| کد مطلب: ۱۶۶۶۲

تحلیل می‌خواهید یا تجلیل؟

انگار به‌تازگی برخی مجریان تلویزیون در بی‌ادبی با یکدیگر مسابقه گذاشته‌اند. البته حرجی بر آنها نیست. وقتی گزینش‌ها براساس تخصص و شایستگی نباشد، همین می‌شود که امروز می‌بینیم. یکی با نفرتی که پنهانش هم نمی‌کند، در برنامه‌های طنز کم‌مخاطبش به عالم و آدم ناسزا می‌گوید، آن دیگری به رئیس‌جمهور اسبق مملکت می‌گوید «دوزاری» و حالا این سومی «آقایان جامعه‌شناس» را به باختن «ادب و شرافت» متهم می‌کند، چون که به حضور مردم در مراسم تشییع پیکر رئیس‌جمهور و هیئت‌همراه نپرداخته‌اند.

البته بی‌انصافی نکنیم. مجری برنامه «سلام صبح بخیر» کوشیده استدلالی هم برای سخنش بتراشد. گفته: «مگر وظیفه جامعه‌شناس دیدن همه جامعه و تحلیل کنش‌های اجتماعی نیست.» پس چرا آنهایی که درباره مسائل مختلف جامعه نظر می‌دهند، درباره حضور مردم در وداع با رئیس‌جمهور رئیسی ساکت هستند؟ بعد هم بحث را به قسم پزشکی کشیده و گفته کاش شما هم قسمی می‌خوردید که «بخشی از جامعه را نادیده نگیرید.»

این سخن بیراه نیست. بله، احتمالاً شکل صحیح ماجرا همین است که متخصصان علوم اجتماعی جامعه را در کلیت آن مورد توجه قرار دهند و از جزئی‌‌بینی و بخشی‌نگری بپرهیزند. اصلاً جامعه‌شناسی که چنین نکند، در تبیین روندها دچار مشکل می‌شود. با این حساب می‌خواهم بگویم کاش خانم مجری همین‌جا سخنش را به پایان می‌رساند و بحث را تمام می‌کرد. او اما کوتاه‌بیا نیست و با آوردن نام مصطفی ملکیان و با اشاره به تصویر الهه کولایی، بیژن عبدالکریمی، حسن محدثی، یوسف اباذری، تقی ارمکی و ابراهیم فیاض بحث را به‌اصطلاح «ناموسی» می‌کند و می‌گوید، این آقایان «ادب و شرف را باختند».

می‌شود در ادامه این یادداشت در ستایش علم، ادب، روشنفکری و... قصه‌ها سر داد. من اما نمی‌خواهم چنین کنم. اجازه بدهید کمی با خانم مجری همدلی کنم و بنویسم متوجهم که او به‌قول خودش از سیاست «یک بام و دو هوا» ناراحت است و دوست می‌داشته که جامعه‌شناسان درباره مسائل مهم موردنظر او هم اظهارنظر کنند. درعین‌حال اما صادقانه از او می‌پرسم: شما تجلیل می‌خواهید یا تحلیل؟ سوگیری نه‌چندان پنهان مجری نشان می‌دهد که او در واقع‌ امر می‌گوید، چرا دیدگاه من و دوستانم را تایید نمی‌کنید؟ مشکل هم همینجا رخ می‌نماید. کار دانشمندان در درجه اول همانطور که خودتان نیز گفته‌اید، تحلیل امور است، نه تجلیل آنها. بله، امکان دارد کسی براساس تحلیل به تجلیل هم برسد، اما بعید است عالمان برای سخنان کسی که می‌خواهد مدح و ثنای خود را تحلیل جا بزند، تره‌ای خرد کنند.

جدا از این، این را هم به یاد داشته باشید که در تحلیل علمی، محقق باید هم احساسات خود را معلق کند، هم مدتی از واقعه فاصله زمانی بگیرد. اصلاً همان «کلیت» موردنظر وقتی دیده می‌شود که شما چند گام به عقب بردارید و منظره را از لانگ‌شات یا از فراز آن ببینید. این با ذوب‌شدن در میدان رخداد و بروز احساسات متفاوت است. توجه بفرمایید که اینها را برای مردمی که احساس‌شان را بروز می‌دهند بد نمی‌دانم اما احتمال موفقیت جامعه‌شناسی را که نمی‌تواند احساساتش را کنترل کند، ناچیز می‌پندارم.

با این تفاسیر به‌نظرم خانم مجری خیلی تند رفته و گز نکرده، پاره کرده است. البته شاید بگویند که نیت‌خوانی ممنوع و چه کسی گفته ما دنبال تجلیل بوده‌ایم؟ اینجا چاره‌ای ندارم جز این‌که بگویم متاسفانه رویه و سنت این نهاد نشان می‌دهد اولاً برای صداهای مخالف احترامی قائل نیست و ثانیاً خود نیز دچار بلیه استانداردهای دوگانه است. صداوسیمای ایران متاسفانه شاخص‌های رسانه‌های آزاد را رعایت نمی‌کند. به خودش حق می‌دهد به هر کسی خواست بتازد و درعین‌حال حق دفاع به او ندهد. اگر کسی موافق نظر مدیرانش سخن گفت، او را به عرش‌ اعلی می‌برد اما اگر بنده خدایی متفاوت فکر کرد، تفاوتش می‌شود کفر ابلیس. همین سیاست‌های متناقض هم باعث شده به حال و روز امروزش بیفتد و کارش بشود تفتیش عقاید جامعه‌شناسان و روشنفکران.

کوتاه کنم، بعید نیست روزی جامعه‌شناسان ایرانی درباره مسئله موردنظر خانم مجری نظراتی هم ابراز کنند، اما محال است یکی از آنها که موافق میل مدیران سخن نمی‌گویند، بتوانند در برنامه زنده تلویزیون تحلیل‌های‌شان را به گوش مردم برسانند. جامعه‌شناسان که سهل است، امروز مسئله اصلی این رسانه شده است سانسور کردن تصویر رئیس‌جمهوری که خوب یا بد، در دو دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بیش از 40 میلیون رأی از مردم ایران گرفته است. او، آراء او و مردمی که به او رأی دادند هم بخشی از  جامعه هستند. بسیارانی دیگر هم بخشی از مردم ایران هستند. آنها را نادیده نگیریم و در بی‌ادبی نیز هنر و فضیلتی نجوییم. به‌قول خواجه شیراز: کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم.

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار