان حوزه موسیقی نیز به برخوردهای سلیقهای وزارت فرهنگوارشاد اسلامی در طول بیش از چهار دهه گذشته، ایجاد مانع در مسیر اشاعه موسیقی از طریق ممیزیهای گسترده و محدودیتهای موجود بر سر راه هنرمندان بهویژه زنان اشاره کردند.
در این میان نوع واکنش سیدعباس صالحی و نادره رضایی، معاون هنری او و اشاره آنها به علمشان نسبت به شکاف موجود نشان داد که آنها میدانند این اعتراضات در پاسخ به تلاشهای صورتگرفته برای از میان برداشتن فاصله موجود میان دولتمردان و هنرمندان، بیش از آنکه بهمعنای ناکامی یا کامیابی سیاستهای پیشِ رو باشد، نشان از راه دراز دولت چهاردهم در مسیر اعتمادسازی و عمق دلخوری هنرمندان دارد. هنرمندانی که سالیانسال است برای فرهنگوهنر کشورشان کوشیده و خریدن بیمهریها به جان را بر ترک وطن ترجیح دادهاند.
اصلاح بهجای تخریب
نکته قابلتوجه در این میان اما آنکه اگرچه عبارت «بینیازی به حضور در جشنواره فجر» عبارت پربسامد اعتراضات صورتگرفته از سوی هنرمندان شناختهشده بود، اما نمیتوان جنبههای دیگر این رویداد دولتی را نادیده گرفت. بهعنوان مثال نمیتوان کتمان کرد که جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، چه در دورههای پیشین و چه در دوره چهلوسوم محلی برای دیده شدن گروههای تئاتر مقیم بیرون از تهران بوده است. اینکه مجتبی رستمیفر از اهواز برای کارگردانی نمایش «لام» یا ساغر کیخا از زهدان برای بازی در نمایش «کالبدشکافی یک نامه» یا حکمت شیردل از بجنورد برای بازی در نمایش «آداب شکار روباه» برنده تندیس جشنواره میشوند، مسیری است که نامشان به نامهای پرتکرار سالهای آینده تئاتر ایران تبدیل شود.
در کنار این وقتی تشویقهای پرشور و حال گروههای خوزستان و سیستانوبلوچستان که همگروهیهای خود را به گرمترین شکل ممکن تشویق میکردند، به پررنگترین نکته اختتامیه جشنواره تئاتر فجر تبدیل میشود، نمیتوان به سادگی بر تاثیر این رویداد چشم پوشید. از آنسو کم نبوده و نیستند فیلمسازان و کارگردانان جوانی که نخستینبار نامشان در جشنواره فیلم فجر شنیده شده است. همچنین نمیتوان ظرفیت این رویداد را برای حضور استعدادهای جدید و معرفی آنها به سینمای ایران و در نتیجه رشد کیفی سینما در سالهای آینده نادیده گرفت. این نکتهای است که در مورد جشنواره موسیقی فجر نیز میتوان به آن اشاره کرد.
با این حساب جشنوارههای تئاتر، فیلم و موسیقی حتی اگر بحق مورد انتقاد هنرمندان شناختهشده باشند همچنان مسیری برای دیده شدن و شنیده شدن نام جوانترها، تازهکارترها و کسانی هستند که مسیرهای پیشِ رویشان محدود است و معدود. در چنین شرایطی بهنظر میرسد اصلاح ساختارها و کم کردن فاصلهها، مسیر معقولتری به نسبت برخاستن از پای میز و برهمزدن بازی باشد.