آرمان خالقی عضو هیئت نمایندگان اتاق ایران از انتقال مازاد کالاهای تولیدی به خارج میگوید:
صادرات، کلید حل مشکلات اقتصادی
اولین فردی که در جلسه رسمی هیئت نمایندگان اتاق ایران، سخن از انتقال مازاد تولید به بازارهای بینالمللی کرد، آرمان خالقی، عضو هیئت نمایندگان اتاق ایران بود. خالقی در این جلسه با اشاره به شعار سال گفته بود جهش تولید کار سختی نیست و با توسعه خطوط تولید محقق میشود اما مهم این است که برای تولید بازار فروش پیدا شود. به گفته او در شرایطی که مردم در داخل کشور قدرت خرید ندارند باید به فکر بازارهای خارجی بود.
این اظهارات در اقتصادی نرمال، کاملاً قابل بررسی است اما مسئله این است که صادرکنندگان، سالهاست از مشکلات خود برای انتقال کالا، دریافت پول و پیمانسپاری ارزی صحبت میکنند. به همین دلیل به نظر میرسد تکیه بر بازارهای خارجی در شرایط امروز، چندان منطقی به نظر نمیرسد. خالقی در گفتوگو با هممیهن، میگوید: باید موانع صادراتی را برداشت زیرا بازار داخلی دیگر کششی برای تولید ایجاد نمیکند.
*ابتدا لطفاً درباره انتقال مازاد تولید به کشورهای خارجی و صادرات کالا توضیح دهید. چرا بازار داخلی برای تولیدکنندگان کافی نیست؟
موضوع بدیهی است در بخش تولید دچار مشکلاتی هستیم و برخی از واحدهای تولیدی با ظرفیت کمتر از آنچه باید کار میکنند. اینکه برخی واحدها زیر ظرفیت خود کار میکنند، ممکن است دو علت داشته باشد. اول اینکه، به دلیل عدم رونق در بازار است. اگر بازار تولیدکننده رونق داشت و برای کالای خود مشتری پیدا میکرد، کار تولیدکننده هم رونق مییافت و با تمام ظرفیت خود کار میکردند. وقتی چنین مشکلی وجود دارد یعنی یا مردم توان مالی ندارند، یا تولیدکنندگان مشکل مدیریت دارند و رقابت در بازار آنچنان شدید است که باعث میشود تولیدکننده زیر ظرفیت خود کار کند.
دلیل دیگر هم ممکن است این باشد که کشش بازار برای محصولات تولیدکننده کفایت نمیکند و تقاضا به شدت ضعیف است. وقتی هم تقاضا کشش ایجاد نمیکند، تولیدکننده با تمام ظرفیت خود کار نمیکند.
*دلیل اصلی ضعف تقاضا در بازارهای داخلی چیست؟
با فرض اینکه کالایی که تولید میکنیم، از نظر رقابتی، مزیت کیفیتی و قیمتی میتواند در بازارهای دنیا رقابت کند؛ باید کالاها را در بازارهای خارجی به فروش برسانیم. زیرا خیلی مشخص است که قدرت خرید مردم نسبت به گذشته بسیار کاهش یافته است و به همین دلیل کالاها تقاضایی ندارند.
با توجه به آمارها، تورم از سطح دستمزد بسیار جلوتر است و تعجبی ندارد اگر قدرت خرید کاهش پیدا کرده است. کاهش قدرت خرید هم یعنی اینکه هر کس نسبت به کالایی که قرار است بخرد، نیاز کمتری احساس میکند. به همین دلیل هم اضافه تولیدِ تولیدکننده باید به فرامرزها تزریق شود.
*اثر محسوس تحریک تقاضا برای تولیدکننده مشخص است. این اثر در کشور چگونه است؟
اینگونه بازارهای جدید باعث تحرک تولید میشوند. وقتی بهدنبال جهش تولید هستیم اگر قرار باشد بخش تولید افزایش تولید دهد و تولیدکنندهها با همه توان تولید کنند، تولید اتفاق میافتد ولی جهش تولید باید اتفاقی مستمر باشد. به همین دلیل هم باید بازار و تقاضا برای کالاهای تولیدی وجود داشته باشد. بازارهای پایدار میتوانند این تحرک را ایجاد کنند و در نهایت ارزآوری در کشور هم افزایش مییابد. پس درآمد مردم نیز اضافه میشود و قدرت خرید آنان بالا میرود.
*آیا مشکلات صادراتی، اجازه صادرات مداوم با حجم بالا را میدهد؟
چند بحث برای دسترسی به بازارهای تجاری خارجی وجود دارد؛ ما باید پیشفرض رقابتی بودن محصول ایرانی را بپذیریم و با این پیشفرض که کالاهای داخلی قدرت عرضه در بازارهای بینالمللی دارند، کالا را تولید کنیم.
*کالاهای ایرانی توان رقابت در خارج از مرزها را دارند؟
اگر چنین چیزی نیست باید در ابتدا بحث کرد و دید چرا کالای تولید داخل کیفیت لازم را ندارد.
*فرض کنیم کالاهای ایرانی مزیت رقابتی لازم را دارند. در این صورت موانع دولتی چه میشوند؟
باید روابط بینالمللی خود را با دنیا قابل قبول، تعریفشده و استاندارد کنیم. سیاستگذار نباید اقداماتی کند که استانداردهای روابط بینالملل را زیر پا بگذارد. باید ارتباط خود را تک به تک با کشورها، گروهها و پیمانها بهبود بخشیم. همچنین دولت باید به دنبال حل مسائل و مشکلات صادراتی کشور باشد. لجستیک و حمل و نقل بار باید به گونهای باشد که کالا به موقع و با کیفیت مناسب به بازارهای مصرف برسد.
موانع تعرفهای، مسائل گمرکی و عوارض جاری صادراتی هم باید به سمت پیمانهای منطقهای برود و نه توافقهای داخلی برای ایجاد مانع بر سر صادرات. دولت باید ادبیات تجارت جهانی را بلد باشد تا تولیدکننده هم بتواند کالا را با استمرار و با کیفیت به دست مصرفکننده برساند.
در این شرایط حتی اگر دولت نیز به فکر چارهجویی باشد هم تحریمها به قوت خود باقی هستند.
تحریمها هم باید چارهجویی شوند که فعالان اقتصادی بتوانند کالاها و خدمات تولیدی خود را به بازارهای بینالمللی برسانند و در ازای آن، ارز حاصل از صادرات را برگردانند.
عدم عضویت در شبکههای انتقال پول بینالمللی، هزینههای صادرات را مضاعف میکنند و باید حتماً حل شوند. محیط کسب و کار بازرگانی کشور باید از نظر مجوزها، بوروکراسی اداری و مسائل دیگر مشکلی نداشته باشند که بتوان به شکوفایی رسید.