۴۴ سال پس از ۴۴۴ روز / به بهانۀ مرگ جیمی کارتر آشناترین رئیسجمهوری آمریکا برای ایرانیان
گویا عدد ۴ برای کارتر در آن سوی دنیا هم بدیُمن بود چون ۴۴۴ روز گروگانگیری سبب شد ۴ سال ریاستجمهوری او تمدید نشود و ۴۴ سال درگیر آن باشد!
مرگ جیمی کارتر آشناترین رئیسجمهوری تاریخ آمریکا برای ایرانیان در 100 سالگی توجهها را بیشتر به این عدد معطوف کرده اما 100 سال زیستن دیگر امری محال نیست و پیش از او هنری کیسینجر هم 100 سال زندگی کرده بود؛ هم او که کارتر برخلاف اسلاف خود درهای کاخ سفید را به روی او بست و دوست داشت خود تصمیم بگیرد نه آن که به مرد مرموز آلمانیتبار نسبت دهند.
عدد قابل توجه درباره جیمی کارتر اما نه 100 که 4 است! 4 سال ریاستجمهوری به جای دو دوره که به خاطر 444 روز گروگانگیری کارکنان سفارت در تهران ادامه نیافت و تمام 44 سال که بعد از آن را با آن کابوس سپری کرد.
اردیبهشت 96 در سفر به سئول در آسانسور هتل دیدم عدد 4 ندارد و گویا به جای آن از حرف F استفاده کرده بودند. ابتدا پنداشتم منظور این است که این طبقه به امور اداری خودشان تعلق دارد ولی چند جای دیگر که غیبت عدد 4 را پرسیدم دانستم عدد 4 نزد مردمان کره و شاید مردمانی فراتر از آن گستره ولی با فرهنگ خاور دور همچون 13 برای ما نحوست دارد.
گویا عدد 4 برای کارتر در آن سوی دنیا هم بدیُمن بود چون 444 روز گروگانگیری سبب شد 4 سال ریاستجمهوری او تمدید نشود و 44 سال درگیر آن باشد!
این اشارات اما نه برای رواج خرافات که به قصد ایضاح همان توصیف است که در آغاز آمد. در میان تمام رئیسان جمهوری که ایرانیان در 80 و اندی سال اخیر میشناسند نام کارتر بیشتر تکرار شده خاصه این که تا همین پریشب هم زندگی کرد.
از وقتی در تابستان 1355 روشن شد او رئیسجمهوری بعدی آمریکاست شاه نگران شد چراکه بیم داشت شعار حقوق بشر کار دست او بدهد اما این توجه هم زمینۀ ایرانی داشت.
رضا براهنی نویسنده پرآوازه ایرانی که بر زبان و ادبیات انگلیسی مسلط بود به خاطر گرایشهای چپ بازداشت و شکنجه شد یا شکنجه دیگران را دید یا شنید تا آزاد شد و پایش به آمریکا رسید مقالهای درباره نقض حقوق بشر در ایران نوشت و چون روزنامههای جدی زیر بار انتشار نرفتند به نشریهای سپرد که بخشی از آن به تصاویر و مطالب مستهجن اختصاص داشت!
بعدها وقتی شاه از علم پرسید چرا به مقاله براهنی پاسخ ندادهایم لبخندی زد و گفت: کارشان به جایی رسیده که در مجلات فلان مطلب چاپ میکنند. چندی بعد هم که خبرنگاری خارجی اطلاعات آن مقاله را با شاه در میان گذاشت به طعنه گفت: فکر میکردم شما اهل مطالعه کتب جدی و سنگین هستید نه مجلات نامناسب برای شخصیت شما.
خبرنگار بازگشت و این بار آن گزارشها در معتبرترین روزنامههای آمریکا چاپ شد و کارتر از آن برای نقد رقیب جمهوریخواه و حکومتهای متحد استفاده کرد و شعار حقوق بشر هم بر سر زبانها افتاد و راز خشم سلطنتطلبان از کارتر و براهنی نیز همین است و شگفتا که سراغ اصل موضوع - شکنجه - نمیروند و گاه تنها میگویند بر خود او اعمال نمیشده بلکه شنیده یا احتمالاً دیده که البته از گناه مرتکبان نمیکاهد.
نام کارتر هم به خاطر بحث حقوقبشر و هم آزادی زندانیان سیاسی در سال 55 و در فضایی که به «جیمی کراسی» شهرت یافت و هم سفر به ایران در 10 دی 56 و جسارتی که به شاه داد تا یک هفته بعد مطلب توهینآمیز علیه امام خمینی در روزنامه اطلاعات منتشر شود با انقلاب ایران گره خورده است.
داستان اما با پیروزی انقلاب تمام نشد. در بهار 58 اعدام حبیبالله القانیان رئیس انجمن کلیمیان تهران سنای آمریکا را به خشم آورد و اندکی بعدتر راکفلر به صرافت انتقال شاه به آمریکا افتاد و 22 اکتبر 1979 محمدرضا پهلوی با نام مستعار در بیمارستانی در نیویورک بستری شد.
خبر که لو رفت تازه کارتر دریافت چه خبطی کرده. بعد از آن سفارت آمریکا در تهران اشغال شد؛ قصهای که 444 روز ادامه داشت تا داستان ریاستجمهوری او بعد از 4 سال تمام شود و تمام 44 سال بعد از آن را با آن کابوس سپری کند تا اگر نحوست عدد 4 در خاور دور برای ما قابل درک نباشد جیمی کارتر راز آن را دریافته باشد!