علی سعدوندی استاد دانشگاه تهران مطرح کرد: ضرر روشهای اقتصادی جنگ ایران و عراق به اقتصاد
روشهایی که در زمان جنگ ایران و عراق به کار گرفتیم و در دولت آقای رئیسی ادامه پیدا کرد و در دولت پزشکیان تشدید میشود، روشهای مخربی است که به اقتصاد کشور ضرر میزند.

روشهایی که در زمان جنگ ایران و عراق به کار گرفتیم و در دولت آقای رئیسی ادامه پیدا کرد و در دولت پزشکیان تشدید میشود، روشهای مخربی است که به اقتصاد کشور ضرر میزند. علی سعدوندی، کارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «هممیهن» به این موضوع اشاره کرده و گفته در دوره جنگ اقتصاد کوپنی و دستوری داشتیم که مطلقاً موفق نبود. او همچنین گفته اگر بخواهیم از آن دوره درس بگیریم باید بودجه ارزی را از بودجه ریالی تفکیک کنیم که اگر درآمد ارزی لطمه خورد، بتوانیم هزینهکرد ریالی را به خوبی کنترل کنیم.
با توجه به شرایط خاصی که در کشور به وجود آمده، دولت چگونه میتواند اقتصاد را سرپا نگه دارد؟
در چند دهه گذشته اقتصاد به سمتی رفته که در بازار انعطاف به وجود بیاید؛ یعنی از ابزارهای مدیریت جدید استفاده کنند که در شرایط حال حاضر ما خیلی به کار میآید. منتها در کشور ما خیلی شناختهشده نیست و متاسفانه مسیری که میرویم عکس آن است و به سمت کنترل مرکزی حرکت میکنیم و برداشتمان این است که در جنگ باید از ابزار کنترل مرکزی استفاده کرد؛ درحالیکه روش دیگری نیز وجود دارد و آن استفاده از قراردادهای پیشرفتهتر است که در زمان بحرانهایی مانند جنگ و سوانح طبیعی، ریسک را در کل سیستم تقسیم میکند و از ورشکستگی مالی بخشهایی که خسارت دیدند جلوگیری میکند. در شرایط فعلی مثلاً اگر به گسترش بیمه توجه میکردیم خیلی میتوانست برای ما مفید باشد که متاسفانه این مسئله صورت نگرفت.
تجربه جنگ ایران و عراق چقدر در شرایط فعلی به کار دولت چهاردهم میآید؟
مسئله بسیار مهمی که در آن زمان اتفاق افتاد و ظاهراً حتی طراحان سیاست ارزی آن دوره متوجه نبودند که چه کردند، این بود که به دلیل نظام چندنرخی، نرخ تسعیر ارز در بودجه بسیار پایین بود؛ بنابراین از محل افزایش ذخایر خارجی، پایه پولی افزایش پیدا نمیکرده و این نکتهای است که میتوانستیم از زمان جنگ ایران و عراق بیاموزیم که در شرایط حاضر خیلی به ما کمک میکرد. نکته دیگر این بود که ما اقتصاد کوپنی و دستوری در آن زمان داشتیم که مطلقاً موفق نبود و آنطور نبود که ادعا شد که بعد از جنگ شرایط سختتر از زمان جنگ شده است.
آمارها این را نشان نمیدهد ولی مسئله این است که با توجه به شرایط سختی که وجود داشت تورم در زمان جنگ خوب کنترل شد. از دلایل مهم تورم در کشور افزایش ذخایر خارجی و افزایش ارز بانک مرکزی است که در نهایت تبدیل به پایه پولی در کشور ما میشود که روند غلطی است. اگر بخواهیم از آن دوره درس بگیریم اولین کار این است که بودجه ارزی را از بودجه ریالی تفکیک کنیم که اگر درآمد ارزی لطمه خورد، هزینهکرد ارزی از آن طرف کاهش پیدا کند و بتوانیم هزینهکرد ریالی را به خوبی کنترل کنیم. بنده سالهاست که این موضوع را مطرح میکنم اما بسیاری از کارشناسان و مدیران اعتقاد دارند باید عکس این عمل شود.
اضطراریترین کاری که تیم اقتصادی دولت باید انجام دهد چیست؟
در شرایط بحران معمولاً بازار سیاه به وجود میآید؛ یک روش ساماندهی بازار است تا بازار سیاهی شکل نگیرد و کل بازار سفید شود و با شفافیت عمل کند. روش دیگر این است که آن را غیرقانونی اعلام کنیم اما بازار سیاه مسیر خود را میرود و مثل یک گلوله برفی باعث تخریب میشود چون فساد را افزایش میدهد. ذهنیت جامعه ایرانی اعم از مردم و مدیران و روشنفکران این است که با بازار سیاه مقابله شود درحالیکه عکس آن درست است یعنی مثلاً در شرایط جنگی اگر تعزیرات را تقویت کنیم در واقع فساد را تقویت کردهایم چون کالا محدود میشود.
یک روش این است که اجازه دهند یک نرخ واحد در کشور در جریان باشد و با توجه به هزینه حمل و نقل و هزینههای مبادلاتی، این نرخ مقداری بالا و پایین شود. روش دیگر مدیریت اقتصاد کشور، روش چندنرخی است؛ مثلاً افرادی که در تهران زندگی میکنند مرغ دولتی دریافت میکنند بنابراین اگر در روستاها باشند این یارانه را دریافت نخواهند کرد و قیمت و هزینه تمامشده برای آنها بالاتر میرود. روشهایی که در زمان جنگ ایران و عراق به کار گرفتیم و در دولت آقای رئیسی ادامه پیدا کرد و در دولت پزشکیان تشدید میشود، روشهای مخربی است که به اقتصاد کشور ضرر میرساند.