همچنان رئیسجمهور باشید...
البته که مشکلات ما بسیار بزرگتر هستند و فائق آمدن بر آنها نیاز به بسیج امکانات دارد، اما نشستن در دفتر ریاستجمهوری و تدبیر برای حل مشکلات قطعاً نتایج واقعیتری دارد تا اینکه ریاست محترم جمهوری، دست به بیل بشوند.
من از ایرانیانی هستم که در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کردم و به آقای دکتر پزشکیان رأی دادم. جلوی سفارت ایران در مادرید، آماج فحش و ناسزای چند نفری که برای دموکراسی! مبارزه میکنند قرار گرفتم و بعد از آن هم مدام پیغامهایی روی شبکههای اجتماعی دریافت کردم/میکنم که: «خط و ربطت برای ما روشن است، میدانیم از کجا پول میگیری و…» و از این دست حرفهای بیهوده آمیخته با ناسزا و فحاشی. من از رأی دادنم دفاع میکنم.
همانطور که از رأی دادن به آقای دکتر روحانی در هر دو انتخابات مسرورم و پشیمان نشدم و نمیشوم. قطعاً که نقد دارم و به لطف امکان روزنامهنگاری، ایراد و انتقادم را با اسم خودم و در رسانهای رسمی مینویسم. بعد از پیروزی آقای پزشکیان در یادداشتی که در یکی از روزنامهها نوشتم از ایشان خواهش کردم که «لطفاً نوکر مردم نباشید، رئیسجمهوری در قد و قامت یک کشور بزرگ تاریخی با فرهنگی متعالی باشید.» یادداشتم با همین تیترِ «لطفاً نوکر ما نباشید، رئیسجمهور باشید» منتشر شد.
انتشار فیلم و عکسهای آقای دکتر پزشکیان هزار انتقاد و البته توجیه و توضیح به همراه داشت. کار ایشان، کاری مهربانانه بود، این را حتماً منتقدان دوستدار ایشان به خوبی میدانند. ولی برای ساماندهی به وضع آموزش و توسعه ساخت مدارس و اصلاً راه انداختن جنبشی ملّی برای مدرسهسازی کارهای موثرتری از ریاستجمهوری ساخته است. چه میزان وقت و نیرو برای همین لحظه صرف شده بود و واقعاً عایدی ملت از آن چه بود؟
کشور بسیار کوچک استونی در شمال اروپا، توانسته نظام آموزشی بسیار پیشرفتهای را سامان دهد که در جهان بینظیر است. مهمترین خصیصه آن، توزیع امکانات آموزشی در حد وسیع بین تمام دانشآموزان است. البته جمعیت و مساحت اندک استونی کجا و گستره عظیم سرزمینی ایران ما کجا؟ البته که مشکلات ما بسیار بزرگتر هستند و فائق آمدن بر آنها نیاز به بسیج امکانات دارد، اما نشستن در دفتر ریاستجمهوری و تدبیر برای حل مشکلات قطعاً نتایج واقعیتری دارد تا اینکه ریاست محترم جمهوری، دست به بیل بشوند.
تکریم جایگاه ریاستجمهوری و تن دادن به تشریفات و الزامات آن اگرچه از روحیه متواضعانه آقای دکتر پزشکیان دور است اما کاری است در ستایش بزرگی مردم و کشورمان و سبب افزایش غرور ملی و اعتمادبهنفس ما میشود. تصاویر استقبالهای ریاستجمهوری آقای دکتر روحانی در کاخ سعدآباد با تشریفات کامل نظامی و اسبسواران و مانند اینها را به یاد آورید.
آقای قالیباف گفتهاند که «طرح مسائل و اختلافات داخلی در محیطهای بینالمللی تضعیف یکپارچگی ملت ایران در برابر دشمنان خارجی محسوب میشود…» خُب روشن است که منظور و مخاطب این سخنان کیست و چیست. اما آقای دکتر، رسانههایی که ایران را رصد میکنند، بهخوبی از میزان اختلافات و مخالفتهای تندروانه و گاه ضد منافع ملی آگاه هستند. مراجعه به تحلیلها و اطلاعاتی که در مطبوعات کشورهای دشمن منتشر میشود میزان خوبی برای سنجیدن اندازه آگاهی آنها از دستهبندیهای سیاسی داخل کشور و نحوه از کار انداختن و فشار آوردن به دولت دارد. کسب این اطلاعات منوط به سخنرانی و یا شرکت در مصاحبه شخصیتی مانند آقای دکتر ظریف نیست.
گفتوگوی میهندوستانه آقای دکتر ظریف و پاسخگوییهای روشن و مبتنی بر منافع ملی و عزت تاریخی و فرهنگی ایران، نقطه روشن و امیدوارکننده و ضمناً شیوه متمدنانه و جهانپسندی برای شنیدن صدای ما بود. در وضعیتی که از هرسو تبلیغات نفسگیر علیه ایران برقرار است و ارادهای برای حذف ما از اطلسهای تاریخی و فرهنگی جهان وجود دارد، چنین صدایی شایان سپاس و تشویق و همراهی دلگرمکننده است.
در همین روزها فیلم ضد ایرانی «درخت انجیر معابد» بر پرده سینمای بسیاری از کشورهای اروپایی است، حتی این فیلم در شمار فیلمهای نامزد دریافت جایزه اسکار هم ثبت شده! دوستان غیرایرانی که این فیلم را دیدهاند هزار پرسش از ما دارند. من در این چند روز گفتوگوی آقای دکتر ظریف با فرید زکریا و چند گفتوگوی دیگر ایشان را بهعنوان پاسخ برای آنها ارسال کردم. باقی بماند برای بعد...