| کد مطلب: ۱۸۲۷۲
در میزانسن مترو

در میزانسن مترو

سال‌ها پیش که تازه مترو راه‌اندازی شده بود، برای اولین‌بار که برای استفاده از مترو وارد فضای ورودی ایستگاه شده بودم، از زیبایی و توسعه شهری – صنعتی در کشور به شوق آمدم و حس شیرینی داشتم اما زمانی که قطار از راه رسید و درب‌های آن باز شد چنان در فشار و هجوم مسافران به درون واگن پرتاب شدم که همه آن شیرینی به‌یکباره تلخ شد و شوق از سرم پرید.

با خودم گفتم چطور ما که خیلی زود جوگیر می‌شویم لااقل به‌خاطر حفظ کلاس و پرستیژ محیط هم که شده کمی مدنی‌تر رفتار نمی‌کنیم! یادم آمد که از منظر جامعه‌شناسی وقتی میان تکنولوژی و فرهنگ متناسب با آن فاصله می‌افتد، تاخیر فرهنگی رخ می‌دهد بدین معنی که تکنولوژی و مظاهر مدرنیته وارد یک جغرافیایی فرهنگی می‌شود اما شیوه صحیح بهره‌گیری از آن به کار برده نمی‌شود، لذا امیدوار شدم چند سال دیگر که این تکنولوژی جدید هم جا افتاد و به‌عنوان بخشی از فرهنگ روزمره جامعه درآمد به‌تدریج این تاخیر فرهنگی از بین می‌رود و تناسب منطقی میان تکنولوژی و فرهنگ آن به وجود می‌آید، اما اکنون بعد از دو دهه از تاسیس مترو همچنان اندر خم یک کوچه‌ایم و اوضاع همان است که بود.

ناگهان یاد جمله معروف مک لوهان افتادم که گفته بود؛ رسانه همان پیام است به این معنی که تکنولوژی یک ابزار صرف نیست و با ورود آن به جغرافیای خاص، فرهنگ برساخته آن نیز در سطح جامعه اشاعه می‌یابد. حالا نسبت به این تفکر دچار تردید شده‌ام! چرا پس از این همه سال از تاسیس مترو همچنان مشکلات فرهنگ استفاده از آن به شکل معقول و منطقی نهادینه نشده است؟

یکی از دلایل مهمی که می‌توان برای تبیین این مسئله بر شمرد این است که وقتی تکنولوژی محصول طبیعی تاریخ یک سرزمین نباشد و از دل فرهنگ آن جامعه برنخاسته باشد، تاخیر فرهنگی به درازا می‌کشد؛ مگر اینکه آن پدیده وارداتی چنان با نظام اجتماعی- فرهنگی سرزمین مقصد بیامیزد و نهادینه شود تا به‌اصطلاح نوعی ادغام و تفاهم فرهنگی صورت بگیرد.

از سوی دیگر فرهنگ زیست جمعی نیز باید به‌عنوان یک ارزش عام مورد پذیرش جامعه قرار بگیرد تا هر شهروندی رفتار اجتماعی خود را به‌عنوان یک هنجار اخلاقی ارزشیابی کند. در این صورت احترام به قانون و رعایت مقررات یک تکنولوژی بدون توصیه و تاکید در سطح جامعه محترم شمرده می‌شود. تعارض و تضادهای اجتماعی میان سنت و مدرنیسم دقیقاً در چگونگی بهره‌گیری از تکنولوژی مدرن خود را نشان می‌دهد، وقتی فن‌آوری خاصی وارد کشور می‌شود یعنی آن صنعت و تکنولوژی به‌عنوان یک پدیده مثبت هرچند بیگانه مورد پذیرش فرهنگی قرار گرفته است، لذا کنش‌های استفاده از آن نیز استحاله و خودباختگی فرهنگی تلقی نمی‌شود.

بنابراین آموزش رفتارهای صحیح در ارتباط با تکنولوژی مدرن یک ضرورت اخلاقی به حساب می‌آید. البته گاهی کمبود امکانات و عدم تناسب میان عرضه و تقاضا در دسترسی مردم به تکنولوژی‌های جدید نیز در فقدان فرهنگ بهره‌وری از آن تاثیر سو می‌گذارد و از هنجارمندی رفتار اجتماعی در سطح جامعه و فرهنگ عمومی جلوگیری می‌کند.

قطعاً اگر قطارهای مترو متناسب با جمعیت مسافرانی باشد که روزانه از آن استفاده می‌کنند، شاهد برخی نابهنجاری‌های رفتاری در فرهنگ جمعی نخواهیم بود یا دست‌کم نهادینه‌شدن فرهنگ استفاده از وسایل ارتباط جمعی تسریع خواهد شد؛ گرچه تحلیل رفتارهای اجتماعی مسئله پیچیده‌ای است و عوامل و عناصر متعددی در شکل‌گیری آن تاثیر دارد. فرضاً وضعیت اقتصادی جامعه، سطح بهداشت روانی افراد، تنوع فرهنگی و قومی، طبقات اجتماعی و شغلی هرکدام می‌تواند به نوعی در چگونگی استفاده از مترو به‌عنوان یک دستاورد صنعتی مؤثر باشد.

یکی از چالش‌های فرهنگی که ما با آن مواجه هستیم عدم به رسمیت شناختن عرصه عمومی است. گویی چیزی به نام جامعه به‌عنوان یک پدیده مستقل و منفک از ساحت فردی زندگی تک‌تک افراد وجود ندارد یا اینکه ما تفاوتی میان عرصه عمومی و خصوصی زندگی قائل نیستیم، لذا در بسیاری از مواقع همان رفتار و کنشی را در عرصه عمومی نمایش می‌دهیم که در ساحت فردی و عرصه خصوصی داریم.

زیبایی‌شناسی ظاهر مترو متاسفانه با ناهنجاری‌های رفتاری برخی از مسافران به‌هم می‌ریزد و تصویر زشتی از آن ترسیم می‌کند. اصلاح و بهبود این وضعیت مستلزم تلاش در دو حوزه است؛ یکی فرهنگ‌سازی و آموزش به مردم و تنویر افکار عمومی نسبت به چگونگی استفاده از مترو و دیگری توسعه قطارها و واگن‌های مترو که پاسخگوی جمعیت زیاد استفاده‌کنندگان از آن باشد. پنهان‌ بودن مترو در زیر پوست شهر نباید موجب فراموش شدن این وسیله نقلیه عمومی شود.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار