احمد جانجان تحلیلگر اقتصاد:
بانک مرکزی درباره مرکز مبادله به هیچجا پاسخگو نیست
ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا توسط بانک مرکزی آن هم در شرایطی که مکانیسمی مانند بورس وجود دارد، میتواند سوالات زیادی را ایجاد کند. احمد جانجان، تحلیلگر اقتصاد در گفتوگو با «هممیهن» عنوان کرده که این کار باعث چندنرخی شدن قیمت ارز و دونرخی شدن طلا خواهد شد و این یعنی وهن حکمرانی پولی. این کارشناس اقتصادی گفته دولت با آنکه از مردم میخواهد در ارز و طلا سرمایهگذاری نکنند اما با ایجاد چنین مراکزی نقض غرض میکند.
*حضور مرکز مبادله ارز و طلا در کنار بازار بورس چه مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد؟
قطعاً این مرکز زیرساختهای فروش مانند بورس را نخواهد داشت و از معضلات عمده آن این است که باید حراجها بهصورت حضوری برگزار شود چون زیرساخت معاملاتی آنلاین ندارد و بانک مرکزی در این زمینه موازیکاری انجام داده است.
بههرحال روش فروش و دسترسی به بورس آسانتر است و به شیوه آنلاین خرید و فروش انجام میشود و افراد از همه جای ایران میتوانند به آن دسترسی داشته باشند، اما مثلاً یک نفر از خوزستان برای خرید از این مرکز باید به تهران بیاید و گویی مرکز مبادله ارز را برای تهرانیها ایجاد کردهاند.
جالب آنکه این بانک هر روز اعلام میکند که دلار تلگرامی را قبول ندارد و نرخ دلار تلگرامی را جعلی میداند اما تمام شمشهای طلایی که در این مرکز به فروش میرساند به نرخ همان دلار تلگرامی است که به آن انتقاد دارد، چطور در فروش که به نفعشان است نرخ دلار تلگرامی جعلی نیست اما در خرید ارزهای دیگران به دنبال خرید با قیمت ارز نیمایی هستند؟
نکته دیگر اینکه سازوکار این مرکز شفاف نیست و اگر واقعاً بانک مرکزی ذخایری دارد چرا در بورس عرضه نمیکند؟ اکنون این موضوع وجود دارد که فردا یک بانک دیگر یا یک صندوق بخواهد برای خود سازوکار فروش ایجاد کند، سوال اینجاست که چرا نمیتوان یک کار را منسجم و در یک نهاد انجام داد؟ ارزیابی من این است که اختلاف نظر رئیس کل بانک مرکزی با وزیر اقتصاد باعث ایجاد مرکز مبادله ارز و طلا شده و از اخباری که شنیدهام عملاً این دو نهاد همکاریای با هم ندارند و در صف تقابل یکدیگر ایستادهاند. رفتارهای بانک مرکزی پارادوکسیکال است و راه به جایی نخواهد برد.
*این وضعیت باعث دونرخی شدن قیمت ارز و طلا نخواهد شد؟
قطعاً همینطور است. یک نفر میتواند از این مرکز خرید کرده و سپس در بورس بفروشد و یا بالعکس و سود و منفعت زیادی به جیب بزند. دونرخی کردن طلا و شمش اتفاق بسیار ناخوشایندی است و این درحالی است که جناب آقای فرزین برای بازار دلار نزدیک به هفت نرخ ایجاد کرده است. چندقیمتی کردن طلا براساس کدام علم و منطق و کتاب است؟
سوال من این است که آقای فرزین با چه کسی میجنگد که نیاز به عرضه شمش و طلا در مرکز مبادله دارد؟ سوال دیگر این است که چرا در صندوق بازنشستگان کارمندان بانک مرکزی در آن ذینفع است؟ اینها وهن حکمرانی پولی است. اکنون بانک مرکزی در مرکز مبادله هم مجری است، هم پیمانکار است و هم ناظر، که این یعنی بانک مرکزی هر کاری خواست میتواند انجام دهد و به جایی پاسخگو نیست.
*فکر نمیکنید مشکل این است که اصولاً دولت به بورس اعتقادی ندارد؟
این مسئله واقعاً مهم نیست چون اگر به یاد داشته باشید احمدینژاد نیز بورس را قبول نداشت اما در آخر تسلیم شد. بورس یعنی بازار، مثل بورس لوازم خانگی در خیابان امینحضور و یا ابزارآلات در نزدیکی میدان حسنآباد، پس ما با پدیده عجیبی مواجه نیستیم و هر کس با آن مقابله کند، بازنده خواهد بود.
سازمان بورس نیز با امکان آنلاین برای سهولت و سریعتر شدن معاملات و کشف قیمت ایجاد شده است. من اینجا میخواهم از اصطلاح «دلارزدایان قلابی» استفاده کنم که ضدعلم، ضدرابطه با کشورهای دیگر و ضدبورس و صنایع هستند و همیشه نیز وجود داشتهاند و فشارهایی را نیز وارد کردهاند اما همیشه نیز شکست خوردهاند.
حجم بازار ما نزدیک به ۱۴۰ میلیارد دلار است که اگر از بین برود بخش مهمی از تولید ناخالص کشور از بین رفته است. به نظر من ادبیات ضدبورس به انتهای خود رسیده است. شاید برخی نمایندگان مجلس نیز به دلیل کمبود دانش طرحهای عجیب و غریبی مثل معافیت مالیاتی در بودجه امسال گنجاندهاند اما خردمندانی هم هستند که جلوی این اتفاقات و شوکها را بگیرند. پیشبینی من این است که مرکز مبادله ارز و طلا یا در زمان رئیس کل فعلی بانک مرکزی و یا نفر بعد از او تعطیل خواهد شد.
*اما اگر این مرکز ادامه کار بدهد چه نتایجی در اقتصاد و تورم کشور خواهد داشت؟
بازار دو نرخی خواهد شد و حداقلترین حالت این است که ساعتهای حراج متفاوت خواهد بود. بانک مرکزی که معتقد به حکمرانی ریال است پس دولت نباید سیاستهایی را در جهت تضعیف ریال اتخاذ کند، مثلا قضیه معافیت ۵۰۰ میلیارد تومانی یکی از مسیرهایی است که باعث تضعیف ریال میشود چراکه مالیات مضاف باعث زیان صندوقها خواهد شد و از بعد دیگر به معافیت مالیاتی مناطق محروم ضربه میزند و باعث عدم توسعه آن خواهد شد. ۸۵۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی جذب صندوقها شده است،با این سیاستهای غلط اگر حدود ۱۰ درصد این عدد به بازار طلا و ارز کوچ کنند فکر میکنید به یکباره نرخ ارز چه جهش بالایی پیدا خواهد کرد؟ اساسا چنین مرکزی باید زیر مجموعه سازمان بورس قرار میگرفت چون نمیتواند هم ناظر باشد و هم مجری.