مهدی پازوکی کارشناس اقتصادی:
سازمان برنامه اصلاح را از خود شروع کند
اصلاح ساختار بودجه موضوعی است که سالها درباره آن بحث میشود اما اصلاح در عمل صورت نمیگیرد و در حد حرف باقی میماند.
مهدی پازوکی، کارشناس اقتصادی درباره اصلاح بودجه در گفتوگو با هممیهن میگوید: درحالیکه عملکرد بخش مولدسازی کمتر از ۲۵ درصد بوده اما دستگاهها حاضر به فروش اموال راکد خود نیستند. سازمان برنامه در خیابان جردن، تابان غربی، پلاک ۲۹ ساختمانی دارد که سالهاست خاک میخورد. سر در ساختمان نوشته شده «ساختمان شماره ۸ آموزش کارکنان». یا در چیذر بهترین نقطه قیطریه تهران دو سوله متعلق به سازمان برنامه است که ۱۳ هزارمتر زیربنا دارد. چرا سازمان برنامه این ساختمانها را مولدسازی نمیکند. 1500 متر ساختمان در جردن شاید ۱۰۰۰ میلیارد تومان هزینه داشته باشد. اما این ساختمان همچنان خاک میخورد و به فروش نرسیده است. سازمان برنامه باید اصلاح را از خود شروع کند.
*ساختار بودجه سالهاست قرار است اصلاح شود اما به رغم تاکیداتی که از سوی مسئولان در این باره میشود، هنوز تغییری در بودجه نمیبینیم و همچنان مخارج بسیار بالاتر از درآمدهاست. عدم اصلاح بودجه چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
بودجه عبارت است از حساب منابع و مصارف یکساله دولت. بنابراین یک بخش درآمدهای دولت را دربر میگیرد و بخش دیگر هزینههای یک سال را شامل میشود. اگر مخارج دولت بیش از درآمدها باشد، منتج به کسری بودجه میشود. این کسری بودجه منتج به افزایش نقدینگی میشود. افزایش حجم نقدینگی منج به رشد روند نرخ تورم میشود و افزایش تورم، باعث کاهش ارزش پول ملی میشود و کاهش ارزش پول ملی، باعث کاهش رفاه ملی میشود.
منابع درآمدی دولت مشخص است و از سه محل نفت، مالیات و فروش اوراق مالی به دست میآید. بر این اساس بخش درآمدی دولت محدود است و قدرت مانور ندارد. یکی از اشکالاتی که در دولتها بهخصوص در سالهای اخیر و بهویژه بعد از مجلس یازدهم ایجاد شده، این است که بیتوجه به بخش درآمدی، بخش هزینهها مدام افزایش پیدا میکند. دولت برای تامین مخارجی که هر روز زیاد میشود به فکر مولدسازی و فروش داراییها افتاد و در سال گذشته بیش از 100 هزار میلیارد تومان از این محل درآمد پیشبینی شد اما کمتر از ۲۵ درصد این درآمد محقق شد.
*چرا دستگاهها حاضر به مولدسازی نمیشوند؟
سازمان برنامه در خیابان جردن، تابان غربی، پلاک ۲۹ ساختمانی دارد که سالهاست خاک میخورد. سر در ساختمان نوشته شده «ساختمان شماره ۸ آموزش کارکنان».
یا در چیذر، بهترین نقطه قیطریه تهران، دو سوله متعلق به سازمان برنامه است که ۱۳ هزارمتر زیربنا دارد. چرا سازمان برنامه این ساختمانها را مولدسازی نمیکند؟ 1500 متر ساختمان در جردن شاید ۱۰۰۰ میلیارد تومان هزینه داشته باشد. اما این ساختمان همچنان خاک میخورد و به فروش نرسیده است. سازمان برنامه باید اصلاح را از خود شروع کند. باید ارادهای برای اصلاح وجود داشته باشد.
البته در حوزه مولدسازی معتقدم فروش بیضابطه صحیح نیست. باید با برنامهریزی دقیق این داراییهای راکد مولد شود. ما باید ملی فکر کنیم نه قبیلهای و قومی و منطقهای. اما من ارادهای را در جهت اصلاح ساختار بودجه نمیبینم. نمونه آن عدم تحقق درآمدهای مولدسازی است.
*چرا در شرایطی که درآمدها کامل محقق نمیشود در بخش هزینهها افزایش چندصددرصدی پیشبینی میشود؟
با وجود تبعات منفی کسری بودجه اما هزینهها مدام افزایش مییابد بهویژه هزینه نهادهای غیرضروری. درحالیکه حقوق کارکنان دولت سال گذشته ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده، بودجه نهادها از جمله صداوسیما بالای ۳۰ درصد رشد پیدا کرده است. وقتی ما حقوق کارکنان دولت و بازنشستگان را ۲۰ درصد افزایش میدهیم چه منطقی وجود دارد که بودجه صداوسیما، دانشگاه پیام نور یا نهادهای مذهبی و فرهنگی از ۳۰ تا چند صددرصد افزایش پیدا کند. وقتی صحبت از اصلاح ساختار بودجه میکنیم منظور تغییر نگرش در بخش هزینهای و کاهش مخارج است.
چند دهه پیش شهرداری تهران در مدرسهسازی مشارکت داشت. ولی متاسفانه شهرداری امروز در مخارج تغییر رویه داده و دیگر در بخش ساخت مدرسه فعالیت نمیکند و بهجای آن، برای خانه مداحان بودجه تخصیص میدهد. در این شرایط دولت ناگزیر است بخشی از بودجه عمومی را به ساخت مدرسه اختصاص دهد. منتها ارادهای میطلبد که به دنبال اصلاح این ساختار باشد.
*با کسریهای بودجهای که امروز داریم چرا مجلس هر سال بودجه ساختوساز میگیرد؟ امروز صدها میلیارد تومان برای تکمیل مصلی تهران از بودجه دولت هزینه میشود. درحالیکه میتوانند این مکان فرهنگی را به شهرداری واسپاری کنند.
در سند بودجه بیانضباطی داریم. امروز اقتصاد ایران از بیثباتی رنج میبرد. مهمترین شاخص بیثباتی رشد فزاینده تورم است. ما باید تورم را کنترل کنیم. اگر تورم را کنترل نکنیم به بیثباتی اقتصادی میانجامد. باید بدانیم کسری بودجه اثر بسیار بدی بر تورم میگذارد. از این رو باید دنبال این باشیم که مخارج دولت را کاهش دهیم. امروز بنیاد مسکن یکی از بدهکاران سیستم بانکی است که در رامسر برجهای سر به فلک کشیده ساخته است. یعنی بودجهای که باید صرف ساخت مسکن برای روستاییان میشد کنار دریای مازندران به صدها واحد آپارتمان تبدیل شده است. این طرز تفکر باید اصلاح شود.
امروز کنار دریای مازندران همه دستگاهها برای پرسنلِ خود مجتمع ساختهاند. درحالیکه طبق قانون ساخت مجتمعهای تفریحی ممنوع است اما به نام آموزش کارکنان مجتمع ساخته شده و نام آن را مجتمع آموزشی رفاهی دستگاه X گذاشتهاند. از لغتِ آموزش سوءاستفاده میشود. بنابراین وقتی صحبت از اصلاح ساختار بودجه میکنیم منظور اصلاح این روندهاست.