| کد مطلب: ۲۸۱۹۳
با گارد باز

با گارد باز

باری، چنین است که گارد باز رئیس‌جمهور را باید به فال نیک گرفت و آن را ستود؛ اما به‌شرطها و شروطها. ازجمله این‌که این گارد باز و پذیرش و روراستی ایشان نباید بدل شود به برگی برای رو کردن در بزنگاه‌های بحرانی آینده. یعنی پس‌فردا این نشود مدرک و سند که «بنده که عرض کردم اوضاع خراب است».

نقل است پادشاهی در سرمای سخت زمستان پیری را دید که تن‌پوش مختصری دارد و بر خود می‌لرزد. پادشاه گفت اکنون به قصر می‌روم و برایت جامه گرمی می‌فرستم. پادشاه به قصر رفت، درگیر مشغله‌هایش شد و پیر را از خاطر برد. صبح که از همان برزن گذر می‌کرد، دید آن پیر از سرما جان سپرده و کنارش دست‌نوشته‌ای افتاده با این مضمون: «پادشاها! من هر شب با همین جامه اندک سر می‌کردم. اما وعده جامه گرم تو مرا از پا درآورد».

این را گفتم که اشارتی کنم به گفت‌وگوی تلویزیونی رئیس‌جمهور. شخصاً باتوجه به شرایط موجود در کشورمان چندان امید و خوش‌بینی برایم باقی نمانده که دولت فعلی یا هر دولت دیگری را دارای پتانسیلی ویژه و شگرف بدانم برای حل مسائل ریز و درشت. خاصه در این روزگار که یک دولت مستقر داریم و هر چه دورش هست اپوزیسیون و اپوزیسیون‌نما، آن هم خشمگین و خصم‌آسا.

به هر حال اما می‌خواهم بگویم که روراستی پزشکیان در این گفت‌وگو، اگر مرهمی بر دردهای آدم‌های فهیم جامعه نباشد، نوعی گشایش و ترقی فرهنگی در گفتمان سیاسی کشور به‌شمار می‌آید. اگر این دلزدگی عمومی از سیاست و سیاست‌ورزان و بزنگاه‌های مهمی چون انتخابات ریاست‌جمهوری و خاصه مجلس را تبارشناسی کنیم، خواهیم دید که بخش زیادی از ماجرا ریشه در همین ناراستی‌های دولتمردان داشته است.

رئیس‌جمهور و همراهانش در دولت کنونی دست‌کم به این درایت دست یافته‌اند که اگر لرزش ملت را از سرما می‌بینند، با وعده واهی جامه گرم، فریب‌شان ندهند. حقیقت این است که ما طی تمام این سال‌ها، با تمام غرولندها و اعتراض‌ها و فریادهای دادخواهی‌مان، با همین یک‌تا پیراهن با سوز سرما جنگیده‌ایم و بنا به غریزه انسانی برای بقای‌مان تلاش کرده‌ و بلایا و تنگناها را از سر گذرانده‌ایم.

ما همیشه مستقیم و رودررو با حقیقت موجود در جامعه مواجه می‌شویم. چاره‌ای نداریم جز این. زندگی باید بچرخد، شکم باید سیر شود و سقفی باید بالای سر باشد و هرچه هم شعار بدهند و از قله و ستیغ و اوج بگویند، محسوسات را نمی‌توان تحریف کرد و تخفیف داد. این است که هربار دولتمردانی با وعده‌های واهی غیرقابل تحقق بر سر کار می‌آیند و رسانه‌های هوادارشان هم چنان از مملکت می‌گویند که حداکثر فاصله را با حقیقت موجود داشته باشد، زخم ما عمیق‌تر و تحمل شرایط سخت دشوارتر می‌شود. دولتمردان ما خیلی دیر به این نتیجه رسیده‌اند که تکرار حلوا حلوا، تاثیری در تلخکامی مردم نخواهد داشت و تنها تتمه اعتماد و امیدشان را به ساختارهای حاکم فروکاسته خواهد کرد.

ضمن اینکه عده‌ای هم چون پیر حکایت مذکور، ممکن است به هوای آن در باغ سبز، نقدشان را به هوای نسیه بر باد دهند یا آرزویی در دل زنده کنند که نیل نیافتن به آن ضربتی جان‌فرسا به جسم و روح و سبک زندگی‌شان بزند. سیاست، مرام و جناح سیاسی، تیم فوتبال نیست که بگوییم اول بشوی یا آخر بشوی دوستت داریم! تازه در فوتبال هم طرف حقیقت موجود در جدول رده‌بندی را که کتمان نمی‌کند. می‌گوید با این‌که آخر هم شدی، من به این تیم و سابقه و شیوه بازی و بازیکنانش علاقه دارم. هیچ‌کس بابت آخر شدن، جشن قهرمانی راه نمی‌اندازد.

اما دیده‌اید و می‌بینید که هواداران دولت‌های روی کار آمده در سه‌دهه اخیر، معمولاً پروژه‌شان حمایت مطلق بوده ولو به قیمت کتمان حقیقت و وعده واهی دادن به ملت و این روند در دولت قبلی با ماجرای اسب زین‌شده و دستاوردسازی‌های رویایی، به اوج خود رسید. باری، چنین است که گارد باز رئیس‌جمهور را باید به فال نیک گرفت و آن را ستود؛ اما به‌شرطها و شروطها. ازجمله این‌که این گارد باز و پذیرش و روراستی ایشان نباید بدل شود به برگی برای رو کردن در بزنگاه‌های بحرانی آینده. یعنی پس‌فردا این نشود مدرک و سند که «بنده که عرض کردم اوضاع خراب است».

هر دولتی سر کار می‌آید که تا حد ممکن اوضاع خراب را سر و سامان دهد، وگرنه اگر این‌ حرف‌ها بهانه انفعال باشد که حتی ارزش آن روراستی را نیز از بین خواهد برد. نهایت امتیازی که مردم ممکن است بابت این روراستی به دولت بدهند، معقول‌سازی افق انتظارشان و شکیبایی بیشتر در قبال پروسه‌های اصلاحی و ترمیمی است. وگرنه می‌شود ماجرای آن سرمربی‌ها که آخر فصل می‌گویند از اول هم قول قهرمانی ندادم. خب نداده باشی. اگر آمده بودی که تیم در همان رتبه قبلی بماند یا بیشتر سقوط کند که اصلاً بود و نبودت چه توفیری داشت؟

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
  • کنسرت منظومه‌ی سیمرغ قاف طی ۱۰‌ شب در تالار وحدت به رهبری استاد فرهاد فخرالدینی به روی صحنه رفت. فخرالدینی حدود ۹ سال…

  • مهاجرت را می‌توان یکی از روندهای دنیای جدید دانست، اما این روند در نبود سیاست‌گذاری‌های درست و در میانه بحران‌های…

  • در وضعیتی که مخالفان رفع فیلترینگ در پی گذاشتن شرط‌وشروط بعید هستند، آمار جدیدی از آثار و تبعات فیلترینگ به‌دست می‌آید.

پربازدیدترین
یادداشت
آخرین اخبار